ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانم مهندس قسمت چهل و ششم

با انگشتای عباس یواش یواش عادت کرده بودم که هیچ اگه واسه چند ثانیه اگه اونا رو از سوراخم می کشید بیرون مث بچه ها لج می کردم و می گفتم که دوباره بذاره داخل . حتی  ازش خواستم که حداقل انگشت وسطی یکی از دستها رو فرو کنه تو کونم که یه حال بیشتری داده باشه و این جوری بیشتر بهم بچسبه . هم حرارت بدن عباسو حس می کردم و هم حرارت سیستم و حالتهای خودشو که می دونستم عطش زیادی برای آمیزش با یک زن داره . حرکاتش نشون می داد که واقعا تشنه منه وبا تمام وجودش داره سکس می کنه . اصلا دلم نمی خواست که خیلی زود دست از سر کونم ور داره ولی باید از یه جایی شروع می کرد به اصل کار . من که از بس لذت می بردم و خمار شده بودم اصلا دل و دماغ اینو نداشتم که از جام پاشم . خودشو از پشت  من رو من خم کرد و در حالی که لباشو آروم رو صورتم قرار داده و با هوس و به نرمی منو می بوسید آروم زیر گوش من زمزمه کرد که روشنک چیکار کنم که بیشتر خوشت بیاد .. -عباس جون من همین حالا هم خیلی خوشم میاد فقط حال تکون خوردن ندارم . الان هم طرف تو قمبل کردم و تو هم به کونم مسلطی .. از همین طرف هر کاری دوست داری بکن . منتظر همین حرف بود که از همین زاویه منو بکنه . اومد خودشو انداخت پشت من و یه خرده یه پهلو کرد تا فشاری رو من نیاره . همون یه اشاره به کیر کلفتش کافی بود تا راهشو به کوسم پیدا کنه و خیلی نرم و ملایم آلت دراز و کلفتشو کرد تو کوسم . هرچند کلفتی اون نمای بیشتری داشت وهمون بهم حال می داد . -عباس خیلی حال دادی و میدی این تازه اولشه . کلفتی کیرتو محکم بکش روی محل ورودی کوس اون قسمت بالا یا پایین .. البته اگه از پایین بکشی بهتره .. همین طور اونو با فشار بکشش بره تا ته و بیاد بیرون دوباره بکن تو .. سرمو به طرف اون بر گردوندم تا قیافه عباس رو هنگام گاییده شدنم ببینم و حالت چشاش خیلی خوشگل و پر هوس نشون می داد طوری که دلم می خواست بر گردم و از روبرو بغلش کرده کوسمو به کیرش بچسبونم . ولی از بس خوشم میومد حال تکون خوردن نداشتم . خیلی تنبل و به اصطلاح مردا کون گشاد شده بودم .. وقتی به پشت رون پاهام دست می مالید و کیرشم تو کوسم حرکت می داد فکر می کردم اینم یه لذت خاصیه که حالتشو کمتر داشتم .  حرکات اونو در ذهن خودم مجسم می کردم . -آخخخخخخ عباس کونم کونم .. کف دستتو بکش رو کونم . هر دو تا دستتو دور برشهای کونم بگردون . عباس همین کارو انجام می داد و در یه حالت دو تیکه کونو به هم می چسبوند و کیرشو اون وسط فشار می گرفت . بعد دستاشو ول می کرد و آروم اونا رو روی دو تا رون پام میذاشت . -اووووووههههههه روشنک کیرمو اون داخل بیحسش کردی .. -جون من از این حرفا نزن که باید بهم حس بده به من جون بده . من با کیر توست که باید بی حس شم و دارم میشم . زود باش تند تر .. حرکاتتو سریع ترش کن . از این مدل حال دادن و حال کردن سیر نمی شدم ولی برای ار گاسم خودم باید یه فکر دیگه ای می کردم من با همین چند تا ضربه کیر نمی تونستم سیرشم و برم تو یه حالت خلسه و آبم بیاد و اصولا هر زن دیگه ای نمی تونه خیلی راحت ارضا شه . -روشنک جون اگه بدونی تو این حالت چقدر دارم کیف می کنم .. هر لحظه دوست دارم خالی کنم تو کوست .. تو کونت .. -تا صبح وقت داریم هر جا که می خوای بریزی صاحب اختیاری ولی دست از سرت ور نمی دارم جلوی بقیه هم اگه شده منو بکنی و نتونی از این ساختمو ن در بری باید ارگاسمم کنی . -نوکرتم روشنک .. کونمو به طرف عقب حرکت می دادم و کیرشو با کوسم میزون میکردم . -عباس خالی کن . کمرتو سبکش کن .. ولی باید بعدش منو بکنی .. . -اوخ جوووون جوووون روشنک کی خالی کنم کی ؟/؟ بگو کی تا تو بیشتر خوشت بیاد -همین حالا هم می تونی این کارو بکنی . سعی کن تا اونجایی که می تونی لذت ببری کیف کنی خوشت بیاد . -پس همین جور کونتو بزن به کیرم و عقبی بفرست بیاد -تو هم از جلو کارتو بکن . من و عباس در دو مسیر به حرکاتمون ادامه دادیم . می دونستم که اون اراده شو داده دست کیرش و آبش که هر وقت دلش خواست حرکت کنه .. چقدر نرم و پر حرارت  آبشو تو کوسم خالی کرد . حتی جهشهای کیرشم خیلی ملایم نشون می داد . -عباس چقدر احتیاج داشتم .. -ولی نه به اندازه من .. -می دونی کمرم چقدر سنگین شده . -آره روشنک من . به همون صورت از پهلو پشت من قرارگرفت . تا هم خستگی در کنه و هم این که به من فشار نیاره . چند دقیقه ای که گذشت واسه این که عباس خوابش نبره این بار این من بودم که رفتم طرفش . خودمو بر گردوندم و یه دستی به کیرش زدم و همون کیر آغشته به منی رو گذاشتم تو دهنم و پس از یکی دو دقیقه ساک زدن طوری شقش کردم که انگاری تا به حال منو نگاییده . رفتم طرفش و اونو از روبرو بغلش زدم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر