ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 52

تعجب می کردم که این کجاست که همه امکانات آب و برق و تلفن رو داره .. باید نزدیک یه آبادی باشه . -حالا اینجا منم و تو . نمی تونی از دستم در ری و مال خودمی -منم اومدم اینجا تا مال تو باشم عزیزم . شوهرم که زندونه و منم به پول نیاز دارم اونم به من گفته بهم مواد برسون تا جای پولایی رو که قایم کرده بهم بگه . حالا که اون این جور میگه منم میرم پیش یکی که هوامو داشته باشه . رفتم نزدیکش و یه دستی به کیرش کشیدم و زبونموآروم گذاشتم روش . -ببینم عزیز خوشت میاد کیرتو ساکش بزنم -نیکی و پرسش ؟/؟-کمرم سست شده بود و دلم می خواست زود تر کیرشو فرو کنه تو کوسم ولی با این حال طوری می خواستم دلشو ببرم که دل کندن از من واسش سخت باشه . کیرشو که گرفتم تو دهنم خیلی نرم و ملایم ساکش زدم و بعد از این که بهش حال دادم و اون به یه حالت کیف و مستی رسیده بود ولش کردم . اون وقت بهش گفتم بیا عزیزم تو این خونه  من از دستت در میرم تو منو بگیر . اگه تونستی منو بگیری هر کاری دوست داشتی باهام انجام بده .. آخ که این موش و گربه بازی ما چه حالی داشت هر وقت از دستش در می رفتم و به جایی می رسیدم که در دیدش نباشم خودمو  نامرئی می کردم و دوباره یه گوشه دیگه ظاهر می شدم . گیجش کرده بودم . بهش گفته بودم نازیلا هستم -نازیلا تو شدی عین جن . نکنه خود جن باشی نمی دونم چرا هر کاری می کنم نمی تونم پیدات کنم . -به خاطر این که تو نمی دونی این زنا چه شیطونی هستند -ببینم مهران جون اینجا چیزی برای خوردن پیدا میشه -نازیلا منم گرسنه مه . ولی می خوام تو رو بخورم . یه عشوه ای براش اومده وگفتم پس من چی ؟/؟ -تو بیا منو بخور . منو بخور.. افتاد رو سرم . دیگه طاقت نداشت . منو بغلم کرد و برد انداخت رو تخت .. یه تخت دو نفره بزرگ بود .. غلط نکنم باید زنای دیگه ای رو روی همون گاییده باشه نمی دونم .. ولی برای من چه فرقی می کرد . با این حال واسه این که حالشو بگیرم و نشون بدم که این مسائل برام اهمیت داره بهش گفتم -ببین عزیز تو رو این تخت با خیلی ها طرفی ؟/؟ -نه ولی حسودی می کنی ؟/؟ من که تازه با تو آشنا شدم -حسودی که چه عرض کنم . ببین من این کوسم تازه تازه هست . به شوهرم نمی دادم . اونم تازه از بس به فکر عشق و حال خودش و دود و دم خودش بود دیگه توجهی به من نداشت و هوس هم نداشت . الان زنای هرزه رو نمی تونی بشناسی و بدونی که چند جور مریضی دارن .. -بیا جلو عزیزم . بیا بخورمت . نترس کیرمن تمیز تمیز .. استریل استریله .. تازه تازه .. -قربون کیرت میرم من . می دونم چقدر تشنه هوسی .. لای پامو باز کرده و ازش خواستم که کوسمو بلیسه . به این لیس زده شدن و میک زدن کوسم نیاز داشتم . اونم دهنشو گذاشت رو کوسم و یه دور لباشو در اون محوطه گردوند . زبونشو فرو کرد تو کوسم و بعد از این که از پهنا کشید روش اون وقت میک زدنو شروع کرد -نهههههههه .... مهرااااااان داری چیکار می کنی .. کوسسسسسسم داری درسته می خوریش .. واسه بعد و روزای بعد نمی ذاری . -چرا عزیزم من خودم دوست دارم همیشه اونو بخورم واسه بعد و روزای بعد و همیشه . -اوخخخخخخ نگو که دلم آب شد .  پس یه جوری بخور که همیشه بتونی بخوریش .  مال توست .  دیگه دلم نمی سوزه از این که شوهرم باید اون داخل آب خنک بخوره . بذار همون داخل بمونه تا بپوسه . خسیس می خواست یه ذره پول بهم بده دلش داشت می ارزید . حسابی حالشو گرفته بودم . باورش شده بود که من بهش اهمیت میدم و به نوعی خاطرخواهش شدم . اون کف من شده بود و بد جوری رفته بود تو نخ من . کوسمو طوری با لذت می خورد و می مکید که نشون می داد دوست داره یه جوری این کارو انجام بده که من برای مدتی طولانی باهاش بمونم و از دستم نده . منم واسه این که خودمو بالا ببرم گفتم -مهران عزیزم نشون بده که اهل حالی و می تونی یه زن رو از خودت راضی نگه داشته باشی . می تونی بهش برسی و اون زن آرزو کنه برای بار ها و بار ها باهات سکس داشته باشه و از بودن با تو خسته نشه .. روی تخت چند تار موی زنونه رو دیدم که همرنگ موهای سرم نبودند . پس اون این جا زن هم میاره . حالا کی و کجا به من یکی ربطی نداره . فعلا که من و اون این جا هستیم و باید از این لحظه های هیجان و سکس نهایت استفاده رو بکنیم . کمرمو گرفت و کونمو رو به خودش قرار داد . کف دستشو گذاشت رو کوسم و خیسی کوسو به طرف سوراخ کون رسوند و تا بیام بجنبم کیرشو فشار داد به سوراخ کونم . می خواست اول فرو کنه تو کونم به شدت دردم گرفته بود تازه من دوست داشتم اول کوسمو بگاد طوری سرش داد کشیدم که جا رفت .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

ایرانی گفت...

با سلام خدمت همگی ! امشب یه چند ساعتی داستانها رو زودتر منتشر کردم . به خاطر نوسانات سرعت اینترنت و قطع و وصل های مکرر و این که شرمنده دوستان و خوانندگان گلی که بیشترشون این روزا فراموشمون کردن نشم ...شب خوش ...ایرانی

دلفین گفت...

دمت گرم داداشی

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین جان . نیمه شبت خوش ...ایرانی

 

ابزار وبمستر