ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

اشک باران

باز هم باران می بارد و من تو را به یاد می آورم . به یاد می آورم لحظه های تلخ را,  لحظه های شیرین  که اینک هیچ از شیرینی آن نمانده است .. همه چیز تلخ است و سیاهی .. تو دیگر در کنار من نیستی .. دیگر با من از عشق نمی خوانی .. وقتی که باران می بارد تو را به یاد من می آورد .. آن روز که ساعتها در باران در انتظارت بودم . در زیر سقف باز زمین چشم به راهت بودم و تو در سقف اتاقت به خوابی خوش رفته بودی .. وقتی که باران می بارد بوی خیس موهای تو را به یادم می آورد . عطر موهای تو .. ولبان داغ من که بر لبان تشنه ات بوسه می زد به من گفتی که فراموشم نمی کنی .. به من گفتی که هر گز ازمن جدا نخواهی شد .. و تو پیمان شکستی . جواب خدا را چه خواهی داد ؟/؟ دیگر چه کسی اشکهای پس از باران مرا می شوید و درباران با من می خندد . چه کسی  در خانه منتظرم خواهد بود .. چه کسی با من از مهر و وفا خواهد گفت ؟/؟ که تو بی وفایی کرده ای .. باز هم باران می بارد . اشکهای من .. اشکهای آسمان .. اشکهای باران .. ببین باران برای من می گرید .. . بگو به کدامین دیار رفته ای که با تو بیایم . بگو که تاب جدایی ندارم . شبانگاهان با فانوس به دنبال تو می گردم و سپیده دمان خورشید هم نمی تواند نشانی از تو به من بدهد . بگو کجا هستی .. بگو .. باز هم باران می بارد . بگو در زیر کدامین سقف به زندگی لبخند می زنی تا به باران بگویم بر تو نبارد . تو نیک ترین نیکان بودی .. بگو به کدامین گناه تنهایم گذاشته ای .. آنگاه که در محشر خدا به سوی بهشت برین رهسپار خواهی شد خدای را فریاد خواهم زد که او که معشوقه  من محبوبه من قلبم را شکسته است .. باور ندارم که در باران با من نمی خندی .. رفتنت چه زود و ناباورانه بود . باز هم باران می بارد اما کویر قلب من هر گز سیراب نخواهد شد . نمی دانم به کجا رفته ای . فریاد می زنم مرا با خود ببر . بی تو تنهایم . بی تو امیدی ندارم . فردایی نمی بینم .. امروزی ندارم . بس است باران .. دیگر نبار .. او برهنه است .. سخن نمی گوید .. بس است باران بگذار تا من ببارم .. بگذار تا من بگریم بگذار تا من بیایم بگذار تا من بمیرم تا من بمیرم تا من بمیرم .... پایان .. نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

ایرانی گفت...

این متن در مورد معشوقیست که عشق یا معشوقه خود را از دست داده بر مزار او ودرباران اشک می ریزد . با او درددل می کند و از خاطره ها می گوید .. طبق معمول بازم دوست داشتم عاطفی تر و مفصل تر بنویسم ولی این روز ها زیاد نمی تونم تمرکز کنم . واقعا جدایی جزء انکار ناپذیر زندگیه و باید باورش کرد .. خدایا به همه درد مندان صبر بده .. پاینده باشید ...ایرانی

 

ابزار وبمستر