ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دوست دخترم 9

اون داشت خودشو به آب و آتیش می زد تا منو به سر حد هوس و جنون برسونه . -لیدا دردم داره بهتر میشه . ماساژو تند ترش کن .. به جاهای دیگه هم دست بزن این جوری من زود تر حالم خوب میشه .. نمی دونستم دیگه باید چیکار کنم .  به کدوم طرف حرکت کنم . فقط می خواستم که لیدا ضربه نهایی رو هم وارد کنه تا من به اونجایی برسم که دیگه جلو تر نتونم برم . این دختر یک ریز داشت به من لذت می داد . -نهههههههه خیلی داغ شدم .. نههههههه ولم نکنی ها .. این جوری اگه بدنم سرد شده ممکنه دوباره دردش بگیره .. آخخخخخخخخ .. وقتی کسشو رو کسم حرکت می داد یه انگشتشو هم به زحمت رسوند به سوراخ کونم و با اون داخل بازی می کرد . -اوووووووهههههه اوووووووهههههه لیدا جون پخشش کن .. پخشش کن .. حس کردم دختره رو خیلی خسته اش کردم ولی دیگه  اونی که باید از جاش حرکت می کرد و میومد در حال اومدن بود . تمام بدنمو برق گرفته بود . دوست داشتم این برق گرفتگی همچنان ادامه داشته باشه .. از رو کسم در حال پخش شدن بود ..-لیدا ولش نکن . ولم نکن .. خوبه .. خوبه .. چه احساس داغی .. چه سوزش شیرینی .. یه مایعی داشت ازم می ریخت . با فشار و شلیک نریخت .. ولی با یه فشاری ریخت که دو طرف و لبه های کسمو خیس کرد و لحظه به لحظه آروم ترم می کرد . لیدا تا زمانی که چشام رو هم قرار گرفته و از حالت پس از انزال خودم لذت می بردم گذاشت که همون جور باشم و کاری به کار من نداشت . اما همین که احساس کرد کمی خواب از سرم پریده این بار دهنشو گذاشت روی کسم . حس کردم بازم یه آتیش زیر خاکستری هم وجود داره که داره منو می سوزونه و اون ول کنم نبود .. -اووووووففففففف اوووووووفففففف چقدر خوشم میاد .. هرچی بدنمو داغ می کنی و منو ماساژم میدی حس می کنم که این حرکاتت تازه شروع شده . ولم نکن منو داشته باش .. منم دارمت .. منم دارمت .. ..  دوباره با خودم  خلوت کرده و هی از درون خودمو می کوبیدم . ولش کن این قدر با هاش گرم نگیر انتظار اون ازت زیاد میشه . اون وقت باید خودت اسباب سوز و سازش با شعله رو جور کنی . اگه گردنم می رفت امکان نداشت دخترمو در همچین خماری نگه داشته باشم . همه که جنبه شو ندارن . اصلا این کار برای خیلی ها معنا نداره . بیشتر دخترایی که لز می کنن نیازشون به همین صورت تا مین میشه ولی هستند تعدادی که دوست دارن از این جا برن با پسرا حال کنن و لذتشونو اون جوری تکمیل کنن . من نمی خوام شعله من این جوری باشه . اگه کار دستش بده چی . نه من نمی تونم . ولی دهن لیدا روی کس من دوباره منو به یه خواب و خلسه شیرینی فرو برد . دلم نمی خواست ازین خواب بیدار شم . انگشتاشو می کرد توی کس من و با اون داخل بازی می کرد . هر کاری می کرد طوری بود که من خوشم بیاد و تا اونجایی که می تونم لذت ببرم . نمی خواستم زیر بار منت کسی باشم و از طرفی هم اونم باید یه جورایی احساس سبکی و آرامش می کرد . حالا که منو تا به این جا رسونده و تا می تونسته حال داده . چرا من نخوام که بهش لذت بدم . -لیدا جون من حس می کنم تنم به یه سبکی خاصی رسیده . نگام می کرد . انگاری با چشاش ازم می خواست که منم این کارو براش انجام بدم بیفتم روش و همین حرکاتو روش پیاده کنم . می دونستم در این سنین تمام قسمتهای بدن یک دختر می تونه تحریک آمیز باشه اونم در حد بسیار شدید . به هر قسمت تن لختش که دست می زدم همین حالت بهش دست می داد . من دیگه تونسته بودم لیدا رو حسابی مست مستش کنم . -شهناز جون چقدر خوب می تونی حال بدی .. چقدر گرمی . یه شجاعت خاصی داری .. شعله جون اصلا به تو نرفته .. نمی دونستم اون با این که می دونه من به این مسئله حساسیت دارم چرا بازم اسم دخترم رو بر زبون آورده . این جا بود که حس کردم نباید زیاد بهش رو بدم و هر فکر و احتیاطی که تا حالا کردم کاملا درسته و اینم باید کم ظرفیت باشه -لیدا جون . شعله رو وارد قضیه نکن . یادت باشه چی بهت گفتم . دخترم نباید بفهمه سردی تو یا این که به خونه ما نمیای و شبو این جا با هم نیستین از کجا آب می خوره . تو هم اجازه نداری که اونو به این صورت ماساژش بدی . خودم از این طرز حرف زدنم خوشم نمیومد ولی چاره ای واسم باقی نذاشته بود و از یه چیز دیگه ای که خنده ام می گرفت این بود که هنوز هم به جای کلمه لز از واژه ماساژاستفاده می کردم. از اونجایی که حس می کردم شاید نا راحتش کرده باشم دلش یه جوری شده باشه سعی می کردم با حرارت بیشتری بهش حال بدم تا از این لحاظ خوشحالش کرده باشم . آخه در مواردی که پای دختر ساده ام در میون بود اولویت رو به وضعیت و شرایط اون می دادم . لیدا رو روی تخت خوابوندم . چه بدن نرم و پوست تازه ای داشت . به دخترم شعله که نگاه می کردم حسرت دوران نوجوانی و اول جوونی امو نمی خوردم  که یه وقتی دخترم چش نخوره ولی به اون که نگاه می کردم آتش این حسرت در من شعله ور می شد . حسود نبودم ولی دلم می خواستم بر می گشتم به دوران پر شور تر زندگیم .. یه پای لیدا روانداختم رو شونه هام و از نوک انگشتاش به طرف بالای پا همه جاشو آروم آروم لیس  زده بعضی قسمتها رو هم به نرمی میکشون می زدم . -اوووووخخخخخخ .. شهناز جون فدات شم من .. ولم کن .. سوختم .. اوههههه اوخخخخخخ مامان جوووووووووون مامان جوووووووون خواهش می کنم . .. کف دستم وقتی رفته بود روی کسش تا این حد اونو حالی به حالی کرده بود و این جور جیغ می کشید . -دختر حالا کجا شو دیدی این بار روش خم شده و دونه دونه سینه هاشو میذاشتم توی دهنم و با همون کف دستم کس مالی رو ادامه می دادم . می دونستم کانون حساس هوس در بیشتر دخترا در این سنین کجاست . همه جای تنشون . مغز کسشون .. سینه ها در این سنین شاید برای همه بیشترین  حساسیت رو نداشته باشه ولی تمام اونا از این که یکی با سینه ها شون ور بره بی اندازه لذت می برند . تر شح هورمونی اونا هم در ناحیه کس زیاده و هم در سینه .. و من با همه جای بدن لیدا ور می رفتم . زبونمو می کشیدم  به زیر بغلش .. -چیه دختر خوشت میاد ... حالا دیگه می خواستم قسمتی از دیوار فاصله رو بر دارم و با اون از این کارا بگم وبکنم . اونم تا حدودی .. -دیدی خانوم خانوما . ما هم می تونیم ؟/؟ ولی یادت باشه .. متوجه شدی ؟/؟ هر وقت خواستی من و تو خودمون می تونیم خیلی کارا انجام بدیم . اونم وقتی که شعله این جا نباشه . ..... ادامه دارد .... نویسنده ..... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر