ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 60

از یه طرف لذت می بردم از این که جاسم داره کوسمو می کنه و از طرفی درد کونمو نمی دونستم چیکار کنم .. فریاد تو گلوم خفه شده بود . زینال بیرحم طوری کیرشو تو کونم فرو کرده بود که لذت کوس دادنو داشتم فراموش می کردم و عماد هم همچین کیرشو کرده بود تو دهنم که نمی تونستم فریاد بکشم نفسم بند اومده مشتامو گره کرده و به زمین می زدم . زینال با دستاش دور حلقه سوراخ کونمو مالش می داد تا نرم و نرم ترش کنه .. خیلی بد کیر بود . پس از چند دقیقه ای یه کمی بهتر شدم ولی هنوز درد ولم نکرده بود . سه تایی عجب عشق و حالی می کردند و به خوبی هم با هم هماهنگ بودند . یواش یواش چشامو بستم . دیگه داشت خوشم میومد . اون درد خفیف رو هم سعی کردم باهاش کنار بیام . زینال موبایلشو از رو زمین بر داشت . انگار دلش نمیومد کیرشو از تو کونم بیرون بکشه و بره یه گوشه ای حرفشو بزنه بر گرده -ببین همین الان بهت میگم بیا اینجا . چی ؟ /؟زیر باری ؟/؟ خب ما نمی خوایم تو رو زیر بار خودمون  ببریم . زود باش بیا اینجا . یه چایی واسمون دم بده ولت می کنیم .. ظاهرا با جلیله تماس گرفته بودند . نمی دونستم چیکارش داشتند . حتما می خواستند اونو بیارن که کمک حال من شه . جلیله اومد . چه جورم اومد .. -ببینید بچه ها مهران خیلی عصبی شده .. یه لحظه کیر عماد رو از دهنم دور کرده و در حالی که یه خورده ناراحت شده بودم گفتم بچه ها من نمی خوام مهران منو در این وضعیت ببینه کاری نکنین که اون بیاد این جا .. -نازیلا جون واسه همین بود که من گفتم جلیله بیاد این جا .. درو از داخل قفل کردند .. -زینال نکنه مهران فکر کنه که شما دارین جلیله رو می کنین -نه من با اون شوخی ندارم . اون خودش می دونه من وقتی بهش بگم یه کاری رو انجام میدم انجام میدم و اگه بگم انجامش نمیدم انجامش نمیدم . اگه این زن تا 24 ساعت تا ابد اینجا بمونه حرف زینال حرفه .. هنوز خیلی مونده که زینال رو بشناسی -فذای مرام و مردانگی ات زینال .. واسه همینه که تو کارات موفقی .. قاچاقچی کثیف آدمکش داشت واسم از مرام و مردانگی و رو قول و حرف بودن حرف می زد . -جلیله از تو کیف من یه هندی کم در بیار الان می خواهیم بتر کونیم . در حالت سه به یک . سه تا کیر توی دو تا سوراخ -نهههههه وحشتناکه . من تحملشو ندارم . -نترس نازیلا . فقط یه کیر دیگه میره تو کوست . این که ترس نداره . خیلی هیجانی میشه . حیفه که این کارو انجام بدیم و ازش فیلم یادگاری نداشته باشیم . -جلیله به مهران چیزی نگی ها نگی که تا این حد باهام حال کردن . نمی خوام روحیه اش کسل شه . اومد جلو و لبامو بوسید -توکه می دونی من چقدر دوستت دارم و شرمنده اخلاق و رفتارتم -جلیله جون دشمنت شرمنده باشه . -نگران نباش . به مهران نمیگم که داری حال می کنی . مگه میشه یه زن با کیر هایی که تو تنشه حال نکنه ولی من تا می تونم پیشش چاخان می کنم . زینال خودشو رو به جلو کشید طوری که رو کمرم سوار تر شه ولی کیرشو از تو کونم بیرون نکشید . این کارش سبب شد که کیرزینال یه حالت خمیدگی بگیره و یه خورده دردم بیاد . جاسم که به همون صورت از پایین داشت کوسمو می کرد و عماد هم خودشو بین زینال و جاسم و به پشت من رسوند تقریبا جایی قرار گرفت که زینال قبلا  اونجا بود . نمی دونستم تماشای این صحنه ها و سه تا کیر تو تن من چه حالی بهشون می داد . عماد کیرشو از بالای کیر جاسم به طرف کوس من فرستاد .کیر عماد رو به خوبی در بالای کوس خودم حس می کردم و دو تا کیری رو که تو کوسم بودن . جاسم بهتر می تونست کیرشو توی کوس من حرکت بده . -حالا دیگه داشتم حال می کردم . -اووووووهههههه قربون کیر هر سه تاتون . ..کمه ..کمه ..چند تا کیر دیگه هم جا دارم .. زینال حالا می تونی کونمو جررررشششش بدی . حس می کردم که کیر عماد هم یه روزنه ای پیدا کرده و داره یه مانور هایی تو کوسم میده . جلیله هم با هندی کم از زوایای مختلف در حال فیلمبرداری ازسه تا کیری بود که دوتاشون رفته بود تو کوس و یکی دیگه داشت کونمو می گایید . -جلیله دستت درد نکنه .. امیدوارم یه روزی تو سه کیره بخوری و من بیام ازت فیلمبرداری کنم -آخ نازی جون نگو ..نگو که من تحملشو ندارم . فکر نکنم بتونم  مثل تو سه تا کیر رو تو تنم جا بدم ولی خیلی حال میده . جاسم دو تا دستشو گذاشته بود رو کونمو و دو تا قاچ کونمو به دو طرف بازش می کرد . -نازیلا من دیگه داره آبم میاد .. عماد ! جاسم ! من کونو از دو طرف باز ترش کردم . ببینم سوراخا قشنگ توی دید هستن ؟/؟ سختتون که نیست .. زینال : عالیه عالیه -عماد دستت درد نکنه کیرتم خسته نباشه . منو ببخش رفیق که جای کیرتو تنگ کردم -عیبی نداره عماد در عوض کوسش کیپ تر نشون میده و یه حال عجیبی میده ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

دمت گرم عالیه

ایرانی گفت...

سپاس دلفین گلم ...ایرانی

مجتبی گفت...

سلام
گفته بودید یه داستان سکس پسر با مادرش توی حموم که بعدا خالش هم وارد ماجرا میشه میزارید
اینو یه ماه پیش گفتید....

ایرانی گفت...

کاملا درسته مجتبی جان .. من دو سه بار هم گفتم که این داستانو 2 آبان منتشرش می کنم . یعنی تا نیم ساعت دیگه . همین امروز تمومش کردم . به درخواست رضا بمب عزیز بوده . البته علاوه بر حمام داخل رختخواب هم صحنه وجود داره . چون تقاضاهای دیگه ای هم بود الان نوبتش شد ..شاد و سربلند باشی مجتبای عزیز...ایرانی

 

ابزار وبمستر