ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 206

خیلی زود آنی رو شکارش کردم . توی بغلم دست و پا می زد . -حالا از دست من در میری ؟/؟ می دونم چیکارت کنم . خیلی شیطون شدی .  -دیوونه دیوونه . من در هر دو صورت پیروزم . چه رفوزه ام کنی . چه قبولم کنی . چه باز داشتم کنی . چه آزادم کنی . من بازم اسیر توام . اسیر دستای توام .دستامو گذاشتم پشتش سوتینشو در آوردم و اونو پرتش کردم به یه طرفی -خوشم میاد حرص می خوری داداش .. خوشم میاد این جور با هیجان می خوای منو بکنی . فقط یه جایی پرتش کن که بعد از عملیات بتونم پیداش کنم .  نکنه یه وقتی منو پرتش کنی . -اوووووهههههه آبجی . چی داری میگی . چی می خوای بگی . -هیچی کارت رو بکن . استاد . کاری نکن که این من باشم که ازت امتحان بگیرم . درجا دستامو رسوندم به شورتش . بازم دست و پا زدنو شروع کرد . -آنی اذیت نکن که شورتتو جرش میدم -بده . منو از چی می ترسونی . یکی از اون شورتای نوی مامان بزرگو می پوشم . -چی شده امشب شیطون شدی ؟/؟ -این جوری دوست نداری ؟/؟ من هر چی بشم برای داداش شیطون و گل خودم میشم . اونو رو دستام قرار داده و انداختمش رو تخت . یه نگاهی به کیرم انداخت و کف دستشو گذاشت رو بیضه هام و تنه کیرمو یه حرکت رو به جلو داد و دهنشو گذاشت رو کیرم . -آنی تو که تازه کیرمو ساکش زدی .. ولی ول کن نبود . گذاشتم ساک بزنه . کمرم سست شده بود . تمام تنم سست شده بود . -خواهر خیلی با حالی . هر کاری که گفتی داری انجام میدی .. حالا میشه کیرمو درش بیاری . اون حالا دوست داره بره به یه سوراخ دیگه .. خواهر حرف گوش کن من کیرمو از دهنش کشید بیرون . لاپاشو باز کرد .  دوباره کیرمو گرفت توی دستاش اونو مالوند به کسش . چند بار با فشار سر کیرشو به لبه های کسش فشار داد -آهههههههه ..نههههههه خیلی خوشم میاد .. حالا اون بود که بیحال شده بود . دستش حس نداشت . غرق هوس بود و تمام تنش به لرزه افتاده بود . من این کارو براش انجام دادم . کیرمو دو سه دقیقه ای به اطراف کسش مالوندم تا لذت و هوسو در همه قسمتای بدنش پخش کنم . -داداش داداش .. سوختم سوختم .. -ببینم الان حاضری یه نمره قبولی بهت بدم و تو رو به امون خدا ول کنم .. -من حاضرم هر شب بیام و امتحان بدم . منو  تجدیدم کنی ولی امتحانتو بگیری . تا آخر .. بذارش تو . حالا ازت می خوام کیرت رو فرو کنی توی کسم . زود باش . بجنب بجنب .. چقدر تیز شده . انگاری از همیشه کلفت تره .. -چقدر چشات قشنگ و درشت می بینه . هر وقت به هوس میفتی حس می کنی از همیشه کلفت تر شده . -من که هر وقت تو رو می بینم به هوس میفتم . بغلم زده بود و خودشو به من چسبونده بود . دیگه بین ما فاصله ای وجود نداشت از جام پا شدم و ایستاده گاییدنشو شروع کردم . اونو رو هوا می گاییدم . دستاش شل شده بود و همین اونو سنگین تر می کرد . کف دو تا دستامو گذاشته بودم رو کونش . قدرت عجیبی پیدا کرده بودم . می خواستم این قدرت رو به رخ آنی هم بکشم که وقتی با کیر های دیگه روبرو شد فرق بین کیر من با اون کیر ها رو متوجه شه و بیشتر طالب من باشه . .. کس آنی کاملا خیس و لغزنده شده بود .. -نههههههه آریا آریا .. دارم می میرم .. قلبم .. قلبم .. -بذار همین جور فشارت بالا باشه . نمی میری .. داری حال می کنی .. -اوووووههههههه بد جنس .. بد جنس .. -دیگه دوستم نداری .. -بیشتر .. بیشتر از هر وقت دیگه ای . .. داداش خسته شدی . منو بذار زمین بکن .. -باشه عزیز دلم . اول بذار رو هوا ببوسمت و تا می تونم از لبات کام بگیرم - تو از هر جای من که دوست داری و عشقته کام  بگیر . آنی مال داداششه . مال عشقشه . چقدر بوسه هاش به من حال می داد . اونو گذاشتم روی تخت . کیر کلفتو به سرعت می کردم توی کسش و می کشیدم بیرون . دستاشو به دو طرف باز کرده بود . حرکات نیمه فنری تخت استاندارد بدون این که کمر ما رو درد بیاره خیلی بهمون حال می داد . مادر بزرگ می دونست از چه جنسی استفاده کنه . خودمو رو خواهر جونم دراز کرده و یه بار دیگه لبای شیرین و گیلاسی اونو مماس با لبام قرار داده و میک زدن اون لبای خوشگلو شروع کردم . کس تنگ و چسبونش سرشار از هوس بود . من چه جوری می تونستم نیمه های شب خودمو از دستش خلاص کرده به پری جون برسونم . ولی باید هر جوری شده این کارو انجام می دادم پری از من انتظار داشت ... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

عالی بود راستی داداشم یه مهمونی به پیشناد پری بزار که عفت و الیا چند تا عکس بگیرن برای گاشتن رو دیوار فقط تو مهمونی امیر با پسر عفت هم باشن که پری همشونو لخت میکنه باعکس گرفتن داداشم تو یکی از این عکسا عفت و الیا کنار هم نشتن یا مثلا عفت زیر چادر لخت ولی الیا لخت یا عفت لخت تو بغل امیر یا مثلا الت امیر لای سینه های عفت یا مامانش یا تو الت مامانش یا عفت یا یه صحنه مثلا عفت دار الت امیر و می بوسه راستی داداشم پری به پسر عفت بگه تو رو اوردم اینجا تا بدونی چیزی و ازت تو پنهون نمیکنیم الانم برای سکس نیومدیم اومدیم برای عکس گرفتن الانم که میبینی امیر دار با مانتو مامانش ور میر یا التش میکنه تو اونا برای اینکه هم بدن زنا خوش فرم تتر بشه هم عکس ولی قبلا پری به هردوتا زن با امیر گفته بود که باهم سکس کنین تا عکسا قشنگتر بشه ولی به حرف من گوش بدین تا پسر عفت نفهمه

ایرانی گفت...

سلام به داداش دلفین گل و عزیزم .. این داستان هم این که طولانی شده .. هم این که زیاد در فضای سر بسته و در بسته بوده و هم این که از این بر نامه های عکس لخت و چادر لخت و اینا فقط طوری شده که ممکنه من و تو و چنمد نفر دیگه خوشمون بیاد و باید فکر همه باشیم به همین سه علته که دیگه این داستانو در فضای بسته قرار نمیدم و مستقیما می خوام برم به فضای باز و صحنه آخر داستان که چیزی حدود 15 یا شونزده و حداکثر بیست قسمت می خوام طولش بدم و داستانو تمومش کنم البته ممکنه یک سکس خیلی کوچیک خانوادگی در یک قسمت بذارم که آنی با پدر و داداشش یه دست گرمی داشته باشن ..دیگه زیاد نمی خوام طولانیش کنم که خسته کننده شه . مثلا به دادم برس شیطان به جایی رسیده بود که سکس هاش داشت حالت یکنواخت پیدا می کرد .. یه ما جرا های متنوعی برای فضای باز باید ردیفش کنم که زیاد هم اغراق آمیز و خالی بندی نباشه .. هر چند خالی بندی رو هست ولی تا حدودی که با عقل بیشتر جوردر بیاد .. با درود به دلفین گلم ...ایرانی

 

ابزار وبمستر