ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

اتوبوس هوس 42

از اونجایی که رویا در حال ساک زدن بود و سرش پایین و می خواست به بهترین نحوی به من لذت بده من و فریده با یه خماری خاصی به هم نگاه می کردیم . اکبر و نگین هم که اون جلو مشغول بودن . چون اکبر داشت رانندگی می کرد و نمی تونست خودش به جایی از بدن نگین دست بزنه یا حواسشو مستقیما پرت کنه نگین داشت کیرشو ساک می زد . از  توی آینه و گاه که نیم رخ می کرد متوجه بودم که چه طور داره چشاشو خمار می کنه با همه اینا یه نیم نگاهی هم به عقب داشت و این که ببینه که زنش فریده در چه شرایطیه . ..  اکبر با همون صدای هوس آلودش گفت فریده جات خوبه حالت چطوره ؟/؟ .. زن که اصلا انتظار نداشت در این وضعیت شوهره صداش کنه خودشو به طرف بالا کشوند و در حالی که سعی می کرد بر خودش مسلط باشه گفت مرسی اکبر آقا .. شرم وسرخی صورت فریده نشون می داد که خیلی سختشه که شوهرش اونو در این وضعیت ببینه . هر چند می دونست که می دونه جریان چیه . هیشکدوم از مسافرا بیکار نبودند . کم یا زیاد هر کسی داشت یکی رو انگولک می کرد . -اووووووخخخخخخ رویا .. رویا جون داری خالی می کنی آب کیرمو .. واسه چند لحظه ای دهنمو از رو کیر برداشت و گفت ببینم دوست داری آبتو بذارم برای بقیه .. خودم واجب تر از اونام . -رویا هنوز هیچی نشده حسادت رو شروع کردی ؟/؟ امان از دست تو .. خیلی دلم می خواست از این فضا یعنی از کنار رویا خلاص می شدم و با چسبیدن به یکی دیگه می تونستم یه تنوعی واسه خودم درست کنم و از طرفی به این رویا هم نشون بدم که بابا.. ایمان نمی خواد خودشو به کسی وابسته کنه . باید کردنی ها رو کرد و گاییدنی ها رو گایید . مگه یک مرد مرض داره خودشو وابسته به یک زن کنه اسیرش شه . کیر تنوع می خواد . از یه سوراخی که یکی دو بار وارد شد و خارج شد دیگه اون سوراخ بهش حال نمیده . دوست داره مزه یه راه دیگه رو بگیره . نمی دونم چرا زنا متوجه این احساس ما مردا نمیشن . همش فکر می کنن ما می خوایم بهشون خیانت کنیم . مردا این جوری هستن . یه نگاه اجمالی به چند تن از زنان اتوبوس منو به هوس آورده بود که همه اونا رو داشته باشم . هر چند که همه شون یکی واسه خودشون داشتن . به نظرم باید یکی دو تا از این زنا بی مرد بوده باشن  و این بار سنگین بر دوش مردان بود که باید زمان و حال و هوای خودشونو قسمت می کردند که به این یکی دو زن خارج از گود به نوبت رسیدگی شه . البته این زنا هم می تونستند گاه خودشونو قاطی بقیه کنن .انگاری وقتی با رویا به این صورت حرف زدم اون آتیشش تند تر شد و می خواست هر طوری که شده خودشو به  من بیشتر بچسبونه . ولی الحق و الانصاف خیلی هم لذت می بردم . دیگه نخواستم خودمو بیشتر از این عذاب بدم . باید به اینم فکر می کردم که اونم انسانه و می خواد ازم لذت ببره . حالا عشقش به این بوده که من مال اون باشم .  چقدر لحظه های انزال و آرامش کم به نظر رسیده زود تموم میشن .. با هر پرش آب کیرم توی دهن رویا یه آرامش عجیبی بهم دست می داد . اون لحظه به چیز دیگه ای جز هوس و لذت و آرامش خودم فکر نمی کردم . رویا معطل نمی کرد هر آبی رو که توی دهنش ریخته می شد در جا قورتش می داد و لذت منو زمانی به اوجش رسوند که  دهنشو به سمت جلو تر کشوند و اونو گذاشت تا ته آلتم  .. حس کردم که هوس و کیف رو به تمام نقاط کیر حتی به بیضه هام هم کشونده و از اونجا همه بدنمو داغ کرده .. یکی دو دقیقه بعد که دهنشو از رو کیر بر داشت اومد و بغلم زد . لباشو گذاشت رو لبام .. -ایمان من کیرت رو می خوام . می خوام روش بشینم . -رویا بده . خوب نیست . بذاراول چند نفر دیگه از این کارا بکنن  من و تو مشغول شیم . -نمی دونم . تو چی میگی ایمان هوس داره منو می سوزونه . من سختمه پاشم نگاه کنم . پس تو یه نگاهی بنداز . ببین هیچ کیری وارد کس یا کونی شده که ما پیشرو نباشیم ؟/؟ -رویا جون ما اومدیم اینجا تا راحت باشیم . نباید این قدر به خودمون سخت بگیریم . چند تا ردیف عقب تر فقط سر های دو نفر یه زن و یه مرد رو می دیدیم که در یه حالت خاصی قرار داشتند که نشون می داد مرد داره زنه رو میگاد .. -رویا انگاری یکی شروع کرده . از اونجایی که حال و حوصله تعویض جا رو نداشتم از رویا خواستم که اون بیاد روم و با حرکت دادن کونش روی کیر یه حالی بده . همین کارو هم انجام داد . دیگه نمی تونستم فریده رو ببینم که داره چیکار می کنه . رویا دو دقیقه ای کسشو رو کیر من غلتوند تا اونو شق کرد که بتونه راهشو برای ورود به کس نازش پیدا کنه .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر