ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شیدای شی میل 40

کیرم به ته کس لاله رسیده بود . اون خیلی حشری نشون می داد . شاید حشری تر از من . داغ تر از اونی که تصورشو می کردم . اسیر  یه هوس آتشینی شده بودم که دوست داشتم به همون صورت می موندم . -لاله ! کیرم داره آب میشه .. -نه بهش بگو آب نشه . این تازه کارش شروع شده . هنوز خیلی کارا با هاش دارم . این تازه اول  زندگی جدید منه . دیگه گذشت اون زمانی که من به هوتن و امثال اون رو می دادم . دیگه حالا می خوام برا خودم باشم . -جاااااااااان .. لاله عزیزم تو برای خودت باش . -واسه تو هم هستم . تو فقط مال منی . عشق منی . عزیز منی . من تو رو واسه خودم می خوام شیدا ... می خواستم بگم منو بخشیدی .. گفتم ولش دیگه جای این حرفا نیست . بهتره دیگه به یادش نیارم . خوبیت نداره .  با این که حس می کردم وجود لاله خسته هست ولی نشاط خاصی رو در چهره اون می دیدم . کیرمو کشیدم بیرون . کمی نگرانش بودم . دلم نمی خواست که اون اذیت شه . کیرم از ته تا به سر خون آلود بود -لاله چه خبره .. -من که خیالم نیست شیدا . تو واسه چی حرص می خوری . اومد و منو بوسید بغلم زد .  چقدر بوسه های دلچسب لاله به من آرامش می بخشید . بوسه های عزیز دلی که بدون اون نفس کشیدن واسم امکان نداشت . دستامو به سینه هام می مالیدم . لاله خیلی شاد نشون می داد . شاید من از اون شاد تر بودم . چون علاوه بر گاییدن اون از کس این آرامشو داشتم که اون دیگه راجع به خلافی که کردم از من دلخور نیست و این واسه من از همه چی با ارزش تر بود . بعد از این که لاله رو تمیز کرده یک بار دیگه کیرمو فرو کردم توی کسش .  این بار نگاه من به اون انگاری یه نگاه دیگه ای بود . با یه دید خاصی نگاش می کردم . به این فکر می کردم که  اگه اون یه روز شوهر کنه من چطور می تونم از اون دل بکنم . چطور می تونم اونو با یکی دیگه ببینم . حس می کردم که اون متعلق به منه . عشقی که شی میل نسبت به یک  زن پیدا کرده بود . همون عشق رو می تونستم نسبت به یک مرد داشته باشم . یک خنثی ,کسی که نمی تونه بچه دار شه و نطفه اش قابلیت بار وری نداره ولی هم می تونه عاشق یک مرد شه و هم عاشق یک زن . می تونه با هر دو تاش حال کنه .. من چه جوری می تونستم اونو از دست بدم . چه جوری می تونستم این تصور رو داشته باشم که ممکنه روزی برسه که دیگه به من توجهی نداشته باشه . هر چند از نظر اون ما همیشه می تونستیم به رابطه خودمون ادامه بدیم ولی من می دونستم وقتی که از دواج کنه دیگه نمی تونه اون توجهی رو که باید نسبت به من داشته باشه . شیدا ! شیدا این قدر به خودت سخت نگیر هنوز که چیزی نشده تا می تونی حال کن . این قدر به لاله حال بده که دیگه به فکر این نباشه که ازدواج کنه .  حس کردم که کیر فری و هوتن یه سفتی خاصی داشته . وقتی اونا کیرشونو توی کون من کرده بودن این سفتی رو حس می کردم . این می تونست به یک زن لذت بیشتری بده . حالا که گاییدن لاله رو از کس شروع کرده بودم و راهش باز شده بود اون می تونست و می تونه با هوتن و یا هر کس دیگه ای که دوست داره از این قسمت رابطه جنسی بر قرار کنه و من  می مونم و دنیایی از حسادت .. لعنتی ..  از این افکار پریشان احوالی مدام میومد سراغم -شیدا چته .. عزیز دلم از کس من خوشت نیومد ؟/؟ حال نمیده ؟/؟ فدات بگو من چیکار کنم که بیشتر لذت ببری . -اگه بگم خیلی بیشتر از اونی که فکر می کردم برام لذت بخشه شاید باور نکنی . نمی دونم چی بگم لاله -بگو بگو که دوستم داری . بگو که هنوز مثل اون اولین باری که با هم حال کردیم هیجان زده میشی وقتی که کیرت رو به من می چسبونی .. .. لاله به من عشق می داد . با حرفاش آرومم می کرد . به من نشون می داد که زندگی فقط این نیست که ما بتونیم شعله های هوس خودمونو آروم کنیم . اگه هوس همراه با عشق و پاکی و صفای دل نباشه هیچ ارزشی نداره . ممکنه یکی دو بار لذت بده ولی کیف و لذت های بعدی یواش یواش تبدیل میشه به نوعی انزجار و گریز و حسرت .. به این که احساس یک موجود ماشینی رو داشته باشیم . موجودی بدون روح که نمی دونه از زندگیش چی می خواد . دوست داشتم اون کیرمو بیشتر حس کنه .  واسه همین وقتی کیرمو  تا ته کسش می فرستادم در برگشت اونو با یه فشار خاص و لذت بخشی به بالای کسش چسبونده و آروم آروم اونو بیرون می کشیدم .. -اووووووخخخخخخخخ شیدا .. قربونت برم من این چیه که داره منو آتیش می زنه ..... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر