ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 163

مامان الیا خیلی هیجان زده بود -میگن خانوما چه طوره از این به بعد مردا رو خیلی راحت بفرستیم برن بیرون و خودمون با آریا حال کنیم .. پریسا : اگه بقیه مردا بگن که آریا باهاشون بره ما چیکار کنیم .. -اولا همچین چیزی نمیگن . ولی قبلش ما می تونیم آریا رو بفرستیم خونه مادر بزرگ بگیم اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام .یا همون کس و کون کنان و کیر پرستان برای مصلحت محفل کنفرانس گذاشتند --پریسا جون تو با این همه شل بازیهات بعضی وقتا هم خوب چیزی به فکرت می رسه . البته آریا جون یه وقتی فکر نکنی که ما قصد داریم  خلاف قانون و مرام مجمع تشخیص مصلحت نظام و اساسنامه سکس خانوادگی کاری بکنیم ولی این جوری که داریم پیش می ریم چند وقت دیگه قیافه ها و هیکل همه مون عینهو جوجه ماشینی میشه .  در این جا من به حرف اومده و گفتم مامان جون زنا واسه چی جوجه ماشینی بشن این ما مردا هستیم که پدر مون  در میاد و کلی آب و عرق می ریزیم . سه نفری لختم کردند . مامان دیگه فرصت نداد که به اونا چیزی برسه . یعنی اولش با همون کیرم بازی کرد و خیلی هم با هاش ور رفت تا تونست به حدنصاب یا همون حد اکثر رشدش برسه -چی شد آریا دیگه با مامانت حال نمی کنی -اووووففففف مامان خوبم من با تو که هستم انگاری بودن با هیشکی دیگه نمی تونه وادارم کنه که از رو کس تو بلند شم مگر این که اون شخص اون قدر عزیز باشه که نخوام دلشو بشکنم . یه چشمکی به آرمیلا زدم که اون ازم ناراحت نباشه . کس مامان خیلی راحت خیس می کرد . خوشم میومد از حرکات و رفتارش خوشم میومد . خیلی راحت و ریلکس بود . .در محفل که بودیم از هر کی که خوشش میومد برای اولین بار هم که بود راحت می رفت طرفش . آرمیلا : مامان میذاری که ما هم یه احوالی از داداشمون بپرسیم . ؟/؟ ما هم یک حقی داریم .-ولی اون حقی که مادر بر فرزندش داره هیشکی نداره . حتی تو این حق رو نداری که برای من تعیین تکلیف کنی -ولی مامان هیشکی مثل مادر دلسوز نیست . اون باید احساسات دخترش رو درک کنه .-مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید -حالا مامان جان تو کی بو می کنی . دیدم که مامان اومده رو کیرم و کسشو تا ته گذاشته سر کیر من و با تکون دادن خودش چه جورم داره با من حال می کنه . از اون طرف آرمیلا هم باهاش دعوا داره و حق خودشو می خواد . دلم برای پریسا که تک افتاده بود سوخت . . میون دو تا گیر افتاده بود که  یکی از یکی گردن کلفت تر . گیر مادر شوهر و خواهر شوهرش . یکی که رو کیرم نشسته بود و یکی که دیگه عین گرگ واسه کیرم دندون تیز کرده بود -مامان خواهرم .. شما دو تا فراموش نکنین که زن داداش گلم هم این جا منتظره درسته که دیگه نمیشه بهش گفت مهمون ولی با این حال نسبت به شما حالت یک مهمون روداره و احترام مهمان بر صاحب خانه واجبه .. -واسم قصه یوسف زلیخا تعریف نکن آریا . وقتی به من و خواهرت حال دادی پریسا هم می تونه بیاد با تو حال کنه . ما که حرفی نداریم . مامان چر چیل من وقتی که پای کیر در میون بود دیگه رعایت حق و حقوق و ایثار گری و احترام به حقوق دیگران حالیش نبود . می خواست به هر قیمتی که شده کیف کنه . -اووووففففف آریا آریا .. همین جوری کیرت سیخ و سفت تا ته کسم وایسه و به خودت حرکت ندی من تو رو با فشار می کنم و باهات حال می کنم . خیلی راحت هم ارضا میشم .  ظرفیتشو هم دارم . -هر کاری می کنی بکن مامان الیا . من خیلی خسته ام . آرمیلا باید بیاد پریسا هم هست . شما که منو کشتین . شانس آوردیم که از این سری تا اون سری به مجلس  ما فقط یکی دو تا عضو اضافه میشن . -ولی عزیزم قراره تا چند وقت دیگه پنج شش تا عروسی داشته باشیم از اونایی که همه شون هم می تونن بیان به این مجالس نونت توی روغنه .. یعنی کیرت حسابی توی کس خانومای تازه وارد چرب چربه . خیلی حال می کنی . چقدر دلم می خواد اگه یه وقتی پری جون نمی کشه من به عنوان جانشین اون مسئول امتحان آقایون بشم . پدر مردا رو در میارم . مگه به این آسونی ها اونا رو قبول می کنم ؟/؟ اون قدر باید منو بگان تا از حال برن . تا سه بار منو به ار گاسم نرسوندند بهشون مجوز نمیدم .-مامان اولا که حالا جای پری جون نیستی در ثانی آدم این قدر که بد جنس نمیشه . اومدیم و در اون لحظات شرایطشو نداشتی و نتونستی سه بار ار گاسم شی . اون بیچاره بد بختی که با هزاران امید و آرزو داره امتحان میده چه گناهی کرده !.خلاصه با این حرفای الکی مخ کار گرفته بودم . مامان نزدیک بود استخونای کیرمو بشکنه از بس کوسشو دورش می گردوند و  کمر کیر رو خم و صاف می کرد و اونو به لبه های اطراف کسش می فشرد ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر