ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شیدای شی میل 38

آماده بودم تا کیرمو فرو کنم توی کون دوستم .. خواهرم .. عشقم .یه لحظه خودشو عقب کشید . نمی دونستم واسه چی این کارو کرده . نمی دونم چرا نذاشت که من کیرمو توی کونش فرو کردم . احتمالا تنبیهشو دیگه شروع کرده بود . همون کاری رو که چند روز پیش باید انجام می داد . حس کردم که تمام این پیچوندنا این جا نقش داشته .. -چیه شیدا .. بی حرکت شدی -نمی دونم لاله چی بگم . حس می کنم که امشب حال و حوصله ای نداری و نباید زیاد مزاحمت شم . آخه سکس و حال کردن که دیگه نباید اجباری درش باشه . باید یه زمانی حال کرد که حالشو داشت .. -فکر می کنی من حالشو ندارم ؟/؟ اتفاقا حالا بیشتر از هر وقت دیگه ای حالشو دارم و دلم می خواد که باهات حال کنم . -پس چرا خودت رو کنار کشیدی -به خاطر این که می خوام به تو یه حالی بدم که تا حالا نکرده باشی و یه کاری رو انجام بدم که هیچ دختر دیگه ای واست انجام نداده و شایدم هیچوقت دیگه هم نده .. که تو اون وقت نری نیاز ها و خواسته هات رو با یکی دیگه در میون نذاری و از اونا نخوای که بهت حال بدن که نیاز هات رو بر آورده کنن . دستتو طرف فروغ دراز نکنی .. یخ شدم .. بالاخره حرفشو زد . ادامه حرفاش چی می تونست باشه . دیگه هیچی حالیم نبود . فقط از آهنگ صداش متوجه بودم که خیلی دلخوره و من نباید اون کار رو باهاش انجام می دادم ..هرچی خواستم یه چیزی بگم نتونستم . نمی دونستم چی بگم ..اون ازم دلخور بود .. راستش  دیگه سکس من تحت تاثیر مسائل عاطفی و احساسی قرار گرفته بود . حس کردم شل شدم . -چیه شیدا خیلی ناراحت شدی ؟/؟ فکر کردی می خوام بهت سر کوفت بزنم ؟/؟ بگم چرا این کار رو کردی ؟/؟ توآزادی . مثل هر انسان آزاد دیگه ای . می تونی هر کاری که دلت خواست انجام بدی . بنده زرخرید من که نیستی . من و تو از بچگی با هم دوست بودیم . می دونیم نیاز هامون چیه . من نسبت به تو شناخت کافی داشتم . ازت انتظار نداشتم که بخوای این جوری .... نمی دونم چی بگم . شیدا من از تو ناراحت نیستم . از تو گله ای ندارم . فکر نکن که می خوام تو رو بکوبم و محکوم کنم . من در واقع دارم خودمو می کوبم که چرا چشامو بسته بودم . چرا ندیدم نیاز های بهترین دوست زندگی من که از من و وجودمه چیه . کسی که ادعا می کنم از بچگی می شناسمش .. من از خودم ناراحتم .. بیا جلوتر فدات .. شیدا واسه چی اشک می ریزی . لاله دلشو نداره که تو رو این جور گریون ببینه .. نمی دونستم واقعا درمانده شده بودم . فقط همینو تونستم بگم که لاله داری مسخره ام می کنی ؟/؟ داری منو دست میندازی ؟/؟ .. لاله اومد جلو تر .. اشک چشامو پاک کرد . لباشو گذاشت رو لبام .. منو بوسید .. حس کردم که خیلی بدم . من که نمی خواستم اونو دور بزنم . کیرمو گذاشت توی دهنش .. شل شده بود ولی فکر کنم دلش واسم سوخته بود . می خواست هر جوری شده کیرمو شقش کنه تا من کونشو بکنم . این طور متوجه شده بودم . ولی من در اون لحظه نمی تونستم مثل یک شکست خورده ای باشم که دارم سکس رو گدایی می کنم و یا این که کسی باشم که داره به من رحم می کنه . من همون لاله ای رو دوست داشتم که رابطه اش با من بر سر تفاهم و احترام و عشق و احساس و بگو و بخند متقابل بود . به هم دروغ نمی گفتیم . صادقانه نیاز هامونو با هم در میون میذاشتیم .. حس کردم که لاله با هوس داره کیرمو ساک می زنه و من این مدل ساک زدن رو به خوبی می شناختم . می دونستم که اون با اشتها داره کیرمو می خوره .. دهنشو از رو کیرم بر داشت .  -شیدا تو که می دونی من چقدر دوستت دارم واز بچگی عاشقت بودم . ما همه چیز مونو با هم نصف می کردیم . حتی نیاز هامونو .. خواسته هامونو .. گاهی وقتا اگه حس می کردیم اون یکی به یه چیز دیگه ای بیشتر علاقه داره حتی خیلی بیشتر از سهم و داشته هامون می گذشتیم .. -لاله ! می خوای باهام بهم بزنی ؟/؟ -اتفاقا این منم که باید اینو ازت بپرسم . حالا دستشو گذاشته بود رو کیر من . باهاش بازی می کرد . می دونستم و می شناختمش این حس و حالت اونو . نمی خواست که کیر من بخوابه ..-شیدا من اومدم بهت بگم که من در اختیار تو هستم . هر جوری که دوست داری باهام حال کن . تن و بدنم مال توست . تقصیر منه که فراموشت کردم . من خیلی خود خواه بودم که درکت نکردم . لاپاشو باز کرد و کیرمو به همون صورتی که در دست گرفته بود به کسش مالید -شیدا هر وقت که عشقته می تونی کونمو بکنی .. ولی ازت می خوام که حالا کیرتو فرو کنی توی کسم تا چشم و دلت سیر شه .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر