ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 82

آذر آذر جون من فکرشو نمی کردم که سکس باتو تا این حد به من لذت بده . خیلی باهات حال می کنم . دوستت دارم .. -منم همین طور آریا .. آههههههه نمی دونی چقدر حسرت لحظه هایی رو می خورم که می تونستم خودمو بندازم رو کیر تو ولی ننداختم . -فقط یه مجلسوکه بیشتر از دست ندادی . ولی خاله جون عجب سیاستی داری که من اون دفعه متوجه حضورت نشدم . -چشم بزرگون تنگه دیگه -کوسشونم تنگه . از این حرف هردوتامون خندیدیم و آذر جون دوباره رفت توناله هوس و کیر می خواست . می خواست که من اونو با شدت بیشتری بگام و بهش رحم نکنم . منم ول کنش نبودم . -آریا قربون هیکلت چه تن و بدنی داری . از اونایی که هر دختری رو به طرف خودش می کشونه و من به همه اونا حسادت می کنم -آذرجونم حرف این چیزا رو نزن هر وقت باشه من یکی به اتفاق این کیرم در خدمت تو خاله گلم هستم . با جفت دستام رون هوس انگیز پاشو می مالیدم . خیلی خوشش میومد و ازم می خواست که به این کارم ادامه بدم . می خواستم خاله جونو با این کار حشری حشری کنم . و اون دیگه هوسش به حدی رسیده بود که می دونستم به این سادگیها ازم دست بر دار نیست . -وااااایییییی آریااااا کوسسسسمو ولش نکن .. داشته باش .. یه خورده تنه کیرتو بیشتر به قسمت بالای کوسم فشارش بده . محکم .. خواهش می کنم . دوستت دارم -منم همین طور آذر جون . دستمو گذاشته بودم رو اون تیکه نخود مانند بالای کوسش و اون قسمتی که بغل قسمت بیرونی کوس قرار داشت و با دو تا انگشت شست و سبابه اون قسمتو در میونش قرار داده و با فشار هوسشو بازم می بردم بالا .. صورت و تمام تنش سرخ و داغ شده بود . همش فریاد می زد کیر کیر کیر .. -خاله جون کیر من که حالا مال توست . داخل کوسته -آخخخخخخ می دونم هست می دونم هست بذار باشه . اون جوری که من میخوام آتیش کن .. -این جوری خوشت نمیاد؟/؟ -چرا چرا عالیه .. ولی می خوام طوری منو بکنی که از هم بپاشم . بترکم . کیرت شکممو پاره کنه از نافم بزنه بیرون .. گلومو رد کنه از دهنم در آد -اوووووههههههه نهههههه خاله جون اگه این طوری شه من دفعه دیگه چه جوری بکنمت -ووووویییی نگو آریاااااا یعنی کوسسسسسم این قدر به دل کیرت نشسته که بازم دوست داری دفعه دیگه هم منو بکنی -چرا که نه .  سراسر عشق و حاله. وقتی بهم هیجان میده . لذت میده چرا که نخوامش . چرا که نکنمش . آذر دیگه دیوونه و کف من شده بود . خیلی خوشحال شده بود از این که گفته بودم بازم دفعه دیگه ای هم هست که اونو میگام و ازش نمی گذرم و همیشه کوسش واسم اون تازگی رو داره . لذتی که اونو با هیچ کوس دیگه ای عوض نمی کنم . نمی دونم چرا این روزا زنا به کونشون توجه زیادی می کنند . خاله جون منم  جزو کون درشتها بل کون درستها بود . کیرمو کشیدم بیرون و یه دور اونو بر گردوندم تا کونشو توی دید خودم داشته باشم -خاله اجازه هست ؟/؟ -پسرم عزیزم . همش مال خودت . من که در مقابل تو صاحب تن و بدن نیستم . هر کدوم از سوراخای من که بهت حال میده کیرتو بکن توش . من با توست که اوج می گیرم و زندگی واسم شیرین میشه -از بس خودت شیرینی آذر جون .. آخخخخخخ اگه بدونی چقدر باهات حال می کنم -حال کن آریا لذت ببر . حس می کنم که سی سال جوون شدم -خاله اصلا تو سی سال سن داری ؟/؟ -آریا حالا داری اذیتم می کنی ؟/؟ -نه جدی میگم . هیکلت فکرت حرکاتت همه دارن داد می زنن آذر جون جوونه . . در حالی که از پشت کیرموکرده بودم تو کوسش و اونو در یه حالت سگی می گاییدم گفتم ببین خاله خوشگل و ترو تازه ام . حتی کیر منم داره داد می زنه که تو جوون و خواستنی هستی . حس می کنی این تیزی و کلفتی رو؟/؟ -آره آره آریا .. با این که این کیر رو قبلا تو کوس آهو و منصوره هم فرو کردی ولی کوس منو که دیده یه شقی خاصی داره و داره حال می کنه . اگه بدونی که همین حرفات همین حرکاتت چقدر بهم روحیه میده . درد و بلات بخوره تو سر خونواده ات .. هر چند این حرفش بهم بر خورد ولی نخواستم تو ذوقش بزنم و به کارم ادامه دادم . . به دو تا قاچای کون خاله جون چنگ انداخته بودم و اونو با حرص می گاییدم . یه جورایی فکرم رفته بود به یه جای دیگه . داشتم به این فکر می کردم که 36 ساعت هم برای این محفل کمه و شیره آدم کشیده میشه . یه فکرای عجیب و غریبی به سرمم افتاده بود . اگه میشد این سکسو چند روزه اش کرد خیلی جالب می شد ولی یه سختیهای خاص خودشو داشت . اما اگه می شد یه کاری کرد که یه مقدار از هزینه ها توسط خود شرکت کنندگان پرداخت شه می تونستم یه پیشنهاد بدم .. البته نه برای همیشه حداقل برای یک بار هم که شده می تونست جالب باشه و متنوع ...... ادامه دارد .. نویسنده ..ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

دمت گرم دادشم

ایرانی گفت...

ممنونم دلفین عزیز و گلم . شاد باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر