ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 37

شریف .. شریف آهههههه شریف با شرف من فدای اون کیر قلمبه ایت بشم . منیره رو شادش کردی امیدوارم دلت همیشه شاد باشه و سایه ات روی سر زن و بچه ات باشه . .. شریف که به شدت داغ و حشری بود گفت تو حالا در این لحظات همسر منی زن من .. به یاد می آورد اون لحظاتی رو که از لای نرده های آلو مینیومی تن و بدن منیره رو دید می زد و حسرتشو می خورد . حالا به آرزوش رسیده بود . خواستن توانستن است . این دروس صبر و استقامت را در حوزه علمیه به خوبی آموخته بود . یاد گرفته بود که برای چیزایی که دوست داره چه جوری بجنگه . وای امان از دست این هوس و عشق و حال که آخوندا رو ول نمی کرد . باید یه خورده ورزش می کرد تا چربی های شکمش آب بشه . خودش هم به خوبی می دونست که نود در صد آخوندا به خاطر کون گشادیشونه که شکمشون عین خیک و بشکه های شراب مکزیکی ورم داره . دستاشو گذاشت پشت شونه های منیره و اونو به طرف خودش کشوند و لبای کلفتشو گذاشت رو لبای زن ..- جااااااان جاااااااان منیره چقدر همبستری با تو به من لذت می ده .. -شریف جون هر چی به وقت سکس میگی بگو . بگو عیبی نداره . مباحه . من که همسرتم ثواب داره از این حرفا بزن بزن بازم بزن . تیز تر بزن -تیز تر بکنمت یا تیز تر حرف بزنم .. -هر دو تاش هر دو تا . -حاجی از کیر بگو از کوس بگو .. منو این طرف و اون طرف پرتم کن . از احکام داخل رختخواب بگو . شریف کیرشو از کوس منیره بیرون کشید و گفت یکی از احکام اینه که می تونی فرج زن را در حین همبستری ببوسی  . به قول جدیدیها لیس بزنی میک بزنی . منم الان می خوام این کارو بکنم . -حاج آقا در مورد ساک زدن کیر توسط خانوما چیزی نوشته نیست  ؟/؟ -منیره جان . بعضی مسائله که آدم باید خودش استخراج کنه . -اگه قرار بر این بود که خودمون استخراج کنیم دیگه چرا به رساله رجوع می کردیم . ولی من میگم که الکی میگن که اسلام برای زنان و مردان حقوقی مساوی قائل شده . اگه این جوره چرا از ساک زدن کیر چیزی نوشته نشده . البته ما خانوما اون قدیما که از این چیزا رو تو رساله می خوندیم اعتراض کردیم و گفتیم که باید سانسور بشه ولی ظاهرا کسی به حرفای ما توجه نداشت . حتی پسرم اون قسمتها رو می خوند و باهاش چی میگن شریف جون .. جلق می زد .. -منیره خانوم همون استمناء اگه بفرمایید صحیح تره .. منیره می دونست با این شر و ور گوییهای خودش مخ این آخوند ک رو خوب کار گرفته .. حسابی داشت از همه طرف حال می کرد .  شریف هوس اونو کرده بود که ازپشت منیره رو توی دید داشته باشه و با کونش حال کنه . منیره رو یه دور بر گردوند . وشمشیر اسلام را از پشت در کویر داغ منیره فرود آورد .. -آخخخخخخخ حاج آقا .. -جااااااااان - این چی بود که منو سوزوند و حس می کنم که منو از وسط داره بازم می کنه .. منیره چشاشو بسته بود و خودشو به کیر ملا شریف سپرده بود . با ضربه هایی که شریف به کونش می زد کیرش تماس بیشتری با لبه های کوس بر قرار کرده و اون با فشار بیشتری در تماس با تشک قرار می گرفت . . -شریف جون .. حاج آقا .. آقای من تند تر تند تر خواهش می کنم . حاج آقا ثواب داره . آدم باید زنشو راضی نگه داشته باشه . در همین آه و ناله کردنها بود که ناگهان صدای زنگ در خونه از همون آیفون تصویری به گوش رسید . منیره ترس برش داشته بود . این کی می تونه باشه . -منیره خانوم اهمیتی نده . هر کی باشه جوابشو که ندی خودش میره . -حاج آقا از نظر شرعی گناه نداره که من جوابشو ندم ؟ /؟ -منیره جان این امر با احکام سلام کردن که جواب ندادن سلام گناهه فرق می کنه . -حاج آقا شریف اگه شما و کیر شریف اجازه می فرمایند برای لحظاتی از محضر کیر جداشده ببینم این کیه .. منیره پاشد و وقتی جلوی آیفون قرار گرفت دست و پاش لرزید هر چند  احتمال می داد که بچه هاش یا کبری باشند . بچه هاشو می دونست که اگه بخوان بهش سر بزنن یه تلفن می زنن ولی حساب اینو نمی کرد که کبری بخواد این وقت روز بیاد این جا . -نهههههههه بدتر از این نمیشه .. از بد بختی این که کلید خونه هم دستشه . اون واسه احترام به منیره داشت زنگ می زد اگه حس می کرد که خونه نیست با کلید میومد داخل تا فضای خونه رو یه خورده اسلامی ترش کنه . با سرعت به طرف شریف رفت .. -حاج آقا بیچاره شدیم . خانومت داره میاد این طرف . کبری داره میاد اینجا .. -دررو چرا باز کردی . این چه کاری بود که کردی -حاجی جون من هنوز دررو براش باز نکردم . شما که خودت به خوبی می دونی من چقدر دلم با دین و مذهبه و می خوام حال و هوای روحانی و انقلابی به این خونه بدم  تا برکت خونه ام زیاد شه . کبری جون قرارشد بیاد کمکم کلید رو هم دادم بهش .. شریف حس کرد که بهش شوک وارد شده و نزدیک بود سکته کنه .. -حاجی بدو وقت نداریم . برو توی حموم منم الان میام .. این عبا و عمامه و  لباساتو بگیر . هر چی اون دور و بر بوده رو جمع کردند .  مصیبت بد تر این که کلید  هال رو هم به کبری داده بود و کلید خودشم نمی دونست کجا گذاشته که درو از داخل قفل کنه .. رفتن توی حموم و درو از داخل بستند . کیر کلفت و دراز حاجی شریف همین جوری که مثل سگ می ترسید از ترس به اندازه کیر سگ شده بود ... ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

داداش گلم دمت گرم چه صحنه ای درست کردی منتظرم ببینم چه اتفاقی میفته

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین جان ! البته با توجه به توجیهاتی که کردم و جریان و نقش کبری رو در رابطه با منیره گفتم حتما می دونی که فعلا به خیر می گذره . با درود بر تو ...ایرانی

دلفین گفت...

دادشم از این صحنه ها که کبری سرزده میاد زیاد بزار مرسی

ایرانی گفت...

سلام دلفین گرامی و با محبت .. کبری از این نظر که در این مورد شوهرش مشغول بود سررسید, موضوع یه خورده هیجانی شد . تازه اونا رو هم نمی بینه .. از طرفی حالا دیگه نوبت اینه که منیره بره با کسایی که تا حالا سکس نداشته یواش یواش جورشه . خوشحال و خندان باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر