ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 164

دیگه رحمی به این کیر من نمی کردند . هرکی میومد رو من قرار می گرفت فکر می کرد که برای اولین باره و خودشه و خودشه . چیکار می شد کرد . دیگه نباید با این زنای نازنین بد اخلاقی می کردم . همه شون به نوعی هوای منو داشتند و جزو دوست داشتنی ها بودند . معلوم نبود مامان این همه هوس وتنوع خواهی رو از کجا آورده بود . تا حالا  یعنی تا زمانی که این بر نامه سکس خانوادگی نداشتیم چیکار می کرد . شاید بابا به اندازه کافی اونو می گایید . و این حس تنوع طلبی هم از زمانی درش پیدا شده که پا به محفل سکس خانوادگی گذاشته . خلاصه نمیشه به همین راحتی ها هم قضاوت کرد . آرمیلا داشت لبامو می بوسید . مجبور شده بود یه حالت دراز کش داشته باشه و صورتشو به صورتم بچسبونه . پریسای مستضعف هم که گرفتار مادر شوهر و خواهر شوهر حریص و کیر دزدش افتاده بود با  موهای سینه ام بازی می کرد . .هر سه تاشون داشتند بهم حال می دادند . خوابم گرفته بود . فقط این مامان جونم پدر کیر ما رو در آورده بود . غروبی  آبشو کشیده بودن با این حال از هوس شق  شده بود ولی این مامانه همچین خودشو روی کیر می گردوند که هر لحظه فکر می کردم کیرمی خواد تیکه شه همون داخل کس جا بمونه . من و آرمیلا هم که زبون به زبون عشقبازی می کردیم . پریسا هم هر جاروکه به دستش  می رسید و مزاحم اون دو نفر نمی شد لمس می کرد . . حس کردم  کیرم علاوه بر تماسی که با کس مامان الیا داره یه چیز نرم و گوشتی هم داره  لمسش می کنه . طوری که خیلی داغ و حشریم می کنه . لحظاتی بعد فهمیدم که اون زبون پریساست . ..مامان الیا : پریسا نکنه آب آریا رو بیاری و کیرش شل شه . اون تا ارضام نکرده دست از هیشکدوم از شما بر نمی دارم .. این مامان خیلی عصبی نشون می داد . ولی این بار پریسا دیگه توجهی به حرفش نکرد . منم با این که بی اندازه لذت می بردم  و همین زبون زدن پریسا خیلی سر حالم کرده  تا حدودی حشریم کرده بود . یه چند بار دیگه که کیرمو لیسش زد اون وقت بود که به خودم فشار می آوردم که آبم خالی نشه تا مامان با پریسا  زن داداش خوشگلم در گیر نشه . . سه تایی منو دیگه منو حسابی پیچونده بودند . بدنم  گرم افتاده بود . لذت می بردم .. پریسا هم دیگه زبون زدنشو ول کرد . آرمیلا هم میدونو خالی کرد تا تمرکز مادر جون به هم نخوره و اون تا آخرش بره و بتونه حسابی حال کنه . منم دیگه مجبور شدم برم کمک مامان . می دونستم اون اگه تا صبح هم طول بکشه ول کن من نیست تا ار گاسم شه . سینه هاشو گرفتم توی دستم و با هوس پنجه هامو تا حداکثر و اونجایی که می شد بازشون می کردم . -آریا می دونی چه جوری دل مامانتو ببری . این بار پریسا رفت پشت مامان قرار گرفت دو تا دستاشو گذاشت رو کونش و کون گنده مامانو به این طرف و اون طرف می گردوند . آرمیلا هم با موهای مادرش بازی کرده لباشو می بوسید و منم که با سینه های الیا جونم ور می رفتم .. دیگه اجازه فرار کردن از دام هوس رو به مامان ندادیم . . حسابی در حال از هم پاشیدن بود . با حرکات مادرم به خوبی آشنایی داشتم . یه سنگینی خاصی از بدنشو روی تنم حس می کردم . اون داشت شل می شد . دستاشو گذاشته بود رو سینه هام و چنگشون می گرفت . جیغمو در آورده بود . ولی به زحمت خودمو کنترل کردم تا مامانی ار ضا شه روی من دراز کشید . اون هیکل سنگینشو انداخت روی من . دیگه خاطرم آسوده شد که   ارگاسم شده . راستش می تونستم یه چند قطره ای توی کسش خالی کنم ولی با توجه به فشاری که در خونه مادر بزرگ به من اومده بود و خواهرم آرمیلا و زن داداشم پریسا رو هم باید می کردم گذاشتم برای یکی از این دو نفر .. -مامان قصد بلند شدن از کیر و تنم رو نداشت . پریسا که روش نمی شد چیزی بگه ولی آرمیلا  تا حدودی حریفش می شد . -مامان جا خوش کردی . فکر ما هم باش . کستو دادی کیفتو کردی فکر کن ما هم آدمیم دیگه -بچه ! بی ادب نشو بذار توی حال بعد از سکس رو کیر پسرم شارژ شم . -پس تا حالا داشتی کس می دادی چی شدی . بالاخره کاری کرد که مامان از جاش بلند شد . یه پهلو کردم . پریسا پشتم قرار گرفت و آرمیلا روبروم . .آرمیلا با بوسه های خودش سعی در آروم کردن من داشت . چون خیلی داغ کرده بودم و مامان که قبلا هیکل سنگین و سنگینی هیکلشو. انداخته بود رو تنم منو به نفس نفس زدن وا داشته بود . دست آرمیلا روی کیر من قرار داشت و پریسا هم دو تا دستاشو گذاشته بود روی کون من . .. آخ که این دو تا زن جوون چه حالی به من می دادند ! ... ادامه دارد . . نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر