ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تولدی دوباره 33

اووووخخخخخخخخ عمه جون ..عمه جون نمی دونی چقدر سست و بی حالم کردی . انگاری هر چی تو کیرم بود کشیدی . خالی کردی . -نگو که دیگه آب نداری . هنوز کوس من مونده . کون من مونده . رو سینه هام هم باید خالی کنی -عمه جون آتیشت خیلی تنده . این جور که معلومه قراره یک هفته ای رو اینجا بمونم .. کیرم کمی شل شده بود . یه خورده سرعمه رو رو سینه ام نگه داشته و نوازشش می کردم . هنوز داشت کیرمو ملچ ملوچش می داد . چقدر هم با لذت آب کیرمو می خورد . هنوز داشت آبو از دهنش قورت می داد تو شکمش . گاهی هم به نظر می رسید اونو مثل یه آدامس داره می جوه و یا مثل یه شکلات مکیدنی میک می زنه تا حلش کنه . همین کاراش یه خورده کیرمو شق تر کرد . بدون این که کیر شل شده ام رو تو دید عمه جونم قرار بدم روش قرار گرفته و لبامو رو لباش گذاشتم و با بوسه هام دوباره آتیش هوسوبه پوست تنش رسوندم . کیرمو هم تو دستم گرفتم و گذاشتمش سر کوس و با کمک دست فرستادمش داخل . وقتی مطمئن شدم که جاش تو کوس حوا جونم خوب محکم شده گاییدن سریع رو شروع کردم . حالا می تونستم حسابی با هاش حال کنم و می دونستم زنایی که به این سن هستند هم حشرشون زیاده و هم این که ماهی کوسشون که به قلاب کیر گیر کنه به این زودیها ولش نمی کنه و کلی باید کوسو بکنی تا این مدل زنا به ار گاسم برسن . حالا به استثنا ها کاری ندارم ولی انگاری عمه جون هم از اونایی بود که باید با کیر زیاد سر حالش می کردم . حواجون طوری با انگشتاش رو کمرم می کشید که هوسمو زیاد کرده و احساس می کردم که کیرم همون داخل کوسش در حال سفت و شق تر شدنه و پس از چند دقیقه یه ایستادگی قابل قبولی پیدا کرده که اعتماد به نفس منو هم زیاد کرد کوس عمه نشون می داد که کار کرد زیاد داره ولی یه گرما و تازگی خاصی داشت که گاییدن اون به آدم لذت می داد و آدم دلش می خواست کیره رو توی همون کوس تا ساعتها نگه داشته باشه . عمه هم که پس از مدتها همچین موقعیتی واسش گیر اومده بود دست بر دار نبود یه ناز و عشوه ای واسم می کرد که فهمیدم یاد اول جوونیهاش افتاده . همون زیر کیر با حرکات دست و کمرش داشت واسه من می رقصید . از تکون خوردن کمر و شکمش می ترسیدم که کیرم بیاد بیرون . ولی سینه های آبدارش دیگه حسابی سیرابم کرد . لبامو انداختم رو سینه های داغش ..اوخ جون دوباره مشغول شدم . چه مزه ای می داد . یه سینه آبدار و تر و تازه و قبراق . -عمه خوب از اینا نگه داری کردی .. دستمو گرفت و از پهلوی پاش گذاشت رو کونش و گفت یه دستی هم رو اینجا بکش ببین عجب جنسیه . جوونتراش غلط بکنن همچه کونی داشته باشن . می خوای کیرتو بکش بیرون یه نگاهی بهش بنداز .. -عمه جونم معلومه چه پر و پاچه ای داری .. یه جوری بهم نگاه کرد که  فهمیدم از اصطلاح پر و پاچه زیاد خوشش نیومده و حتما فکر می کنه که اونو با گوسفند مقایسه کردم . قدرت بدنی و توان کمرم زیاد شده بود و بدون کمترین خستگی پهلوهای حوا جونمو داشته و به شدت می گاییدمش . عمه دستشو می ذاشت بالای کوسش و اونو به شدت با کف دستش فشار داده و چنگش می گرفت .. -آهههههههه ... آههههههه هانی جون هانی جون خوب شد مرد شدی باز تو باید به دادم می رسیدی . بچه هام که به فکرم نیستند که مامانشون این چند ساله چیکار می کنه . -چیکار می کردند می رفتند واست شوهر پیدا می کردند ؟/؟ آخه کدوم پسریه که برای مامان جونش دنبال شوهر بگرده . حالا من به جای شوهرت . هر وقت که دلت بخواد می تونی رو من حساب کنی اگه برادر زاده به داد عمه اش نرسه پس کی می خواد برسه؟/؟ وای که این عمه حوا عجب هیکلی داشت . مثل ماهی بالا و پایین می پرید و زیر کیر من حرکت می کرد . -هانی بکن هانی بکن بکن .. ول نکن عمه اتو .. یه چیزی مثل موج دریا داره تو کوس می پره .. -عمه جون توی کوست که ماهی نیست . همون کیر منه که داره اون داخل حرکت می کنه . گیج شده بود . مثل رقاصه های عرب داشت رو زمین واسم می رقصید ولی یه خورده با سرعت بیشتر . تند تر تند .. هانی داره پخش میشه . داره میاد و می ریزه .. داره می پره .. انگاری از همه جام داره آب می ریزه .. کف دستمو رو شکم عمه خانوم می مالیدم و سرعت گاییدنمو هم تا اونجایی که جا داشت بالا برده بودم تا ریزش آب عمه خانوم ادامه داشته باشه و اون به تمتع نهایی و ارضا شدن کامل برسه .. وای عمه از حال رفته بود و داشت زیر همون کیر می خوابید . منم کیر مادرمرده رو هی می کوبیدم به ته کوس عمه خانوم و زیر شکم منم می خورد به سقف کوسش . حس کردم یه چند قطره ای هم داره می ریزه توکوسش .. جاااااااان .. حوا جونم حال می کنی .. آبو داری ؟/؟ -چی می شد به همون اندازه که تو دهنم خالی کردی تو کوس منم می ریختی ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
 

ابزار وبمستر