زن نامرئی 185

اون در حالتی قرار گرفته بود که  من دلم می خواست خودمو بندازم بغلش و بگم که اصلا نمی خواد هیشکدومو پاش کنه . چون من دستشو خونده بودم . اون می خواست با این کارش در بازی من شرکت کنه و به من بگه که دستمو خونده واون وقت این من باشم که   فتیله رو روشن کنم . با یکی از همون شورتهایی که خیلی فانتزی بود و جای کسش در پشت سوراخ داشت و  باز کردن گره ای باز می شد رو در روش وایساده بودم . سرمو گرفتم سمت دیگه تا بتونه خودشو آماده کنه . -ببینم منم که دو سه تا رو رو پام آزمایش کردم بعدا چشمتو ازم نمی گیری . غریبه که نیستیم . -پس به نظر شما میشه خیلی زود آشنا شد . -باید دید که اساس پیوند چی می تونه باشه . .. نمی دونستم چی جوابشو بدم . فقط کیرش داشت از شورتش می زد بیرون . نصف بیضه هاش از بغلا زده بود بیرون .  -به نظرت چه طوره -خیلی توپه -چی توپه ؟/؟ اونی که داخلشه یا خود شورت . -پسره پررو .. -به نظرت نظر دوست دختر من چی می تونه باشه -اون هر عقیده ای رو که من دارم داره . -می تونم بپرسم نظرت چیه .. -بعضی چیزا رو نمیشه گفت . باید اونا رو در عمل نشون داد . -می تونی نشون بدی ؟/؟ راستش من دوست داشتم اول اون نشون بده . حالا ازم می خواست که من نشون بدم . -اینجا ؟/؟ یه خورده جاش تنگه .. -مثل تو .. -این حرفش دیگه جوشم آورده بود . ولی می دونستم چه جوری حالشو بگیرم .. رفتیم به اتاق بغلی .. -می بینم اینجا خیلی مجهزه .. -آره اتاق خواب نیست ولی تخت یک نفره اش وا سه استراحت مناسبه . -مواقع ضروری میشه دو نفر هم روش استراحت کنن . -خب حالا نظرت رو نگفتی .. دستشو گذاشتم رو شورتش .. رو همون قسمت کیرش . کلفتی اونو از همون داخل شلوار حس می کردم . یه دوری هم دور کونش زده و گفتم شورت خوبیه . می تونه هیجان انگیز باشه ؟/؟ -همین ؟/؟ -آره مگه قرار بود چی بشه .. برق شهوت و هوسو در چشاش می خوندم . شهوت همراه با غرور . حتما انتظار داشت کیرشو ساک هم بزنم . راستش خیلی هم دلم می خواست این کار رو انجام بدم . ولی از اونجایی که حس کردم خیلی از خود متشکره واسه همین دلم نمی خواست به همچین آدمایی این جور بها بدم . -راستش این شما بودی که باید زود تر امتحان می دادی . از جام پا شدم . پشت به اون ایستادم . -به نظرت این شورت تا چه اندازه می تونه موثر باشه . اونم از جاش پا شد . اومد کنار من وایساد . تقریبا هم قد من بود . سرشو از پشت به صورتم نزدیک کرده بود . زیر گلومو بو می کرد . -خیلی خوشبویی . خیلی هم تحریک کننده ای . -تحریک برای چه کارایی . پسر خوبی باش و فقط اون کاری رو که من گفتم انجام بده . -اونم با این شرایط و اندامی که انداختی بیرون .. -اون دیگه دست خودمه . مگه انسان آزاد نیست ؟/؟ -فعلا که تو زندانی من هستی . من شاید زندانی مغازه ات باشم ولی این تویی که حالا اسیر من شدی آقا پسر .. دستاش رو شونه هام قرار گرفته بود . آروم آروم میومد پایین تر . لرزشی رو در تمام نقاط بدنم حس می کردم . حس کردم خیلی سرخ شدم . -نههههههه نهههههههه نکن پسر داری چیکار می کنی . دستاشو رو سینه هام قرار داده  بود . خودشو چسبونده بود به من . کیر داخل شورتش در تماس با کون من قرار گرفته بود . سرعت ضربان قلبم زیاد تر شده بود . -حالا واسه ما ناز می کنی ؟/؟ -اگه من شکارتم این تویی که باید منو بخوری .. -اجازه میدی ؟/؟ -شکارچی از آهو اجازه می گیره شکارش می کنه ؟/؟ گره شورتمو از بالا باز کرد و ولش کرد خیلی آروم باز شد و افتاد پایین . حالا من کاملا برهنه و چسبیده به اون قرار داشتم . دیگه کارم تموم بود . یه لحظه مکث و صدای پرش کیر اونو شنیدم که نشون می داد اونم شورتشو پایین کشیده .  حالا من می تونستم سرمو بالا بگیرم . این غرورو داشته باشم که اول اون بوده که شروع کرده به نوعی افتاده به دام من . رو زمین به حالت زانو زده در مقابل کون من قرار گرفت کمی خودمو از پشت خم کرده و در حالت نیم قمبلی قرار گرفتم . چاک کونمو به دو طرف باز کرده و زبونشو رو اون می کشید . اول از سوراخ کونم که از لیس زده شدنش کلی حال می کردم و هوسم زیاد می شد شروع کرد. -نههههههه ..اووووووفففففف بخورش بخورش ... پایین ترو میکش بزن .. دارم از حال می رم . چند تا انگشتشو هم قرار داده بود روی کسم .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی