ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان حشری دراینترنت

من 47 سالمه . اسمم فیروزه هست و با پسر 15 ساله ام فرید تو یه خونه ویلایی خیلی بزرگ  تو یکی از نقاط شمالی تهرون خودمون زندگی می کنم . حدود یه سالی میشه که شوهرم یعنی بابای فرید مرده . منم از اونجایی که خیلی هات و حشری بودم هنوز چهل روز نشده هوس رابطه با مردای دیگه به سرم افتاد ولی این فرید اکثرا موی دماغم بود . خیلی خوشگل و خوش اندام هم هستم . با سینه هایی درشت و سایز 75 و باسنی که وقتی راه میفتم تو خیابون یه جوری اونو می گردونم که اونایی هم که نمی تونن ببینن خوب ببیننش . صورتم گرد و سفید و در هر حال دروغکی گفتم شناسنامه مو گم کرده المثنی گرفتم . اولی رو طوری دستکاری کردم که ده سال منو کوچیک تر معرفی کنه که اگه یکی بیاد و بذارم جلوش فکر نکنه داره با یه 47 ساله طرف میشه چون خیلی اهل حال بودم وبعد هم با یه فتوکپی قلابی و یه سری کارای دیگه و پارتی و ..یه شناسنامه گرفتم که ده سال کوچیکترم نشون بده .  دختر م 22 سال داشت و شوهر کردو رفت شهرستان . بگذریم حالا ریزه کاریهاشو ول می کنیم میریم سر اصل مطلب . شوهرم سرهنگ باز نشسته بود و کلی هم حقوق می گرفت و مشکل مالی نداشتم . پسر همسایه مون که دانشجو بود و کار هم می کرد اومده بود تا مثلا نقاشی اتاقامو ردیف کنه ولی با یه نگاههایی که بین ما رد و بدل شد خوب رفتیم تو عمق وجود هم .. ولی این فرید کنه و مزاحم بود . این پسر خوش تیپ و خوش هیکل اسمش بود سمیر . یه بار که فرید واسه چند دقیقه ای رفته بود سر خیابون چیزی بگیره با گستاخی اومد  بغلم کرد و منو بوسید .. منم گذاشتم کارشو بکنه . خیلی وقت بود منتظر این لحظه بودم .. زنگ زدم واسه فرید و اونو فرستادم دنبال  نخود سیاه .. درهمین فاصله سمیر و من رفتیم رو کامپیوتر می خواست بره یه سایت سکسی و عکسای زن و مردای لختو هنگام سکس نشونم بده و تحریکم کنه .. وای چه عکسایی .. زنا همه عکس کوس و کونشونو می ذاشتن اونجا .. تماشای کیر کلفت مردا هوسمو زیاد کرده بود -فیروزه خانوم ببخشید اگه سختتونه برم یه صفحه دیگه -نه عزیزم اگه برای همه هست خوب برای ما هم هست . اکثرا پیش اون با لباسای فانتزی و بدون روسری ظاهر می شدم . در هرحال فرید گاهی یه اخمهایی می کرد ولی بهش رو نمی دادم و می گفتم من همینی هستم که می بینی و بابات هم که زنده بود پیش همه این جور راحت بودم . وقتی شلوار استرچ کون نما پام می کردم حتی فرید هم چشاش خیره می شد چه برسه به پسرای غریبه .. وقتی که خونواده شوهریم می خواستند برن مشهد و به من و پسرم  گفتند که باهاشون بریم من بهونه ای تراشیده و عذر خواستم اما فرید رو با اونا روونه کردم . دیگه می خواستم تنها باشم و  خودمو در اختیار سمیر این دانشجوی نقاش خوش تیپ و خوش اندام بذارم . باهاش یه بار دیگه احساس جوونی کنم و حس نکنم که بیوه ام . فرید به همراه پدر بزرگ و مادر بزرگش که هنوز زنده بودند و عموش و زن عموش و چند تن دیگه دوسه تا ماشین شده راه افتادند طرف مشهد .. واسه این که مطمئن شم تماس گرفتم و اونا توراه بودند .. یه ساعتی از تهران دور شده بودند که زنگ زدم به سمیر که بیاد .  این بار یه دامن کوتاه خیلی فانتزی تنم کردم با یه تاپی که انداممو به خوبی توی دید مینداخت . دلم می خواست که سوتین نبندم ولی حس کردم که ممکنه یه خورده سینه هام ایستادگی نداشته باشه . دامن مشکی و تاپ صورتی , خیلی خوشگل تر و ناز ترم کرده بود .. سمیر که اومد سور پرایزش کردم .. همون اول که وارد شد بغلش کردم و یه لب ازش گرفتم .. با تعجب به من نگاه می کرد .. رفت سراغ وسایل نقاشی دستشو کشیدم -عزیزم امروز قرار نیست اتاقا رو رنگ بزنی .. پسر تو مثل این که اصلا احساس نداری . امروز باید منو رنگ بزنی .. منو -پس فرید کوش فیروزه جون .. -اون رفت تا یه هفته دیگه هم نمیاد .. جریانو توضیح دادم ... همونجا پاهاش سست شد و کیرش که از اول شق بود .. خیلی کیف می کردم که کیرش واسه من شق کرده .. طوری هم باهاش حرف می زدم که مثلا 37 سالمه -سمیر جون فکر نکن 15 سال ازت بزرگترم خیلی سردم . هنوز داغی منو ندیدی -فیروزه خانوم به اندازه کافی دیدی .. دستشو گذاشت دور کمر من و یه خرده هم اومد پایین تر و کف دستشو رو باسنم و خودمونی تر بگم رو کونم قرار داد . آخ که چه حالی داشت و بهم آرامش می داد . دوست داشتم زود تر برم سر اصل ماجرا . هیجان داشتم و عجله می خواستم زود تر کوس گشایی کنم و این فاصله اندکی رو که بین من و سمیر وجود داره بشکنم . حدود یک هزار متر ی می شد این حیاط ما .. یه استخر کوچولو و باغ بزرگ گلها و چند تا درخت .. وای که شوهر نازنین روحت شاد اگه اینا رو واسم نمی ذاشتی امروز چه جوری می خواستم حال کنم . دوازده سالی ازم بزرگتر بود . زود مرد . رفتیم تو اتاق خواب . تاپمو در آوردم .. خواستم  زود تر قال قضیه رو بکنم .-ببینم  به نظرت رنگ سوتین با اندامم می خونه ؟/؟ اومد جلوتر و دستشو گذاشت رو زیپ دامن من و در حالی که اونو پایین می کشید گفت باید با شورتت بخونه و ست باشه . سوتین من مشکی بود و شورت هم یه شورت لامبادایی وسوسه انگیز .. دست سمیر بی اختیار رفت رو قسمت کیرش .. لباساشو در آورد .. غرق بوسه ام کرد .. دلم می خواست همونجا دراز شم و خودمو در اختیارش بذارم -آهههههه عزیزم منو ببوس بازم ببوس .. دستمو از رو شورتش به کیرش می زدم و بعدش از لای شورتش به کیرش رسوندم .. دوتایی مون توافق کردیم که بریم حیاط .. ودر کنار استخر و گلها .. چه فضایی .. حس می کردم که در باغ بهشت ومثل حوا در کنار آدم هستم .. هرچند میگن طول آدم 17 متر و عرضش ده متر بود یعنی ده برابر سمیر . خنده ام گرفته بود . کنار استخر یه جایی تو سایه دراز کشیدم و سمیر دستاشو گذاشت رو اندامم . اول سوتین منو باز کرد . اومد رو من خوابید . کیرشو از پوشت شورت به کونم می مالید . .. -بچه پررو اجازه گرفتی .. ؟/؟ -اجازه رو که از زبونت نباس بگیرم فیروزه جون .. اون بی زبونایی که منتظرن و فریاد کیر کیر سر دادن اجازه شو به من دادن . با این شورتی که پام بود دیگه از همون اول کیرشو تنظیم کرده بودم . کف دستاشو قرار داده بود رو کونم و لباشو هم بعدا گذاشت روش . کونمو به دو طرف باز کرده و زبونشو رو چاک وسط که خیسی کوسم به اونجا هم سرایت کرده بود می کشید .. نگاه من به آب آبی نما و زلال استخر و آسمون آبی و باغ گلها هوسمو دو چندان می کرد . داشت خوابم می برد . نوازش ها و بوسه های سمیرو حس می کردم . حتی در آورده شدن شورتک خودمو به دست اون .. در یه خماری عجیبی قرار گرفته بودم . صدای پرنده هایی که نمی دونم برای هم می خوندن یا از سکس ما  لذت می بردند . کیر کلفت و تازه و داغ سمیر از پشت و از مسیر کون رفته بود توی کوسم . دلم می خواست تا ساعتها زیر همون کیر می بودم . .. پوستم در حال لذت بردن بود .. کوسم و تمام تنم و سینه و همه جام .. چه لذتی داره آدم در دنیای خودش باشه و هر کاری دوست داره انجام بده . سمیر گاه کف دستاشو می ذاشت زمین و به صورت عمود منو می گایید .. دلم می خواست صورت پر هوس اونو هنگام گاییده شدنم ببینم . رو کردم . پاهامو از وسط باز کرده و اون از روبرو منو می کرد . حالا خیلی راحت می تونستم آسمون آبی رو ببینم و گلها و گیاهانو و سرمو که یه خورده بالا آورده و خم می کردم کیر سمیر رو هم می دیدم که با چه اشتهایی داره کوسمو می خوره و سیر بشو نیست ..  یه لذتی در وسط کوسم وجود داشت که دوست داشتم همون لحظه ارگاسم شم و دوباره از نو با یه هوس تازه شروع کنم . اطمینان داشتم که درجا دوباره به هوس میام . -بکن .. بکن منو .. بکن .. -چقدر پوستت تازه هست .. نشون نمیده نزدیک چهل سالت باشه .. -اسم چهلو نبر سمیر جون سه سال مونده هنوز .. دستمو رو سینه هام گذاشته و خودم با اونا ور می رفتم تا سمیر که یه دستش رو کوسم بود و با دست دیگه اش از زیر با سوراخ کونم ور می رفت بتونه حال کنه . چقدر دلم می خواست از این صحنه های پر هیجان عکس تهیه کنم و بذارم تو اینترنت .. نکنه سمیر حسادت کنه .. وقتی بهش گفتم اونم گفت فکر خوبیه تازه من که نمی خوام کل صورتتو نشون بدم هیجانش هم زیاده و این جوری کیف می کنم این پری خوشگل مال خودمه و منم که دارم می کنمش ولی حالا این چند ساعتی رو بی خیال شیم چون دارم با وجودت حال می کنم . لذت می برم . دلم می خواد حواسم فقط به توباشه -باشه عزیزم . حالتو بکن .. بعدا . یه هفته وقت داریم .. یه لحظه حس کردم صدای در اومده ..  نه کسی جز من و فرید که کلید اینجا رو نداره . حتما صدای در خونه همسایه بوده ولی نه فاصله تا خونه بعدی زیاده . عرض حیاط ما هم خیلی زیاده .. اوخ .. از وحشت نزدیک بود سکته کنم .. فرید بر گشته بود .. بعدا فهمیدم که تو راه خبر فوت یکی از بستگان درجه یک  خانواده شوهری منو بهشون میدن و اونا بر می گردن .. -سمیر وحشت نکن .. بچه هست خیلی آروم بهم گفت که اون 15 سالشه . من به سن اون بودم سه سال بود تکلیف شده بودم . کیر سمیر تو کوس من شل شده بود -سمیر باهات قهر می کنم اگه کیرت عقب نشینی کنه .. واقعا هوس زیاد کوس خلم کرده بود . به جای این که خجالت بکشم بیشتر عصبی شده بودم . سر پسرم داد زدم -فرید کی بهت گفته سر زده بیای ..  یه سرفه ای .. زشته .. -مامان مامان .. من ننگم میاد .. فوری خودمو از زیر کیر سمیر بلند کرده و دستمو گرفتم جلو دهنش -پسر تو حق نداری بگی من چیکار کنم و چیکار نکنم . این زندگی منه و خودم تصمیم می گیرم . تو فردا پس فردا که می خوای بری دوست دختر بگیری مگه من حق دارم بگم با کی دوست شدی ؟/؟.این حرفایی که می زدم بیشتر کوس شر بود . اولا ربطی به موضوع نداشت . در ثانی فضولی هم می کردم .. -اگه یک بار دیگه فقط یک بار دیگه ببینم تو کار من دخالت کردی دیگه رابطه مادر فرزندی ما بهم می خوره . من قیم و کفیل تو هستم .. شرایط هم طوریه که می تونم تمام اموال باباتو بالا بکشم .. واسم بازی در نیار .. شاخ و شونه نکش .. زود باش بینم برو از اتاق اون هندی کم رو بر دار بیار . فیلمبر داریت هم که خیلی قویه . نه دور بین هندی کم نه .. دور بین  دیجیتالی رو بیار هم عکسای شیک و قوی می گیره هم فیلم . می خوام از من و سمیر در حالتای مختلف عکس و فیلم بگیری . پاشو بچه بجنب . اگه خوب کارتو انجام بدی شاید بخشیدمت .. پاشو برو مگه نشنیدی ؟/؟ ..فرید با ترس و لرز پاشد رفت طرف اتاق و با دور بین دیجیتالی بر گشت تا از صحنه کوس دادن مادرش به پسر همسایه فیلم و عکس تهیه کنه تا بذارمش تو اینترنت و گاهی هم واسه دل خودم ببینم . دریکی از این عکسها سرمو گرفتم طرف استخر و در یک حالت قمبلی کونمو طرف سمیر گرفته و به فرید هم گفتم که کجا وایسه تا در یه حالت مناسب کیر و کوس و اندام و منظره استخر و آسمون به خوبی تو عکس جا شن .. فرید این عکس رو گرفت -پسر بیا جلو ببینم چیکار کردی .. وای به حالت اگه عمدا عکسو بد انداخته باشی ..  عجب عکسی بود همونی که می خواستم . به زور جلو لبخند رضایت خودمو گرفتم تا فرید رو پررو نکرده باشم .. قصد داشتم یه سری عکسهای انفرادی هم بگیرم که اونا رو گذاشتم برای وقتی که سمیر رفت . چند مدل عکس دیگه هم گرفتیم . دلم می خواست که ازمون فیلم هم بگیره . هم خودم داشته باشم هم این که اگه یه جاهاییش مناسب بود اونو بذارم داخل اینترنت . رفتیم تو آب . وقتی به فرید گفتم که از صحنه کوس دادن و عشقبازی ما توی آب فیلم بگیره یه لحظه مشتاشو گره کرد تا منو دید حالت طبیعی به خودش گرفت -پسر روت داره زیاد میشه .. با لبخند و رضایت این کارو انجام بده . آدم احترام مادرشو حفظ می کنه .. من تو رو این جوری تر بیت نکردم که روم وایسی . بهت یاد میدم که چطور احترام بزرگتر از خودت رو داشته باشی . آبرومنو دیگه بیشتر از این پیش آقا سمیر نبر  . اون الان جای این که باشه پیش دخترای هم سن و سال خودش منو لایق و قابل دونسته و اومده کنار من .. اینا همش یه افتخاره پسرم .. -حتما منم باید برم ننه شو بکنم .. -بی تربیت .. از آب داشتم میومدم بیرون تا یکی بذارم زیر گوش فرید که سمیر جلومو گرفت و گفت من گذشت کردم شما ببخشش .. کاری به روز پسرم آوردم که از صحنه گاییده شدن من فیلم بگیره . اصلا به این فکر نمی کردم که فرید پسرم داره ما رو می بینه . دستمو به لبه های استخر چسبونده بودم . سمیر کونمواز وسط باز کرده و کیرشو محکم و با فشار به ته کوسم می کوبید .. -آههههههه جوووووون بکن منو سمیر .. کیرتو تا می تونی بکوبون به آخر کوسسسسم . فرید خوب خوب فیلم بگیر من می خوام همه جا قشنگ مشخص شه .. اگه کارتو خوب انجام بدی یه لپ تاب آخرین مدل برات می گیرم .. دستشو رو سینه هام گذاشته بود . و به حرکات سریع گایشی خودش ادامه می داد .. -فیروزه جون فیروزه آب کیرم می خواد بیاد ..-صبر کن پسر اول مال من بیاد .. مال منم داره میاد .. سمیر تو رو جون مامانت جون هر کی که دوست داری محکم تر بزن یه خورده صبر کن . جووووووون داره میا د .. آخیشششش .. فرید فیلمتو بگیرآخخخخخخ .. سمیر سمیر کوسسسسسم داغ داغه .. یه آب داغ داره  حرکت می کنه .. وووووویییییی بدنم لرزید و دچار یه ارتعاش خاصی در تمام بدنم به خصوص اطراف سینه و زیر شکم و داخال و روی کوسم شدم . آبم اومده بود . -فرید بیا داخل آب .. می خوام خوب فیلم بگیری و زاویه مناسبی داشته باشی . الان سمیر جون می خواد تو کوسم خالی کنه .. -فیروزه جون بار دار نشی -نه سر لوله رو بستم .. البته دروغ نمی گفتم .. دیگه پسر دار که شده بودم بچه نمی خواستم . -چقدر کونت خوشگله .. قطره های آب که رو یه قسمتش نشسته هوسمو زیاد می کنه -فرید بیا جلوتر .. سمیر ناله کنان چند بار دیگه کرد تو کوسم و کشید بیرون .. من هوسم دوباره بر گشته بود .. -سمیر آبتو که ریختی تو کوسم کیرتو درجا بکش بیرون می خوام قشنگ توی فیلم بیفته .. وقتی آب  داغ کیر داغ سمیر تو کوسم خالی شد دلم می خواست همونجوری تکیه داده به دیواره استخر باشم ولی باید اون صحنه پر هیجانو خودمم در خلوت خودم می دیدم . شایدم به اتفاق خود سمیر .. کیرشو کشید بیرون .. -فرید جان زود باش .. زود باش اگه خرابش کنی هر چی دیدی از چش خودت دیدی . سمیر هم خیلی تو کوسم آب ریخته بود . آبای کیرش عین سیل عقب گرد کردو ریخته شد بیرون . هنوز گرمای خودشو حفظ کرده بود . گذاشتم دو سه دقیقه ای از همون جریان فیلم بگیره .  فرید نزدیک من داخل آب قرار داشت . تا رفتم بجنبم سمیر کیرشو کرد تو کونم -آخخخخخخخ دردم گرفت جر خوردم .. -جاااااان چه کونی .. حیفه آدم تو این منظره و محیط زیبا اونم داخل تهرون بزرگ از همچین کونی بگذره .. با همون درد , سر فرید داد می کشیدم -پسر ادامه بده هنوز تموم نشده چند بار باید بهت بگم .. زرنگ باش . یه فیلمبر دار خوب باید  لحظه ها رو شکار کنه .. فرید بیچاره که فکر نمی کرد مادرشو زیر کیر یه غریبه ببینه هرچی رومن می گفتم  گوش می کرد . سمیر تو کون منم خیس کرد .. خیلی دلم می خواست که بازم با هم باشیم .. ولی سمیر کلاس داشت و کلاسشم طوری بود که اگه غیبت می کرد این استادش خیلی سخت گیر و بیرحم بود . همدیگه رو بوسیدیم .. و رفت .. فرید هاج و واج بهم نگاه می کرد .. سرش طوری داد کشیدم که به زور جلو اشکاشو نگه داشته بود -تو یه سلام تو دهنت نبود .؟/؟ لااقل می تونستی جواب خداحافظی اونو که بدی . آبرومو پیش اون پسره بردی -مامان آبروت پیش من رفت خیالت نیست ؟/؟ دستمو آوردم بالا بزنم زیر گوشش که گفتم بی خیال باهاش کار دارم . من مگه چم از بقیه زنا کمتره . عکسم باید بره تو اینترنت .. -با این حال دستت درد نکنه . امروز تو اگه نبودی من نمی دونستم چیکار کنم . این جوری خواستم دلشو به دست بیارم تا دستور دیگه ای بهش بدم .. حس کردم سر سنگینه -فرید بیا می خوام برم باغچه باید ازم عکس بگیری عکسای قشنگ .. اونو به طرف خودم و باغچه کشوندم . آب پاشو گرفتم دستم تا به هنگام آب دادن گلها ازم عکس بگیره .. -عزیزم طوری عکس بگیر که قمبل کون و چاک وسط کوسم به خوبی توی عکس بیفته -مامان زشته خوب نیست بازم سرش داد زدم . -روحرف من حرف نیار . پسر با من یکی به دو نکن . گوش کن .. لوله آب پاشو یه بار از راه کون قمبل شده عکسشو گرفت که به کوس مماس شده بود و یکی هم از روبرو که اونو سر کوس قرار داده بودم . میون گلها دراز کشیده پاهامو به دو طرف دراز کرده و گفتم فرید جون از بالا عکس بگیر طوری که گلها همه دور و بر من باشند .. سمیر بهم یاد داد که این عکسارو چطور ردیفش کنم .. اسم این عکسو می ذارم گل کوس .. چقدر جالب میشه . کوس من در میان گلها .. به نظرت جالب نیست فرید ؟/؟  یه داد دیگه سرش کشیدم -پسره بی ذوق مادرت میره تا در دنیای اینترنت سرشناس شه تو اون وقت ساکتی ؟/؟ .. اون فقط سر تکون می داد . دستشو گرفته بردم طرف استخر . -ببین من الان لخت میرم تو آب شنا می کنم . طوری عکس یا فیلم بگیر که قالب کونم از تو آب مشخص شه . زیاد پایین نمیرم . اگه بدونی چه عکسهای تکی میشه . به من افتخار می کنی . مادرت از همه خوشگل تر و هوس انگیز تر نشون داده میشه . می دونم خوشت میاد . افتخار می کنی که مامانت این قدر خوشگل و مشهوره . افتادم تو آب .. شنا بلد بودم . رو آب دراز کش شده بودم ..-فرید بگیر بگیر استیل کون از این قشنگ تر نمیشه .. از روبرو و پهلو و کوس چاک داده و کون باز تا می شد مجبورش کردم که عکس بگیره .. دستمو گذاشتم رو کوس .. با حالت سینه های درشتم .. از آب اومدم بیرون و صبر کردم بدنم نیمه خشک شه . حس کردم چند قطره آب رو کونم قرار داره .. عکس جالبی می شد .. امیر با حرص  ازم عکس می گرفت . چند ساعت تمام مشغولش نگه داشتم .. به بهانه های مختلف سرش داد می زدم حسابی جفت کرده بود . کاری به روزگارش آورده بودم که مجبورش کردم که تو حموم هم ازم عکس بگیره .. داخل وان .. فرو رفتن تو آب کف .. کون قمبل کرده با آب کف .. دراز کش کف حموم .. تیغ زدن روی کوس .. هرچند کوسم براق و بدون مو بود ولی برای هیجان هر چه بیشتر و یه حالت دکوری این کارو انجام دادم -فرید جان بازم اگه یه حرکاتی به ذهنت می رسه که ممکنه تحریک آمیز باشه بهم بگو .. اگه این عکسا رو خودت می فرستادی خوب بود .. مثلا زیر اونایی که سمیر داشت منو می کرد می نوشتی گاییده شدن مامانم توسط پسر همسایه .. زیر یکی دیگه .. مامان لخت در استخر .. دیگه هیجان زده بود به سرم و داشتم دچار نوعی جنون می شدم . فرید خسته و عصبانی می خواست از خونه بزنه به چاک . ساکشو جمع کرده بود و داشت می رفت . من تازه به هوس افتاده بودم که یه سری عکس دو نفری با هم بگیریم و شایدم فیلم . -وایسا پسره گستاخ . کجا داری میری .. زود باش دوربین عکاسی و فیلمبرداری رو تنظیم کن بینم ... یه لحظه چشام به لاپای فرید و کیر شق شده لای شلوارش افتاد .. اون هوس منو کرده بود با این حال قصد داشت بره .. خیلی جالب می شد اگه می تونستم باهاش عکس بگیرم .. -وایسا من بهت احتیاج دارم -مامان تو به خاطر کارهای شخصی خودت بهم نیاز داری .. تو به سمیر نیاز داری به این که عکستو همه ببینند و تو دنیای خیال خودشون ازت تعریف کن .. -گوش کن پسر بیا اینجا بینم .. حالا واسه مامانت کیر شق می کنی ؟/؟ دیگه ناز کردن نداره که .. بیا تو حموم دوربین فیلمبرداری و عکاسی و دیجیتالی و هر چی رو که می تونی با خودت بیار . دستی و اتومات و هر جوری که میشه باید عکس و فیلم بگیری و دو نفره من و تو .. اونو به زور و با داد و تشر کشوندمش داخل حموم .. کف حموم دراز کشیدم . حالا خوب خوب کونمو بمال . از دو طرف و پهلوها و هر جایی که دوست داری .. اون همه چی رو تنظیم کرد البته در حالتی که من به دیواره حموم تکیه داده بودم و در یه حالتی که قمبل کرده بودم راحت تر کونمو ماساژمی داد و عکس و فیلم می گرفت .. همون کنار دیوار رو به اون کردم .-بیا جلو بینم حالا کوسمو لیس بزن .. هاج و واج منو نگاه می کرد . انگاری که گفته باشم بیا تا گردنتو قطع کنم .. -فرید اعصابمو خرد می کنی . موهای سرشو گرفته و محکم سرشو به طرف کوسم کشوندم تا لباش رو کوسم قرار بگیره و اتومات زبونشو رو کوسم کشید . یه چند تا لیس که زد دیگه ردیف شد طوری هم لیس می زد که با زاویه و جهت فیلمبرداری و عکس بخونه . ولی برای عکس باید پی در پی تنظیم می کردیم . -حالا فرید جون طوری شفاف فیلم بگیر که از رو همون بشه عکس تهیه کرد -ولی مامان خود دوربین عکاسی یه کیفیت مخصوص عکس داره و بهتره .. شورت فرید رو از پاش در آوردم . -مامان نه .. مامان نهههههه .. ساکت شو حرف زیادی نباشه . تازه این جاهای آسونشه .. هنوز کو جاهای سخت سختش .. کیرشو گرفتم تو دستم .. ببین چقدر شق شده .. حالا از ساک زدن عکس و فیلم بگیر .. یه طوری میک زدم که دیگه نتوست خودشو نگه داشته باشه و خالی کرد تو دهنم .. دور و بر دهنم پر آب کیرش شد .. -زود باش زود برو دور بین رو تنظیم کن .. می خوام آب سفید کیر دو رو بر دهنم و روی کیر تو مشخص شده .. عنوان عکس اینه ساک زدن کیر پسر توسط مادر .. ارسال عکس توسط پسر .. چه حالی میده .. برای اولین بارعکس و فیلم طبیعی سکس پسر و مادر .. معرکه میشه .. کولاک می کنم . فرید دیگه مثل یک گرگ گرسنه نگام می کرد . سکس پسر با مادر .. چقدر باحال میشه .. هرچند تصور این مسئله یه زمانی برام امکان پذیر نبود ولی از اونجایی که اون امروز منو در حالت سکس با سمیر دیده بود و در حالتهای مختلف ازم عکس گرفته بود و با این داستانهایی که در اینترنت خونده و عکسهایی که دیده بودم همه چی واسم عادی شده بود . -مامان اینجارو دیگه نه .. من نمی تونم -ساکت پسر تا اینجا خوب راه اومدی .. با دست کمرکیرشو گرفته گفتم دم خروسوببینم یا قسم حضرت عباسو باور کنم . برو دور بین رو درست در همین نقطه رو کیر خودت و کوس من تنظیم کن عکس جالبی میشه . عکسای مختلفی بر داشتیم . .. دریکی از این عکسها که کیرش به کوس من در حالت کون قمبلی چسبیده بود یه تکونی به کونم دادم که چند سانت از کیرش رفت تو کوسم .. صدای اتومات عکس بر داری رو که شنیدم کونمو محکم تر به عقب فرستادم . تمام کیر فرید رفت تو کوسم .. -اوخ مامان کیر رفت تو کوس .. -خودم خواستم .. -مامان نه  زشته عادت می کنم .... بی ادبی میشه .. -بسه بچه پررو اینجا من همه کاره ام . خودمو ازش جدا کرده روش خوابیدم .. وقتی بزرگتر یه دستوری میده کوچیکتر میگه چشم .. طاقباز شده پاهامو باز کرده لاپامو با اون کوس درشتو نشونش داده گفتم بکن توش .. زودباش .. با یه ترس خاصی اومد طرف کوسم . یه چشمی گفت و کیرشو کرد تو کوس مادرش .. -آخخخخخ مااااامااااان .. -کوفت .. کوفتت می گرفت .. ناز داشتی حالا بیا ببین چه جوری  داری از حال میری .. ناراحت نشو . به دل نگیر . آخخخخخخخ عزیزم .. خیلی خسته شدی .. اینم جایزه تو .. پسر خوب و حرف گوش کنی باشی همیشه از این دستمزد های خوب بهت میدم .. -ولی مامان ! سمیر هیچ کاری نکرده بهش دستمزد دادی - چند بار بهت بگم  تو کار بزرگترا دخالت نکن . ببین عزیزم من 22 سال ازت بزرگترم -مامان ریاضیت خرابه 32 سال -بچه بار آخرت باشه از این حرفا می زنی .. من اون وقتا که با بابات می خواستم ازدواج کنم یه مدت گیر می دادن می گفتن باید حتما 18 سال باشی .. مجبورشدیم شناسنامه رو ده سال  دستکاری کنیم که راحت تر می شد یه رقمو دست زد و اون حروفیش هم زیاد طولانی نبود .. حالا رفتم درستش کردم -پس مامان تو خیلی جوونی .. میگم چرا هیکلت اصلا به 47 ساله نمی خوره ؟/؟  مامان جونم چه نازی.. -راستشو بگو پسر تو خیلی با ایمان و صادقی تا حالا هیشکی رو گاییدی ؟/؟ سرشو انداخت پایین و گفت مامان دعوا م نمی کنی ؟/؟ داشتم حرص می خوردم . خودم حاضر بودم زیر کیر ده نفر باشم ولی زیر کیر اونی که هستم فقط کوس منو زیر کیر خودش داشته باشه .. و راحت تر بگم من مال همه باشم و همه فقط مال من . -مامان من فقط کون دختر همسایه مونو کردم .. همین .. کوس خیلی داغه و باحاله .. -بخواب روزمین .. گوش بده حرفمو . یه دستی به کیرش زده و گفتم عین کیر اون خدا بیامرزه .. بچه به باباش رفته .. به تخمش .. یه خورده باید بارور ترش کنم .. نشستم رو کیرش و امونش ندادم . چه حالی می کردم ولی واسه این که بچه زبون درازی نشه نشون نمی دادم که چقدر حال می کنم .. افتاده بودم رو فرید و اونم کونمو با دستاش به پهلوها باز کرده و کیرشو از طرف پایین به سقف کوسم می کوبید . گوشه حموم یکی از شورتام افتاده بود رو زمین .. همونو به دهن فرید نزدیک کردم و اونم با زبونش شورتو لیس می زد و اونو فرو می کرد تو دهنش . قوتم زیاد شده بود و خستگی ناپذیرانه با کیر فرید حال می کردم .. بی حسی و سستی به تمام بدنم سرایت کرده بود نمی خواستم صدای هوسمو بشنوه ولی یه چیزایی دستگیرش شده بود .. در لحظه ای که می خواستم ارگاسم شم اونو محکم به خودم فشردم و کیرش با فشار به مغز و کناره های کوسم چسبید و من خودمو روش نگه داشته و با سرعت به کیرش فشار می آوردم . به شدت خودمو جمع کرده به زمین فشار داده تا فرید نفهمه که ارگاسم شدم .. یه خورده که آروم گرفتم کف حموم دراز کشیده و طاقباز شدم . پاهامو به دو طرف باز کردم سرمو بالا آورده دستی به کیر فرید زده و گفتم پسر این از اون آبداراست .. زودباش که یه خورده از این آبتو باید تو کوس من خالی کنی .. این یه دستوره ... دیگه نگفتم یه نیازه .. فرید خیلی سست شده بود .. چشاش رفته بود هوا و با چند تا آخ و داره میاد منم سرمو بالا آورده و هر بار که کیرش یه خورده عفب میومد یه دستی روش می کشیدم .. خیلی داغ و بامزه بود .. همینجور می ریخت و تموم نمی شد .. وای نکنه بچه ام مریض شه  هر چی داره داره خالی می کنه بالاخره یه جایی ترمز زد و کیرش دیگه این دفعه راستی راستی شل شد . از اونجا دیگه رفتیم تو رختخواب .. دم صبح دیدم که کیرش شق شده به کونم چسبیده .. کوسم خیلی بیشتر از کیرش هوس داشت .. دوباره تپش قلب گرفته بودم یه خورده به خودم حرکت داده و سرکیرش رفت رو کوسم .. -فرید چه خبرته .. -مامان تو خودت حرکت کردی -ولی کیرت که شقه .. دلشو ندارم که سختی بکشی .. بکن توش  .. حالا قهر نکن که اگه واسه ما ناز کنی دیگه از این خبرا نیست . حسابی حریفش شده بودم فرید عکسای منو همونجوری که دوست داشتم گذاشت تو اینترنت و سایتای سکسی .چقدرهم طرفدارپیداکرده بودم . همه می خواستند منو بکنند . صد تا ایمیل واسم گذاشتند .. چه کیر هایی رو واسم تو سایت به نمایش گذاشتند که تشنه من و اندام منند . نمی دونستم کدومو انتخاب کنم  ولی با خودم قرار گذاشتم که دفعه دیگه از طرف خودم عکسارو بفرستم و بگم سکس من با پسرم یا با پسر همسایه و از این چیزا .. . خلاصه یه هفته ای رو باپسرم  مشغول بودم تا مراسم هفت فامیل پدر شوهرم تموم شد و فرید رو دوباره بردن سمت مشهد .قبل از رفتن بهم گفت : مامان ! سمیر باز می خواد بیاد اینجا ؟/؟ -عزیزم تو که منو تامین می کنی مرض دارم سمیر رو بیارم اینجا ؟/؟  دیگه تا هفته دیگه سیر سیرم . صبر می کنم تا تو برگردی . به روح بابات و خاک پاکش قسم دور سمیر رو قلم گرفتم .. اما این بار دیگه ریسک نکردم .. وقتی که فرید رسید مشهد و باهام تماس گرفت منم واسه سمیر زنگ زدم که شبو تنهام و می تونه بیاد کنار من بخوابه .... پایان .. نویسنده .. ایرانی 

13 نظرات:

ایرانی گفت...

دلفین عزیز و همه خوانندگان خوب و دوست داشتنی شب همگی خوش ! دلفین جان سعی کردم این داستان را تقریبا در همان سبکی که می خوای بنویسم . حالا اگه کاملا شبیه نشده دیگه اینو باید به حساب مشغله فکری و شلوغ بودن دور و برم بذاری .. برای همه خوانندگان عزیز و دوست داشتنی آرزوی موفقیت و سربلندی و تندرستی داشته, شاد شاد شاد باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش گرامی خسته نباشی . از توجهی که به پیامهای من داری سپاسگزارم . داستان میسترس اسلیو لزبین را در سایت لوتی دیده ام که انتشارش را شروع کرده ای .دستت درد نکنه .. درپاسخ دوستمان که می گفت داستان خوبیه و امیدوارم واقعی به نظر بیاد باید گفت کدوم داستان سکسی واقعیه که این دومیش باشه ..مگر این که یکی از ماجراهای خودش بگه که اونم با کلی خالی بندی و رنگ و روغن زدن بیان می کنه وجز این هم نمیشه ..داستان سکسی یعنی تخیل ..حالا می خواد درجه اغراقش کم یا زیاد باشه درهر حال تخیل تخیله .. سارای نازنین و دوست داشتنی سایت لوتی هم رو باید یه جوری راضیش نگه داشت و اشکال کار اینه که این روزا با این همه داستان وقت تنگه و منم تا اونجایی که بتونم سعی می کنم کسی دلخور نشه ولی با این حال دوست ندارم اون با من و شما و سایت لوتی قهر کنه یه سارای گل ما تو سایت خودمون داشتیم که غیبش زده . بعضی از داستانها رو هم اگه بخوام زود تر منتشر کنم ممکنه سر وقت اصلی کم بیارم . در هر حال چند تا از داستانهای دنباله داری رو که تموم شدن منتشر کنی دوستان و خوانندگان لوتی متوجه میشن که این داستانهای فعلی داستانهای به روز و آپ تو دیت بوده و بیش از نود در صد داستانها کارشون تموم شده .. من تا چند ساعت دیگه سعی می کنم چند داستان تک قسمتی از حرف ب و یکی دو داستان دنباله دار رو معرفی کنم تا اونا رو بررسی کنی . معرفی های قبلی در هرکی به هرکی 77 و بهترین هدیه ازدواج بود .. ممنونم از این که به قسمت نظرات توجه داری و با رعایت اصول داستانهای این مجموعه رو در سایت لوتی منتشر می کنی . در کنار خانواده و عزیزان روز و روز گار خوشی داشته باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش گل و نازنین فعلا دو سه تا داستان پرملات رو معرفی می کنم ..اینجوری بهتر می تونی بررسی کنی و از دست من و تو هم در نمیره .. 1-داستان باور باورها ..یک داستان سکسی عشقی لطیف ..پرتنش دوست دختری پسری برای اونایی که این جور داستانها رو بیشتر می پسندند و یه تنوعی هم میشه . دختر و پسر عاشق سکس می کنند و دختر دختریشو از دست میده و.... 2-بام هوس هم که مثل داستان بالا تک قسمتی بوده .. پسره سقف چوبی اتاق مامانو می شکافه البته خیلی خفیف .. اونو دید می زنه . یه شب شاهد لز خواهر از خونه شوهر قهرکرده با مامانش میشه و بعدا خودش تر تیب مامان و خواهرشو میده ..3 -داستان دنباله دار شوخی یا جدی در 17 قسمته . خیلی پرماجرا با انواع و اقسام سکسها ست ..پدر با دختر و مادر با داماد و ضربدری و سکس با همسایه همراه با سوژه هایی متنوع و .. این داستان رو مثل خیلی از داستانهای دیگه زمانی نوشتم که تعداد انتشاراتم در هفته کمتر بود و بهتر و بیشتر می تونستم فکر کنم . درهر حال کنترل این همه داستان خیلی سخته و از همه مهم تر اینه که از نظر دیداری تنها کسی که می دونه چهره این نویسنده چه جوریه وکیه خودمم .. البته خدای بزرگ هم میدونه ..خدایا مارو ببخش امیدوارم در کنار این مسائل نکات مثبتی هم باشه که مشمول عفو بشیم . آره داداش عزیزم شبت خوش دلت خوش ...ایرانی

رضا بمب گفت...

دستت درد نكنه ايراني جون.خدا اجرت بده.ولي پس خالش كو؟؟

ایرانی گفت...

سلام به رضا جان عزیز و گلم ..اول یه لعنت کنم به مسئولین کندی و قطعی اینترنت در هر لباس و هر پستی که هستند بیشتر اون بالا بالاها ..خدا نسلشان را بزند و ما و ملت را از شرشان رهایی بخشد که یه پیام گنده من حذف شد ودر هر حال دوباره پاسخ میدم . این داستان به در خواست دلفین عزیز بوده که یک ماه پیش تقاضا کرده بود . داستان بعدی ما که هنوز شروع نکردم یه داستانی در مورد شی میله .. بعد یه داستان به انتخاب خودم می نویسم و سومین داستان سکسی بعدی رو که تاریخ انتشارش سه شنبه 2 آبانه به همین داستان مامان و پسر در حمام که بعد خاله هم به اونا اضافه میشه اختصاص میدم . بعد از اون هم فکر کنم دو سه تا تقاضای دیگه هم داشته باشیم . ممنونم از تماست رضا جان . شب جمعه ات خوش ...ایرانی

رضا بمب گفت...

فردا امتحان دارم.برام دعا كنين

ایرانی گفت...

به همین زودی داداش رضا ؟ من که در هر صورت برات دعا می کنم .. ببینم خدا میگه از تو حرکت از من برکت ..درساتو خوندی ؟ موفق باشی ..ایرانی

m گفت...

با درود به ایرانی ( قلم طلا ) و امیر این دو نازنین خوبم :
امیدوارم مرا از اینکه کامنت کمتر میذارم عفو نمایی چون حقیقتش نمی خوام مزاحم وقت گرانبهایت شوم اما بدان که سعی میکنم تمام نظراتی را که با نام بنده می نویسی حتما مطالعه و تا آنجایی که در توانم می باشد به کار گیرم
دوستت دارم را با تو بسیار خواهم گفت ، دوسست دارم را با من بسیار بگو ...
دوستت دارم با عشق : آره داداش aredadash

دلفین گفت...

دادشی دمت گرم عالی بود مرسی من یکی خیلی حال کردم

ایرانی گفت...

سپاسگزارم آره داداش دوست داشتنی به خاطر همه خوبیها و محبتهایت و زحماتی که می کشی . از توجهت به پیام ها نیز بسیار متشکرم و امیدوارم هر روز بیشتر از دیروز موفق باشی نه تنها در فعالیت های هنری بلکه در کلیه مسائل زندگی .. دست دوستی ها صداقت ها و صمیمیت ها را می فشارم وبرایت آرزوی بهترین ها را دارم ...ایرانی

ایرانی گفت...

ممنونم دلفین جان ..امیدوارم بتونم بیشتر و بهتر از اینها در خدمت تو عزیز و همه خوانندگان خوب این مجموعه باشم ...ایرانی

ناشناس گفت...

قشنگ بود ولی رفتارها دقیقا مصداق هایپرسکسوالیتی بود...کاش این هایپرسکسوال بودن برای غریبه ها بود...به هر حال این هم داستانی بود برای خودش...

ایرانی گفت...

سلام به عزیز آشنا .ممنونم از پیامت ..درهرحال چاخان یعنی تخیل , تخیله دیگه حالا چه با استفاده از غریبه ها باشه چه آشنا .. شاد باشی با روزگاری خوش ...ایرانی

 

ابزار وبمستر