ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

اتوبوس هوس 40

دست رویا رفته بود روی شلوارم . کیرمو مثل لحظه اول بیرون نکشیده بودم نمی دونم چرا فرستادمش داخل .. چشامو آروم باز و بسته می کردم . صحنه های هیجانی یکی پس از دیگری اون فضا رو گرفته بود و منم خیلی دیگه حالی به حالی شده بودم و نمی تونستم جلو خودمو بگیرم .. -رویا بمال -ایمان سست شدم نمی تونم . دستت رو کسمه داری چنگش می گیری . من از پشت شلوارت که دارم کیرت رو می مالم این قدر بی حس شدی حالا حسابشو بکن  من دیگه باید چه جوری با این وضع کنار بیام . -رویا بذار همین جوری حال کنم . دوست دارم آبم خالی شه توی شلوارم . بذار همه ببینن و بدونن که ایمان هوسش خالی شده .. رویا سرشو رو سینه ام گذاشت و گفت این آب نباید توی شلوارت خالی شه باید بریزه توی کس من و به من جون بده . زندگی بده عشق بده .. یه نگاهی به پشت سرم انداختم . یک غوغایی بود . خیلی ها واسه خودشون آواز می خوندند ..فریده دیگه کاملا بی حس شده بود . آخه  دگمه های مانتوشو باز کرده زیپ شلوارشو کشیده بود پایین و معین هم دستشو گذاشته بود توی شورتش .. فقط همینو می دیدم . رویا هم همش به من اخم می کرد که حواسم به کار خودم باشه . و بی خود سرک به کار بقیه نکشم . اما برام خیلی هیجان داشت که بدونم چی میشه و داستان این دو تا به کجا می کشه . با توجه به این که نگین خانوم و شوهر فریده درست روبروی فریده و معین قرار داشتند . هیجان داشت دیوونه ام می کرد . راستش اونا رو که می دیدم کیرم بیش از پیش شق می کرد و می خواست که از داخل شلوار یزنه بیرون ولی با این همه گفتم صبر کنم و ببینم جریان از چه قراره . -ایمان دوستت دارم دوستت دارم . من فقط با کیر تو آشنام . نمی تونم حس  کنم که دست بقیه مردا می رسه به من . ولم نکن . منو به حال خودم نذار .. -نمی دونم چی بگم . سیستم اینجا همین جوری هست . نمیشه از قانون و تنظیمات فرار کرد . ولی اگه تو بخوای من می تونم . من می تونم فرار کنم . رویا خودشو به من چسبونده بود . لباشو از کناره ها گذاشته بود رولبای من . حس می کردم که اگه دوباره دستمو بذارم روی کسش این بار کف اتوبوس ولو میشه و جلوی بقیه میگه بیا کیرت رو فرو کن توی کس من و منو بکن . اون بی اندازه حشری شده بود و در جستجوی کیر من بود . از گوشه کنار صداهای هوس بکش پایین و درش بیار به گوش می رسید . طوری که حس می کردم بازم من و رویا از بقیه بیشتر رعایت می کنیم . حواسم رفته بود پیش رستم و شیلا که این دو نفر چیکار کرده و در چه شرایطی هستند . اصلا یادم رفته بود که قرار بود یه فیلم نیمه ای هم بذاریم . در همین افکار بودم که معلوم نشد کدوم شیر پاک خورده ای فیلمه رو گذاشت .. یا باید کار معین بوده باشه یا خود اکبر .. وای چشمتون روز بد نبینه از همین صحنه اول عملیات نیمه شروع شده بود . اصلا داستان فیلم مشخص نشده بود سکس نیمه شده بود اول فیلم .. ظاهرا داستان یک قسمتش مربوط می شد به خیانت های زن و شوهر نسبت به هم و این که اونا از کار هم با خبر میشن و بعد از اون جلو هم با یکی دیگه سکس می کنن . فکر کنم با این که خیلی ها سرگرم دیدن این فیلم شده بودند با این حال کاملا به سوژه اون توجه نداشتند . منم کمی دقت کرده بودم ولی داستانشو معین واسم تعریف کرده بود وگرنه فعلا تمام فکر و ذهنم به این بود که کی رویا رو می خوابونم . صدای هوسبازان بالاتر رفته بود . فریده خیلی آروم به معین می گفت کاش می رفتیم یه جای خلوت . از اکبر آقا خجالت می کشم . معین هم در حالی که صداشو آروم تر کرده بود گفت واسه چی خجالت می کشی اون که جلو چشات هر کاری که دوست داره داره انجام میده و عین خیالش نیست . واسه چی داری حرص می خوری . اونایی که دیگه زیاد نگران چیزی نبودند و فکرشونو با حاشیه ها مشغول نکرده بودند فکر کنم بیشتر حال می کردند تا ما . من همش نگران این بودم که رستم و شیلا دارن چیکار می کنن . من و رویا یه حالت پیشرفته ای داشتیم . وسط اتوبوس یه یخچال آب بود .. بهونه آب کرده و به طرف وسط اتوبوس رفتم .. وووووووییییییی  من و رویااز همه شون عقب افتاده تر بودیم . دربعضی قسمتها زنا لاپاشونو باز کرده بودند کسشونو انداخته بودند توی دید . در چند قسمت هم مردا کیر شونو انداخته بودند بیرون . رستم که دیگه عین افیونی ها از حال رفته بود .  داشت زیپ شلوارشو می کشید پایین تا منو دید از خجالت سرشو اون طرف کرد ... ادامه دارد ... نویسنده ..... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر