ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان تقسیم بر سه 23

داغی کیر اون هوس کوسمو در خودش جمع کرد و به تمام تنم رسونده بود . بی اختیار حرکات عجیب و غریب انجام می دادم . هیجاناتی که هم دوست داشتم ادامه داشته باشه و هم این که دوست داشتم به یه جایی برسم که اوج لذت و خوشی من باشه . یه خورده دستامو رو سرش شل کرده . بهش اجازه دادم رو من بلند تر شه . هرچند لباش از رو لبام بر داشته شد ولی این جوری راحت تر تونست باهام حال کنه و رو من سوار تر و استوار تر شده و کیرشو با سرعت و لذت خاصی به ته کوسم می کوبید . خیلی قدرتمندانه و مردونه باهام عشقبازی می کرد . این چند روزه خوب آب بندیش کرده بودم . هر چند اون منو بسته بود به آب -واااااایییییی عزیزم عزیزم خیلی باهات حال می کنم . خوشم میاد معین دوست دارم بازم با سرعت به حرکاتت ادامه بدی ..  چقدر حشرم زیاد شده بود . آدم تا یه چیزی در اختیارش باشه اون جوری که باید قدرشو نمی دونه و شاید اون جوری هم که شایسته اش باشه واسش حرص نمی زنه ولی حالا که من در محرومیت قرار گرفته بودم و پس از مدتها به خواسته ام رسیده بودم می دونستم که چه طوری باید از این لحظه های گرانبها استفاده کنم و لذت ببرم . واقعا لحظه های شیرینی بود که من اونو با هیچی عوضش نمی کردم . می دونستم که من و اون از نظر عرفی و شرعی کارمون اشتباهه  ولی لذت و شیرینی این حرکت و آرامشی که به من می داد غیر قابل انکار بود و نمی شد گفت که اشتباهه . اگه به حق دیگران تجاوز نکنیم اشتباه یا صحیح بودن یک عمل دست خودمونه و می تونه امری نسبی باشه .درهر حال من دوستش داشتم و با هوس خودمو تسلیمش کرده بودم . معین هم کیرشو تا آخر از کوسم می کشید بیرون و دوباره اونو با سرعت میذاشت توی کوس و با سرعتی زیاد مثل آخرای خیلی از سکسهای این چند روزه مون منو می گایید . خیلی از خود بی خود شده بودم -اوووووفففففف عزیزم خواهش می کنم .. بکن بکن .. کوس تشنه و حشری مادرتو بکن .. زود تر اونوبه یه جایی برسون که بتونی داخلش آب بریزی من آبتم میخوام می خوام . تشنه امه .. دوستت دارم .. کییییییرررررر تو باید کوسسسسسمو ریز ریزش کنه مثل همین حالا آتیشش بزنه . -مااااامااااااان این جوری که داری با من تا می کنی من به زودی آبم میاد -عزیزم عشق من مامان فدای تو و اون کیر نازت بشه . دیگه این چند روز رو به اندازه کافی تو کوس مامانت آب ریختی .. مردونگی خودتو نشون بده دیگه . یه خورده با این حرفام واسش عشوه گری کردم . دل پسرمو بیشتر بردم . حس کردم که معین گلم فشار بیشتری به خودش میاره تا دیر تر آبشو تو کوسم خالی کنه و ازاین نظر به من حال بیشتری بده .. -اووووووخخخخخ عزیزم کوسم .. یه گلوله آتیش شده . داره منفجر میشه . نمی تونم هیچ طوری جلو شو بگیرم -مامان جون .. اگه یه خورده سعیمو بکنم همون جوری که دوست داری بشی , بهم کون میدی ؟/؟ -اووووووهههههه آره عزیزم . این حرفا چیه می زنی ؟/؟ مگه من برای دلبندم  شرط می ذارم ؟/؟ من همین جوریشم بهت کون میدم . البته راستش تا منو به ارگاسم نمی رسوند دلم نمی خواست کیرشو فرو کنه تو کونم . ولی این حرفا رو به این خاطر بهش می زدم که بهش روحیه بدم . تا این جوری حس کنه که اونو در منگنه نذاشته به خواسته هاش اهمیت میدم . اونم دچار هیجان شده و با روحیه بهتری و شاید هم به عشق کون کوسمو با دقت و سرعت و هوس و هیجان بیشتری می کرد . -اووووووهههههه معین عزیزم ..هرروز بهتر از روز قبل نمی دونم بگم کدومش بیشتر و بهتر حال داده .. هرچند اولیش غافلگیرم کرد و یه خاطره ای فراموش نشدنی به جا گذاشت ولی هر کدوم از این سکسهات به من روحیه میده .. عزیزم پسرم . من می خوام .. می خوام ... معین رهام نکن .. -مامان من ولت نمی کنم تا آخرش باهاتم -نشون بده نشون بده .. -مامان توکوسته .. می خوای بکشمش بیرون نشونش بدم -اووووووفففففف عزیز دلم حرفای لاتی می زنی ولی خیلی هوس انگیزه .. خیلی .. کیرتو بیرون نکش .. کوسسسسسم حسش می کنه .. کوسم داره اونو می بینه .. تو نشون دادی . نشونم دادی ونشونش دادی و بازم میدی .. من ولت نمی کنم .. -مامان کون .. کون .. کونتو عشق است .. از روبرو افتاده بود به جونم . کف دستشو گذاشته بود رو کوسم و با جمع کردن عضلات بالای کوسم توی کف دستشو می کشید به طرف بالا و با ول کردن دست اونو پخش می کرد تو تمام تنم .. -این چیه به من بگو چیه که هر چی می خورم سیر نمیشم . معین یه انگشتتو گذاشته بود رو سوراخ کونم و دوست داشت بذاره تو سوراخ .. یه چراغ سبز بهش نشون دادم و اون یه بند انگشتو فرو کرده بود تو کونم و باهاش بازی می کرد . همین کار اون هوسمو در ناحیه کوس زیاد کرد .. معین حس کرده بود که اگه جریان سکسو به خوبی پیش ببره بازم به یه موفقیت دیگه میرسه .. چند بار محکم تا ته کوس می کوبید ورمز حمله رو بر زبون می آورد ..یا عشق کون .. یا عشق کون .... ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی

4 نظرات:

دلفین گفت...

عالی بود دمت گرم

ایرانی گفت...

متشکرم داداش دلفین خوبم پیروز باشی ...ایرانی

رضا بمب گفت...

اوووووف حال كردم ايراني جون.دمت جيز

ایرانی گفت...

آقا رضای گل و عزیز ممنونم از پیامت .. خسته نباشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر