ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

یک عروس وهزلر داماد 27

کامران من به دنیا اومد . خیلی خوشگل تر از اونی شد که من تصورشو می کردم . همون اول حس کردم باید شباهت زیادی به باباش داشته باشه . باباش که دوست فرشاد بود . فرشاد نامرد که عشق منو به کشتن داده بود وجرات نکرد در مورد اسمش بازم از من چیزی بپرسه . چشای پسرم آبی بود . وای که چقدر خوشگل بود . وقتی که می خوابید  صورت گرد و کوچولوش یه معصومیت و مظلومیت خاصی داشت که منو به طرف خودش می کشوند . طوری که اصلا دلم نمیومد از کنارش پاشم . وقتی کسی دور و برم نبود اگه فضا حرارت مناسبی داشت اونو لختش می کردم و جوجوهاشو آروم میذاشتم تو دهنم . می خواستم از همون اول لذت این کارو بهش یاد بدم . هرچند شاید خیلی زود بود و این کارا هنوز نمی تونست اون تاثیری رو که باید به جا بذاره ولی از همون روزای نخست خواستم این باوررو در خودم به وجود بیارم که اون معشوقه منه . مال منه . کسیه که هرروز می تونم در کنارش باشم . باهاش حال کنم . بایداونو وابسته به تن و بدن خودم می کردم . پسر ناز و خوشگلم باید مال خودم می بود . ولی هوس مردای دیگه رو هم می تونستم تا زمانی که اون به سن بلوغ می رسه رو داشته باشم . با این که من از بچه داری و کهنه عوض کردن و لباس پوشیدن بچه ها  خوشم نمیومد ولی عشق به نگهداری و تربیت اون و در اختیار گرفتنش سبب شده بود که همه این کار ها رو از روی عشق و علاقه انجام بدم و با این که فرشاد بعد از چند روزی که دور و بری ها از کنارم رفتند واسم پرستار بچه گرفته بود ولی چند روز که گذشت و به چم و خم کار ها آشنایی بیشتری پیدا کردم عذراونو خواستم و خودم به تنهایی مسئولیتشو قبول کردم . حتی اونو به تنهایی حمومش می کردم . کار خیلی سختی بود . ولی من از پسش بر میومدم . شومبولشو که از همون نوزادی نشون می داد آینده درشتی داره می ذاشتمش تو دهنم . چقدر با این کارم حال می کردم . وقتی کیر کوچولوشو میک می زدم در فانتزی های سکسی خودم می دیدم که همون کیر رفته توی کوسم و معشوق جوون من داره کیرشو که خیلی درشت و کلفت شده تند تند می فرسته تو کوسم و می کشه بیرون . حتی وقتی که اون سینه هامو می ذاشت تو دهنش و اونو میک می زدحس می کردم که عشق من معشوق من دوست پسر من داره باهام حال می کنه . واسه همین تر جیح دادم که تا اونجایی که میشه بذارم سینه هامو میک بزنه و بخوره . برام مهم نبود که فرم سینه هام به چه صورتی در میاد با پیشرفت علم و ورزشهای مختلف و داروهایی که به وجود اومده سریع میشه به حالت دلخواه رسید . اونو عجیب به خودم وابسته کرده بودم . دلم می خواست که همیشه و همه جا باهام باشه . منم به اون وابستگی شدیدی پیدا کرده بودم . تا مدتها حوصله سکس با کسی رو نداشتم . حتی بابای جعلی و ظاهری اون یعنی فرشاد خان که می خواست باهام سکس کنه فقط کیرشو می کرد تو کوسمو با چند بار تلمبه زدن یه جورایی خودشو ارضا می کرد . یه فکر عجیبی به سرم افتاده بود . نمی دونستم چیکار کنم و چه جوری این موضوع رو پیش بکشم . یعنی پیش پزشکی که قصد داشتم این کارو انجام بدم . اول باید پزشکشو پیدا می کردم . من قصد داشتم یه روز پسرمو واسه ختنه ببرم نزد پزشکی که انتخابش کردم و طوری دمشو ببینم که با یک دست سازی و پانسمان قلابی یه حالتی رو به وجود بیارم که انگاری ختنه شده . در حالی که اصلا قصد ختنه کردن اونو نداشتم . می خواستم وقتی که کیر پسرمو واسه خودم آماده می کنم اون نهایت لذتو از سکس با من ببره . شهوت طوری اونو اسیر خودش کنه و اون طوری اسیر شهوت شه که به مادرش رحم نکنه و با تمام وجودش به طرف من کشیده شه . هنوز یه سالش نشده بود . و حدود یه سالی هم می شد که من با غریبه ای سکس نداشته بودم . چند تا دکتر و متخصص این کارا رو برای ختنه انتخاب کرده بودم . شاید اگه لازم بود به کسی هم که می خواست این خدمت رو در حق من بکنه حال هم می دادم و باهاش سکس می کردم تا زبونش بسته شه . ولی می دونستم یه کار سختیه چون می دونستم طرف فکر کار و کاسبی خودشو هم می کنه و دیگه نمیاد واسه یک لحظه خوشی یه عمر رزق و روزی خودش و زن و بچه خودشو در معرض خطر بندازه . هر چند من کاری می کردم که تا اونجایی که امکان داره کسی نتونه شومبول اونو دید بزنه و تا وقتی هم که بزرگتر نمی شد کسی نمی تونست به خوبی بفهمه که این پسر ختنه نشده .. من هم از همون اول طوری سیاست نشون داده بودم که فقط خودم می تونستم اونو لخت کنم یا حداقل زیاد نمیذاشتم که اونو کاملا لخت ببینن و یا با مکث رو شومبولش زوم کنند . یه روز بچه رو گرفتم و بردم به مطبی که از پیش نشون کرده بودم . یه خورده خلوت تر از جاهای دیگه به نظر می رسید و دستمزدش هم بالاتر بود . این چیزا واسم مهم نبود . دکترش هم دکتر جوون و خبره ای نشون می داد . ولی منشی و پرستار و بقیه رو چیکار می کردم . در هر حال خودمو به بهترین وجهی ردیف کردم . این بار به جای این که به دنبال پزشک خوش تیپ تری باشم سعی کرده بودم برم دنبال یه دکتری با قیافه ای معمولی تر که به این سادگی نتونه از خیر آمیزش با یه زن خوشگل بگذره ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر