انتقام میسترس 18

سمیرا داشت کون بهزادو لیس می زد که یه اخمی بهش کردم که دوزاریش افتاد . در واقع   بهروز بود که باید کون سمیرا رو لیس می زد . -موهای سر بهروزو گرفته اونو به طرف  بالا کشیدم . یه اشاره ای به سمیرا و کونش زدم که خودشو به دهن بهزاد نزدیک کنه . دو طرف کون سمیرا رو بازش کرده و به بهزاد گفتم من نباید بگم تو باید خود کار باشی . بدونی باید چیکار کنی .  بهزاد عین سگای گرسنه  دهنشو روی کون و کپل سمیرا می گردوند و زبونشو روی کس می کشید .و بعدشم سوراخ کونو با یه حرص عجیبی زبون می زد . . باید یه خورده ردیفش می کردم . حالشو جا می آوردم . کسمو گذاشتم رو بروی دهنش . ازش خواستم که اونو خوب لیسش بزنه . چه حالی می داد . .. یه فشاری به کسم آوردم   تا بتونم تا اونجایی که جا داره شاشمو رو صورت بهزاد خالیش کنم . یه خورده ازش فاصله گرفتم تا شاشی که به صورتش می پاشونم در برگشت حروم نشه و بیشترش روی بدن بهزاد پخش شه .. چقدر هم ادرار داشتم . نمی دونم واسه چی بود هیجان بود یا آب زیادی که خورده بودم . انتظار داشتم که بهزاد با تنفر و خشم با این مسئله روبرو شه . ولی اون دهنشو باز کرد قسمتی رو فرو می داد و گاهی هم دهنشو جمع می کرد . نمی دونم چرا این رفتارو در پیش گرفته بود . کمی مشکوک به نظر می رسید ولی من باهاش حال می کردم و از این حرکتش لذت می بردم .  بذار مشخص شه که این جا رئیس کیه . فر مانده کیه . چه کیفی هم داشت دستور دادن به مردا . ولی باید حواسم می بود که رابطه مو با پلیس حفظ می کردم . و اونا هم نباید کاری می کردند که من لو برم . چون اگه کوچکترین شکی به من می کردند دیگه نمی تونستم خانواده مو ببینم و کشته می شدم . باید خیلی مراقب می بودم ولی حالا داشتم با بهزاد حال می کردم . تمام سر و صورت بهزاد رو پر از ادرار کرده بودم . بدنش خیس خیس شده بود .. خیلی دلم می خواست سرشو توی توالت فرو کنم . چند تیکه از این فیلمها دیده بودم هر چند از نفس کار خوشم نیومده بود ولی با بعضی از مردا ی مغرور باید این کارو کرد تا فکر نکنن که همه کاره هستند . اما بهزاد با این جور استقبالی که از شاش من کرده بود یه کمی دل منو به رحم آورد ولی یک میسترس همیشه نباید مهربونی خودشو نشون بده . کسمو همچنان به سر و صورت بهزاد می مالیدم . ازش می خواستم که تا سر حد توانش اونو بلیسه . . احساس خاصی داشتم . یه احساس سبکی و سنگینی .. یه احساس ضعف و قدرت .. هم می خواستم خودمو بر بهزاد تحمیل کنم و هم این که اون به من لذت بده .. لذت بده قدرت سکسی خودشو نشون بده .نمی دونستم چیکار کنم . در فیلمها میسترس ها لذت هم می برند . این خصلت یک انسانه که از سکسش لذت ببره چه مرد باشه چه زن .. . -بهزاد خوب لیس بزن . دو تا لبه های کسمو تا جا داشت به پهلو ها بازشون کرده تا بهزاد زبونشو مثل یک کاردک فرو کنه توی کسم .. اووووفففف خیلی هم با حال این کارو انجام می داد .. موهای سرشو داشته و به شدت می کشیدم . انگشتاشو توی کسم فرو کرده بود . داشت یادم می رفت که  قصدم این بود که یک میسترس اسلیوی هارد رو روش پیاده کنم . . اونو روی زمین خوابونده .  کسمو گذاشتم روی دهن و چونه اش .  این بار با لباش چوچوله ها مو میک می زد منم از پشت سر و پهلو ها دستمو به عقب رسونده موهای سینه شو می کشیدم .  با این که خیلی لت و پارش کرده بودم ولی نمی دونم چرا بازم دلم نمیومد که با خشونت بیشتری باهاش رفتار کنم . نمی تونستم اسمشو بذارم علاقه . چون من در این محیط حسی نداشتم . اومده بودم تا قا چاقچیا رو به روز سیاه بنشونم . خودمو قانع کردم که این کارو با تیمور انجام بدم . حالشو جا بیارم که دیگه به افراد بیگناه و بی دفاعی مثل خواهرم شیوا ظلم نکنه . . وقتی که نگام به نوک تیز سینه هام می افتاد از خودم خجالت می کشیدم . در واقع از بهزاد خجالت می کشیدم . نمی خواستم بدونه چقدر تشنه سکسم . ولی من که نمی تونستم هویت زن بودن خودمو پنهون کنم . احساس کردم که باید کسمو در تماس با کیرش قرار بدم . با کف دستم به پیشونیش فشار آورده اونو رو زمین صافش کردم . بازم یه اشاره ای به سمیرا و کیر بهزاد زدم . اسلیو سمیرا بازم منظورمو گرفت . یعنی باید بره کیر بهزاد رو از اینی هم که هست شق ترش کنه . یه خورده شل شده بود . . سمیرا اونو گذاشت توی دهنش .. . خیلی سریع تر از اونی که فکرشو می کردم تیز شده بود . چقدر دلم می خواست من اون کیرو میذاشتم توی دهن خودم . -اسلیو سمیرا .. .. دهنشو از رو کیر بر داشت . منم خودمو یواش یواش پایین تر کشیدم تا  کسمو روی کیرش مستقر کنم . کسمو گذاشتم رو کیرش . یه کس داغ و  نرم و آماده که وقتی روی کیر بهزاد قرار گرفت حس کردم که داره می سوزه ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی