ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 183

چقدر زنا بهم چشمک می زدند که برم طرفشون ولی افسان و کتی حواسشون بود که دست از پا خطا نکنم . وقتی که چشمام به پرستارای رنگ و وارنگ و جور وا جور می افتاد دیگه نمی دونستم باید چیکار کنم ولی دیگه باید یه دو سه روزی رو استراحت می کردم . حداکثر استراحتم این بود که در روز باید با یک نفر می بودم . چیکار می کردم زنگ زدم به رئیس مجلس که آقاجان  من دو سه روز دیگه میرم ما موریت فعلا  به افتخار داریوش و آتوسا باید حسابی خوش بگذرونیم . کتی پوست صورتش باز شده بود . احساس آرامش و خوشحالی می کرد . خواهری از برادرش بار دار شده و یک دو قلوی دختر و پسر آورده .. عجب همهمه ای شده بود . فکر کنم بیمارستان رو گذاشته بودند رو کولشون .. -خانوما من برم بیرون اینا مگه میذارن زنم یعنی همین خواهرم آرامش داشته باشه ؟/؟ اصلا ملاحظه نمی کنن . انگاری این دنیا فقط شده این که باید بار دار کنی و در جهت بقای نسل بکوشی . خسته شده بودم . دلم می خواست  حداقل دوازده سالی می گذشت و بچه هام بزرگ می شدند .و  از بار سنگین مسئولیت من کم می شد . اون وقت این بچه ها می تونستند یک مسئولیت شهری یا استانی داشته باشند . من بد بخت رو بگو که مسئولیت جهانی دارم . جهان سراسر دنیا میشه آریایی . دیگه این عرب های عربستان و عراق  هم آخر اسمشون میشه آریایی و دیگه نمی تونن به خودشون بنازن که اومدند و فرهنگ سازی کردند . حالا دیگه این آریا و آریاییست که تعیین می کنه که دنیا دست کیه . قدرت از آن کیست . بر سر در مجلس شورای ملی نام آریا را خواهیم نوشت . حتی بر سر در فیضیه قم .. در همین افکار غوطه ور بودم که دیدم در سالن بیمارستان بوده و خبر نگارای زن دارن منو می خورند ..  یک مشت سوالای تکراری و منم به همه جواب می دادم . آخرش داشتم از پا می افتادم . -خواهران برادران به من فرصت استراحت بدین که مجبورم از دو سه روز دیگه فعالیت سنگین خودم رو در کشور های جهان شروع کنم .. یکی از خبر نگاران به عنوان آخرین سوال گفت آیا شما مطلعید که تا به حال دو هزار فرزند در سراسر جهان دارید از این تعداد تقریبا 1100نفر آن پسر هستند ؟/؟ .. وااااااییییییی من پدر دو هزار تا بچه بودم .. اونم ازدر آمیختگی با نژاد های مختلف . یعنی اگه بگیم همه یک قلو بودند و این چند تا استثنا رو با اونایی که بار دار نشدند پایا پای کنیم من تا به حال دو هزار تا سکس داشتم ؟/؟ دو هزار تا   چه خبر بود .خیلی سخت بود باور کردنش ولی چیز جالبی بود. با این حساب من فکر نکنم بیشتر از صد هزار تا بچه بتونم تولید کنم . در عوض بچه هام دست به کار میشن ولی دوباره میشه همون بر نامه نسل حضرت آدم .. نه نباید این دفعه بذارم شلوغ شه . اگه یک پسر آریایی زرد پوست با یک زن مسن زرد پوست آمیزش کنه و بچه ای به دنیا بیاد اینجا نژاد آریا کمرنگ میشه ولی اگه با یکی از همین دخترای به دنیا اومده که باباش من باشم آمیزش صورت بگیره این جوری تیپ آریایی محفوظ تر می مونه . چه افکار بزرگی در سر داشتم . باید می رفتم آفریقا .. یه چند تا کشور رو دور زدم از بس کس های سیاه رو کرده بودم دیگه خسته شده بودم . ولی در هر حال اونا هم دل دارند . نمیشه که همش کس سفید رو گایید . حتی ملکه سیاه رو هم که می گاییدی اصلا نشون نمی دادند که ملکه باشند .. یه روز بودم در یکی از نقاط سومالی داشتند منو با اسکورت می بردند .. به مترجم گفتم به این  دور و بری ها بگو کی می خواد منو ترور کنه اینا که آه ندارن تا با ناله سودا کنند . وای که این زنان استخونی و بچه بغل با چه زار و التماسی بهم نگاه می کردند . یه لحظه دلم سوخت و خواستم برم وسط اونا و یه انرژی به اونا بدم و چند تا بچه هم اونجا بکارم ولی به عقلم رسید که اینا بد بختا فر دا پس فردا چی می خوان بخورن . بازم به ذهنم رسید که بهتره کمکشون کنم . هم از نظر اقتصادی هم از نظر آمیزشی . خب همون ناحیه ای رو که درش  قرار داشتم بهشون کمک کردم . براشون کلی امکانات تهیه کردم . مسئولین اول با این کار من مخالفت می کردند . چون اونا اعتقاد داشتند که این مردم باید در گرسنگی به سر ببرند تا بشه راحت حکومت کرد . اونا در شرایط سخت تمایل چندانی به بچه داری نداشتند ولی با این همه نیاز به سکس رو پس از تغذیه مناسبی که کرده بودند احساس کرده و یک سرویس جانانه به اونا دادم . من نمی خواستم که دوربین های جهانی به کار بیفته و از این کار من فیلم بر داری شه . چون اصلا خوشم نمیومد که فکر کنن من واسه ریا و این که می خوام خودمو انسان دوست نشون بدم دارم از این کارا می کنم . در حالی که من واقعا محرومانو دوست داشتم و از این که انسانهایی به خاطر قدرت کاذب خود بخوان بر دیگران احساس بر تری کنند از این کارشون بدم میومد ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر