ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 181

-اووووووووخخخخخخخ  ..نادیا جون ..همزاد جون .. هرچی که هستی . هر کی که هستی . می دونم داری راستشو میگی . من می خوام . می خوام . نیازدارم . نیاز به اون چه که منو سر حال کنه به من جون بده .. -منم خوبی تو رو می خواستم که کاری کردم که بیدارشی . چشم و گوشت رو باز کنی . واسه خودت دردسر نتراشی تا وقتی که مامان اکی سانتی مانتالت وجود داره دیگه ازدواج کردن و به خواستگاری رفتن معنا نمیده .. بخور .. خوب میکش بزن . مثل یک آدامس اونو گازش نزنی که خیلی حساسه . لبای کریم اومده بود رو سر کس من قرار گرفته و من موهاشو می کشیدم . اکی ساکت بود و گاه نگاه می کرد که کریم داره چیکار می کنه . من برق حسادت رو در چشای اکرم می خوندم . از این که کریم داره منو میگاد لجش گرفته بود . دلش می خواست که پسرش فقط مال اون باشه .. زنیکه دیوونه با این سن و هیکل پیرش می خواست بره زیر کیر پسرش تازه ناراحت هم بود که چرا من اونو از چنگش به در آوردم . می خواستم به اکرم بگم که واسه ما جا باز کنه دیدم که نشد و اون روی تخت و در کنار ما قرار داشت . خیلی راحت اومد طرف کیر پسرش تا اونو در چنگال خودش بگیره ولی این بار من زود تر از اون یه دستمو گذاشتم دور کیر کریم .. چقدر داغ و متورم شده بود . می دونستم که برای ورود به کس من بی تابی می کنه . منم خیلی کم تحمل شده بودم . -کریم زود باش زود باش .. مامان جونت هم دستش روی کس قرار گرفته منتظره که عملیات رو شروع کنی تا شروع کنه به خود ارضایی .-مااااامااااااان این همه گاییدمت کمت بود ؟/؟ عجله نکن که عجله کار شیطانه .من بعد از این که کار نادیا جونو ساختم با تو هم یک حال اساسی می کنم . -آفرین کریم خان خیلی استاد شدی . دیگه متوجه شدی که برای زندگی و حال کردن چه کار هایی باید انجام داد . چقدر به این رابطه عشقی شما حسرت می خورم . فعلا نوبت منه .. اکرم به دیوار تکیه داده بود . و پاهاش روی تخت دراز شده بود .  کونمو رو سرش قرار داده و در یه حالت قمبلی به کریم گفتم که کارشو شروع کرده از پشت گاییدن منو شروع کنه . هر چند اون ازپشت اول شروع کرد به گاییدن کسم -نهههههههه کریم ..من واسه این کیر کاری تو باید از کی تشکر کنم . از تو یا پدر و مادرت - این حلقه مفقوده رو هر جوری که می خوای حساب کن . فقط همینو می دونم که من دیگه اون آدم پر شور و نشاط سابق نیستیم . -معلومه اگه الان ولت کنم در جا می چسبی به  مادرت ..این همون احساس قشنگیه که من دوست دارم هر روز و هر ساعت اگه میام طرف شما ببینم . در ضمن شما دو تا باید کنار هم بخوابین و از این که سکسی و برهنه در خونه زیر یک سقف باشین ایرادی نداره که ....اکرم تازه به حرف اومده بود ..مروارید جان !کجایی .. ..معلوم نبود که مروارید به کی میگه .. شاید از نظر ارزشی به من می گفت . باید تکلیف اونو مشخص می کردم . جو طوری بود که هر کی به هرکی دست می زد می تونست خیلی راحت در این هوای آفتابی گلیم خودشو از آب بکشه بیرون ..دهنمو گذاشته بودم روی کس زن تا وقتی که میک زده میشه  و بهش حال میده پسرش هم از پشت از کون قمبل شده من استفاده کنه و بذاره توی کس . با دست کاری و انگولک کردن قسمت کیر دیگه این باور رو در من به وجود آورده بود که گاهی اوقات داشتم شک می کردم به خودم که چی شد که وارد این فضا شدم . با هرضربه  کیری که کریم از پشت به من می زد دهنم بیشتر به کس اکرم می چسبید ..کریم شده بود غول بیابونی . پر تلاش قوی .. طوری که می تونست حریف خیلی ها بشه  . با این حال پذیرفت که روزی شیر بچه شیر میشه .. لبای کریم روی کون من قرار داشت . -نترس کریم چقدر با اشتها داری این تیکه از گوشت منو می خوری . .نکن کریم  دردم می گیره .. آخه اون طوری انگشت وسطی دست راستشو کرده بود توی کسم که از بس خوشم میومد و لذت می بردم از حشر و هوس زیاد .. احساس من خیلی قوی شده بود . درجه حساسیت منو باید با کون ها در نظر گرفت . -کریم کریم . کریم جان .. انگاری انگشت توی کونم می کنی آب کسم می خواد بریزه .. بازی کن باهاش اگه بدونی چقدر حال می کنم . خیلی مزه میده دارم عشق می کنم . دوستت دارم .. این کارو دوست دارم .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر