ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 99

ولی به خوبی می دونست که آخوندایی هم هستند که کونی باشن . با این حال زیاد دیگه به این مسئله گیر نداد . فقط شاهد این بود که پسراش چه با لذت دارن کون و کس منیره رو میگان . لذت می برد از این که تونسته بچه هاشو تا این حد مودب و انقلابی بار بیاره .  اگه شریف می شد ولایت فقیه شاید کمال و جمال هم به طور موروثی می تونستن جانشین رهبر بشن .. ولی اونا اول باید می رفتن حوزه علمیه . حداقل طلبه رو باید می شدند . اگه یه درجه طلبگی می رسیدند بقیه اش کس کلک بازی بود . چون از طلبه شدن تا به رهبریت رسیدن رو اگه امریکا و انگلیس اراده می کردند سه سوته امکانش بود . راحت به یکی درجه اجتهاد میدن .. یه کتاب براش درست می کنن و راحت میشه رهبر .. ای که هی .. کبری داشت به این فکر می کرد که آیا این می تونه درست باشه . آیا این به معنای تقلب و بی عدالتی و نادیده انگاشتن رای مردم نیست ؟/؟ ولی با همه اینا خودشو قانع کرد که برای حفظ اسلام و بر پایی نظام اگه گاه نیاز به دروغ و ریا و حیله و تزویر باشه ایرادی نداره و میشه اونو از انواع تقیه به حساب آورد . مثلا در مورد میلیارد ها دلار اختلاس دولتی ها و دانه درشتها .. اگه قضیه پیگیری بشه ممکنه به مصلحت نظام نباشه و اون وقت اسلام در خطر بیفته .. کبری هرچه فکر می کرد سر در نمی آورد چی به چیه . بالاخزه ضربات کیر جمال و کمال که دیگه منیره رو حسابی مالونده بودند اونو از خواب بیدار کرد .. -جااااااان پسرا پسرا اگر شما نبودید . من یک زن بیوه تک و تنها چیکار می کردم . کمال خیلی راحت می تونست سوراخ کون منیره رو ببینه که با کیرش یه تناسب خاصی داشت . هم کون منیره گشاد تر شده بود هم کیرش کلفت تر . چه لذتی بهش می داد .  جمال سینه های منیره رو هم حسابی مالش داده  و زن هم خودشو  رو کیر جمال به صورت عمود و در یک خط حرکت می داد تا کیر از کس بیرون نیاد -پسرا .. چقدر حال میدین شما .. چقدر نازین .. فدای هر دو تا  تون بشم من .. به برکت این کس و کون می بینم که یه روزی به درجه اعلاء پیشرفت برسین . - زیر سایه شما این کاملا ممکنه . -زیر سایه شریف آقا و کبری خانوم همه چی امکان داره . کبری از این که این طور به نیکی از او یاد می شد کلی لذت می برد .-جان ! فدات شم جمال بکن .. بکن .. منیره کیر می خواد .. کیر شما دو تا پسرای گل رو .. حس می کرد که کیر کمال هم به رشد و کمال خاصی رسیده و به خوبی داره به اون حال میده . -جمال .. کمال داره میاد ولم نکنین داره میاد . کبری : پسرا حرف منیره جونو گوش کنین . ولش نکنین . مادر لذت می برد از این که پسراش بازم لیاقت خودشونو ثابت کرده تونستن منیره رو به آخر حال برسونن . با چند ضربه دیگه منیره کارش تموم شد و ارضا شد . منیره رو یه پهلو روی تخت خوابوندند .  یک بار دیگه دو تا پسرا کیرشونو وارد کس و کون زن حشری کردند منیره یه لنگشو داده بود هوا روی دیوار قرار داده بود و کمال فرو کرد توی کون و جمال هم با یه فشار نصف کیرشو فرستاد داخل کون منیره -پسرا آب بدین .. آب بدین .. آب بدین .. آب می خوام . کیر می خوام .. اووووووفففففف جووووووون کسسسسسسم آتیششش گرفته زود باشین .. خنکم کنین . اول بیشتر بغلم کنین .. دوستتون دارم .. وووووییییی دوستتون دارم .. کسسسسم .. پسرا دیگه سست سست شده بودند . اول کمال ریخت توی کون منیره و بعدش جمال هم کس رو پر آب کرد .. بعد از پایان عملیات در این مرحله جمال که روبروی منیره قرار داشت اومد ولباشو گذاشت رو لبای زن . زن به این بوسه احساس نیاز می کرد . بهش قدرت می داد . توان می داد . حس می کرد که سکس پایان کار و نیاز هاش نیست ولی بوسه جمال دوباره اونو سر شوق و ذوق آورد .کمال هم با چند تا ضربه آبشو ریخت توی کون منیره  دستشو گذاشت پشت برادرش و اونم  بلند شد و حالا این منیره بود که لباشو گرد می کرد تا کمال اونو ببوسه . -جووووووووون بیا جلو .. بیا من می خوام . می خوام .. منیره حس کرد که کمال اونو حرفه ای تر می بوسه لذت می برد . بوسه پسرا بهش نشون داده بود که هنوزم تشنه بوده هنوزم کیر می خواد . هوس داره.. کمال : مامان خسته که نشدی .. کبری : نه من خسته شدم و نه شما سیر . اما باید حواستون باشه زیاده روی در هر کاری به ضرر آدمه . باید خوب به دستورات دینی توجه کنین ..... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر