ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانوما ساکت 56

ببخشید خانوم سروش من نمی دونم ناراحتی شما از چیه . شاید یکی از دلایلی که شما همش افکار منفی به مخیله تون راه پیدا می کنه اینه که یک جا نشستین و فرصت فکر کردن رو دارین . افکار مثبت درمغزتون راهی نداره . منفی گراهستید دچار یک جنون خود آزاری هستید که یک اصطلاح خوبی هم در روانشناسی داره .. سیما عین لبو سرخ شده بود .. -چرا تو هین می فر مایید آقای هوشیار -اتفاقا این شما هستید که دارین تو هین می فرمایید و من مدتیست که تو هین های شما رو تحمل می کنم . همش بدون دلیل و مدرک می خواهید پشت سر من حرف در بیارین .  من چه گناهی کردم . دوست دارین عین آدمای عبوس و خشک مثل برادرای مکتبی که البته  ما خودمون همه تابع مکتب غنی اسلام هستیم سرمو بندازم زمین و نسبت به همکارای محترم و خانواده دار خود عبوس باشم و اخم کنم ؟/؟ همین الان که پیش شما دارم از خودم دفاع می کنم و همین چند تا اخم و تخم را هم در پاسخ تو هین شما دارم انجام میدم به شما که بر خورده -من که تو هین نکردم -چرا لحن شما این طور نشون میده . ما همه خانواده دار هستیم . شما یعنی نا موس من و احترام به شما یعنی احترام به ناموس خودم . نمی دونم هدف و منظورتون  چیه . شما جونمو به لبم رسوندین . اصلا گزارش بدین من در میان چند تا معلم زن یک معلم مرد نمی خوام . شما فقط جرات دارین همین حرفی رو که الان  به من زدین پیش خانوما بزنین . ببین چیکارتون می کنن . قبل از این که شما منو از این جا بر کنده کنین حکم شما میاد که از این مدرسه باید برین . فکر کردین من ساکت می شینم و تو هین شما را به اطلاع اونا نمی رسونم -چرا شلوغش می فر مایید آقای هوشیار حرفای من جنبه ارشادی داشت . آخه در جامعه ما ....نذاشتم که به حرفش ادامه بده -خانوم سروش بد بختی ما اینه که تابع یک سری اصول دست و پا گیر هستیم . شما ها هم از اون تیپ آدمایی هستین که حقیقت رو فدای مصلحت می کنید . در حالی که واقعیت باید تحت الشعاع حقیقت باشه . ما باید به دنبال اون چیزی باشیم که باید باشه و کار هامون تحت الشعاع حقیقت باشه . یعنی شما میگین من به خواهرای خودم به همکارای نازنین خودم نظر بد دارم ؟/؟ می دونین این حرف چقدر برای ما گرون تموم میشه ؟/؟ ولی علاوه بر این که برای همه ما گرون تموم میشه ولی به ضرر خود شما تموم شده اول از همه دودش میره به چشم خودتون -آقای سروش مثل این که یک چیزی هم بدهکار شدم -شما از اولش هم بدهکار بودین . من با شما حرفی ندارم هر کاری دوست داریم انجام بدین . به موقعش می دونم چیکار کنم . اعتراض کنید دلیل بیارین اگه کوچکترین اذیت و آزاری شدم و توجیهی در گزارش به اداره آموزش دلیل بر نخواستن من نتونستین بیارین و مدرکی ارائه بدین دسته جمعی معلما می افتیم به جون شما -داری تهدیدم می کنی ؟/؟ من از این جور تهدید ها خوشم نمیاد -ولی من از مبارزه کردن خوشم میاد .بجنگ تا بجنگیم -ولی من با کسی جنگ ندارم . -خانوم سروش شما با کسی جنگ ندارین ولی حرکاتتونه که با کسی جنگ داره . رفتارتون این طور نشون میده که با خشم و کینه دارین با یکی پیکار می کنین . همش می خواین حرف خودتونو بزنین . تز خودتونو ثابت کنین . اصلا بزرگترین اشتباه از خودمه . خودم مقصرم . می دونین چرا . واسه اینه که از اولین روزی که وارد این جا شدم تا به حال همش دارم  بالحن جمع و دوم شخص خطاب با هاتون حرف می زنم . از الان به بعد خیلی خودمونی تر ساده تر  و خونگی باهاتون حرف می زنم تا ببینم برداشتتون چیه . به کجا می خواین شکایت کنین . شما وکیل وصی بقیه آدما نیستین . نه بهتره بگم تو وکیل وصی بقیه آدما نیستی . اگه به کسی تو هین شده اون خودش زبون داره .. -خیلی جوش آوردین آقای سروش -بهتر نیست تو هم خیلی خودمونی با من صحبت کنی .اشک سیما رو در آورده بودم -تا حالا هیشکی به من این طور توهین نکرده بود -حقته خانوم سروش .. پامو که از در بیرون گذاشتم جملیه جهانی رو دیدم که منتظرم وایساده .. -هوتن خان چقدر با این زنه  کل کل می کنی . هیشکی ازش خوشش نمیاد . آدم نیست . مگه ما شما رو نمی شناسیم . -چرا خانوم جهانی . من همه جوره رعایت می کنم . می تونم خیلی صمیمی تر باشم -باش .. اصلا به غیر از اون وقتی که ما دسته جمعی دور هم هستیم و حتی همین حالا که داری با من حرف می زنی نیازی نیست که باهام رسمی بر خورد کنی -به شرطی که عادت نکنم -نه یک آموز گار فوق لیسانس خیلی راحت می تونه خودشو با شرایط اجتماعی و محیطی وفق بده .. من و جمیله گرم صحبت بودیم که دیدیم سیما گریان از اتاق دفتر اومد بیرون و به سمت دستشویی رفت تا یه آبی به صورتش بزنه . -دو تایی مون اعتنایی به او نکردیم . حتی اعتراضی هم به ما نکرد که کلاس دیر شده شما چرا این جا هستید -با من کار داشتی جملیه جون .. خیلی بی پروا شده بودم ولی اون از این تکیه کلام من لذت می برد . میام دفترت یا هر جابی که صلاح بدونی . من شوهرم مدتیه تنوع طلب شده . می خواستم در مورد راهکار های مقابله با این رفتار او چه راهکار هایی رو می تونم در پیش بگیرم و چگونه باهاش تعامل کنم .. یه نگاهی تو ی چشاش انداختم و چند ثانیه ای مکث کردم . می شد رو اینم کار کرد . مثل این که بیشتر زنا از درد مشترکی رنج می برن . امان از تنوع طلبی این مرد ها . ولی  استاد هوتن هوشیار جسما و روحا در خدمت و اختیار همه آنهاست ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر