ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 137

حالا دیگه در وضعیتی قرار داشتم که یه پهلو بوده و کامی از پشت کرده بود توی کسم و بهمن هم فرو کرده بود تو دهنم . که این یکی رو من کمکش کرده بودم . مثلا در یه حالت خواب و بیداری و نیمه هوش وبیهوشی بودم .-خوب داری حال می کنی کامی  کیرت رو کردی توی کسش .. -تو هم داری با دهنش حال می کنی .  دهن بیشتر از کس داغ می کنه و حال میده . -اگه راست میگی بیا جا عوض .-من حرفی ندارم ولی می ترسم اگه کیرت رو از دهن طرف بکشی بیرون این دفعه دیگه چفت دندوناش باز نشه .  معلوم نبود این دو تا نسناس دیگه سر چی دارن چونه می زنن که این جور اعصاب منو به هم ریخته بودند . دیوونه ها کار خودتونو بکنین . چیکار به این کارا دارین . . کامی :بهمن  جان من نمی تونم تاب بیارم . آبم داره میاد می ترسم کار دست خودم بدم و یه چیزی توی شکم این بکارم . -به نفعت میشه . اون وقت مجبور میشی اینو بگیری .. -این اولا از خط خارج شده .. تازه بعدش من چطوری می خوام خرجشو بدم . خرج خودمو به زور در میارم .. لعنتی ها داشتند واسه من  تعیین تکلیف می کردند . ولی من دلم می خواست توی کسم خالی کنند .. -نهههههه نههههه زود باش آبتو خالی کن توی کسم .. تو که می دونی من الان 6 ماهه دارم قرص می خورم .. نکن کمرم داره سنگین میشه .. یه خیلی باید منو بکنی بد بریزی .. حالیته ؟/؟ ....کامبیز در حالی که صداش می لرزید گفت بهمن این مثل  این که هر حرفی رو که ما می زنیم متوجه میشه . -حتما در یه حالتی بین خواب و بیداریه . نگاه کن اصلا هوش نیست . ولی به نظر تو اون راست میگه کامی ؟/؟ میشه توی کسش خالی کرد ؟/؟. -نمی دونم نمی دونم فعلا که دارم خالی می کنم . بذار بیاد . دارم حال می کنم . نمی تونم جلوی خودمو بگیرم .. کامی لعنتی بدون این که ار گاسمم کنه آبشو ریخت توی کسم و می خواست کیرشو بکشه بیرون که من در همون لحظه که حس کردم می خواد این کارو انجام بده کونمو به طرف عقب کشوندم و دوباره ناله رو سر دادم . با این که کیر تو دهنم بود ولی به شکل خفه ای سر و صدا می کردم .  ولم نکن ولم نکن .. من بازم می خوام ار ضام کن .. -بهمن من می ترسم . نکنه این جن باشه . -دیوونه شدی کامی . جن رو اگه بکنی آتیش می گیری . -چی میگی مگه این همه آدم جن می کنن آتیش می گیرن ؟/؟-کس خل شدی ها . جن کجا بود . حالا ازت می خواد که اونو بکنی بازم بکنش .کیرت که تا صبح هم می تونه مثل فر فره کار کنه حالا من عجله ای ندارم حرفاشو گوش کن . می ترسم اگه حرفشو گوش نکنیم هر دو تا مونو دو دره کنه . یه بلایی سر مون بیاره . . کامی دو طرف کونمو محکم نگه داشت و اون جوری که دلم می خواست منو کرد و چه جوری منو می گایید .. -بهمن این دیگه صداش در نمیاد .نمی دونم چرا  نمیگه بسه که من و تو جامونو عوض کنیم . -ببینم نکنه کمرت درد گرفته .. -نه بابا تو هم که خیلی وقته کیرت رو  فرو کردی توی دهنش -ولی اون کیر تو دهن هم هر چی که بخواد میگه . خیالش نیست -شاید من و تو رو داره سیاه می کنه .. . احمق همین جور داشت حرف می زد اگه به جای این وراجی به کارش ادامه می داد خیلی راحت دو سه دقیقه دیگه ار گاسم می شدم . همین طور هم شد یه چند دقیقه ای رو در سکوت و آرامش بهم حال داده حال کردند تا یه جوری حالیشون کردم که یه کیر تازه می خوام . انگاری با تزریق کیر بهمن به کسم یه هوس تازه هم به سوی من بر گشت و نشون داد که تنوع طلبی در ما زنها هم خیلی اثر داره . دیگه گذاشتم بهمن هر جوری دوست داره منو بکنه و هر وقت هم عشقش کشید آبشو توی کس من خالی کنه . زیاد سخت نگرفتم . چون همین یه بار ار گاسم شدن برای من کافی بود . ولی اون انگاری به این نون و ماستها آبش نمیومد . دلم می خواست زود تر   انزال می شد تا هوس من بر نگرده اون وقت می افتادم گردنش . کونمو دور کیرش گردوندم و کیر رو طوری پیچوندم و چلوندم که داغ شه و آبشو خالی کنه همین جورم شد . این چند تا حرکت و چند تا چشمه کار سبب شد که بهمن دیگه نتونه جلو گیری کنه و شیر آبش همچین باز شد که فکر کنم فضای داخل کس منو بیشتر از ظرفیت خودش پر آب کرد . -کامی خیلی حال میده همین جوری داره آبم می ریزه -پسر حواست باشه اگه کارت اشکال داشته باشه همه آبتو یک دفعه خالی کنی ممکنه بمیری ها . -زبونتو گاز بگیر . من تازه مزه کس کردن زیر کیر و زبونم نشسته . این پسره چقدر هوس داشت و چه جورم آبشو خالی کرد . عجب حالی داد . جوووووووون .. خیلس تشنه اش بود این کسم . . بعدش خیلی بی خیال چشامو گذاشتم رو هم و خودمو زدم به خواب . -بهمن حالا چیکارش کنیم -چیکار داریم بکنیم . چالش می کنیم . برو دستمال کاغذی رو بردار بیار که هر چی آب کیر ازش بر گشت می کنه رو تمیز کنیم که وقتی بیدار شد نفهمه که اونو گاییدیم . -ولی اگه چند قطره ای مونده باشه چی .. -چیکار کنیم . نفوس بد نزن . این که دیگه نمیاد بگه شما منو گاییدین . شایدم بفهمه و صداش در نیاد . .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر