ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 78

آریا بجنب بجنب .. من می دونم فقط کیر توهه که می تونه منو به اونجایی که می خوام برسونه . هیشکی دیگه نمی تونه ارگاسمم کنه . -این چیزا رو واسه دلخوشی من میگی ؟/؟ -نه عزیزم من همه اینا رو از ته دلم میگم . -پس چرا این همه شوق و ذوق داشتی که بیای توی این مجلسا . -خب هر آدمی تنوع طلبه . مگه خودتو نیستی . ادعا می کنی دوستم داری و می دونم که داری ولی با این حال از بودن با بقیه و سکس های متعددی که با افراد متعدد داری نهایت لذتو می بری . ولی من واقعیتو می گم که فقط تو می تونی .. اولا که با حال تر از بقیه ای در ثانی یه زن وقتی که روحشو در اختیار مرد دیگه ای قرار میده جسمشو هم خیلی راحت می تونه تسلیم اون کنه و ازاین کارش لذت می بره .. حتی اگه کیر قابل قبولی هم نداشته باشه بازم براش با حال ترین کیر دنیاست ولی تو همه اینا رو داری . هم یه کیر خوب و هم این که من عاشقتم .  -دوستت دارم آهو که به من روحیه میدی . حالا که این طور شد پس اینا رو داشته باش . سینه های دختر عموی خوشگلمو تو چنگم داشته کیرمو با سرعت تا آخر کوس آهو فرو می کردم و می کشیدمش بیرون . بالاخره تونستم اونو به اون چیزی که می خواست برسونم . آهو لحظاتی قبل ازرسیدن به آخر خط با فریاد های پی در پی خود سالنو متوجه کرده بود که دیگه داره ارضا میشه .. زنایی که زیر کیر مردای دیگه  بودن هر کدومشون یه چیزی می گفتند .. -وای دختر این قدر جیغ نکش دلمونو بردی . -نه این رسمش نیست . خیلی وقته زیر کیر آریایی . ازاین به بعد این پسره رو باید کوپنی کنیم . یا این که یه نوبتی قائل شیم که به همه عادلانه برسه.. یکی ازمردای حسود که انگاری دوست نداشت زنشو زیر کیر کلفت من ببینه فریاد زد و گفت ولش کنین این حرفا رو اگه بخواهیم از این کارا بکنیم دیگه این بر نامه هر کی به هر کی نمیشه و اون وقت لطف و صفا و شور و حالش از دست میره .. زن همون مرده که داشت از کیر یه نفر دیگه بهره می برد گفت .. مگه اینجا قانون جنگله ؟/؟ که هر کی زور و قدرتش بیشتر بود بخواد به اون چیزی که دلش می خواد برسه ؟/؟ اینجا دموکراسی بر قراره و عدالت اجتماعی . -عزیزم شوخی کردم .. حق با توست . یه دوروزی که اومدیم اینجا باید تا اونجایی که می تونیم خوش بگذرونیم و کاملا آزادیم . ظاهرا مرد مث سگ اززنش ترسیده بود . چینگ چینی مثل آدمای ساندویچ شده یه گوشه ای افتاده بود و منصوره مثل یه جلاد افتاده بود بالا سرش . به من زل زده بود و منتظر اشاره ای ازسوی من بود و منم باید یواش یواش از آهوی خودم جدامیشدم . لحظه سختی بود . -آهو اگه میشه از این محوطه ای که من و تو الان درش هستیم دور شونمی تونم تو رو بایکی دیگه ببینم حداقل در این لحظات و دراین شرایط . آهو در حالی که چشاش پر اشک شده بود خودشو از اون فضا و محیط دور کرد . یه لحظه حس کردم که در آن واحد دونفر آهورو از رو زمین بلند کرده و اونو که در حال دست و پا زدن رو هوا بود به سمتی می برند .می برند تا کیر خودشونو تو کوس و کون آهوی من فرو کنند و بعد آهوی سرکش منو رام کنند .. یه خورده خودمو دلداری داده و گفتم بی خود خودتو ناراحت نکن به غیر از این دو تا و چند تاهای بعدی چینگ چانگ چونگ هم هر روز داره با زنش حال می کنه .. یهو دیدم یکی منو از جاش بلند کرد و مثل یه پر کاه  گذاشت رو زمین . دیگه متوجه بودم که این یک زلزله هشت ریشتری نیست . این منصوره خانوم خودمه که خیلی بهش مدیون بودم . حس کردم که یه خورده جمع و جور تر شده ولی نه تا به اون حدی که مردا ازش فرار نکنن . خیلی خوشگل و خوش گوشت بود . -کوروش هرکی بخواد بیاد طرفت لت و پارش می کنم . -منصوره منم که فعلا جز تو با کس دیگه ای حال نمی کنم . دختر دایی افتاد رو من . کف دستشو گذاشت زیر بیضه هام و دستشو به طرف بالا روی کیرم به حرکت در آورد . کف دستشو تا اونجایی که می تونست باز کرد و اونو روی کیرم قرار داد و به صورت دایره اونو می گردوند . -آخخخخخخخ منصوره .. منصوره جون .. قربون دستای نازت . دوباره یه حس تازه ای رو داری در من به وجود میاری .. نمی دونی چقدر با هوس داری این کارو می کنی و منو هم همراه با این هوس خودت به هوس میاری .. -راست میگی .. هوستو زیاد می کنه ؟/؟ -خیلی دوستت دارم دختر دایی . کیرمو که دوباره تیز کرد ازش خواستم که خودشو رو من سبک کنه و لبامو ببوسه . اون دستاشو رو زمین ستون کرد و لبهای تشنه شو گذاشت رو لبام . چون نمی خواست خودشو پایین تر بکشونه نمی تونست که اون جوری که دلش می خواد رو لبام مانور بده . مگر این که ازپهلو همو می بوسیدیم یا این که من می رفتم روش . در همین لحظه نفهمیدم کدوم بیشعوری بود زد زیر دستش و افتاد رو من و بیشتر زنای اون اطراف زدند زیر خنده  . منصوره افتاد رو من . دنده هام درد گرفته نفسم بند اومده بود ولی واسه اینکه اشکش در نیاد دستامو گذاشتم دور کمرش هر چند به هم نرسیدند و لبامو گذاشتم رو لباش ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

دمت گرم داداش گلم

ایرانی گفت...

درود بر تو دلفین دوست داشتنی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر