ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دختر خجالتی 23

ببین بهاره خودت گفتی که کونت می خاره -من ؟/؟ ! کی همچین حرفی رو زدم . من غلط کرده باشم .. اوووووففففففف بکن منو . من کسسسسم می خاره .. کسسسسسم می خاره .دلم می خواست آرنج دستتو مثل یه کیر می فرستادی توی کسسسسم خیلی مونده تا بتونی قلق گیری کنی .. نهههههه ابن یکی هم مثل زهیدا بود . من پیش چه آدمایی گیر کرده بودم . .. تا رفتم با خودم حلاجی کنم که آیا زلیخا می تونه یک دختر باشه و حداقل با هم هم مرام و هم کس باشیم دیدم خواهرش زهی آن چنان این دیلدو یا همون آلت مصنوعی رو تا انتها کرد توی کس خواهرش زلیخا که یه لحظه دختره یه متر به طرف جلو رفت و زبونش در اومد ولی زهی همچین کمر خواهرشو داشت که اون به جلو تر پرت نشه . -دردت گرفت ؟/؟ -نههههههه عزیزم فدات بشم خواهر خوشگلم .وقتی بهم حال دادی بعدش منم می کنمت ..  عشق من دو تا تیکه کون خواهرشو تو دستای خودش گرفته بود و وقتی اون کونو بازش می کرد کیر مصنوعی رو می دیدم که چه جوری با شکافتن کس میره تا انتها و دوباره بر می گرده . منو به هوسم می آورد . منو می ترسوند . نه نهههههه زیبا .. اونا حسابشون جداست . فردا پس فردا یه جای کار گیر میفتن . نباید فکر کنن که با از دست دادن بکارت به همین صورت  مفت در رفتن . من به اونا اجازه نمیدم .. چی رو اجازه نمیدم . حس می کردم که گاهی دارم به اونا غبطه می خورم . چون هرچی دستمو از روی کس به قسمتهای عمیق ترش می رسوندم لذت به یه حالت مخصوصی در حال پخش شدن بود -زیبا چته دختر . تا حالا کس باز ندیدی ؟/؟ یه روزی مال خودت هم باید بازشه . بیکار نشین . من که نمی تونم تا ابد اینجا وایسم و پاهام خشک بزنه که کس دادن و حال کردن یکی دیگه رو ببینم . جاش بود که تو بری زلیخا رو بگایی و خودمم توسط زهیدای با تجربه گاییده شم . از شنیدن این حرفش ناراحت شده و بهم بر خورد . انتظار نداشتم که این جوری باهام بر خورد کنه .. کیره رو کردمش توی کس بهاره . اولش می ترسیدم . استرس داشتم نکنه دردش بگیره . نکنه جیغ بکشه و من نتونم خوب کارمو انجام بدم . هر چند در مورد زهیدا هم با این مسئله روبرو شده بودم ولی یه چیز دراز و کلفت رو که نخواسته بودم توی کسش فرو کنم و عکس العمل اونو ببینم -زیبا نترس . بکنش . تا اونجایی که جا داره فرو کن توش . می دونم تا ته میره بذار بره . نترس .. چقدر ضد حال می زنی . من این دفعه می خوام یه کلفت تر و دراز ترشو واسم بیارن . حواست باشه که وقتی اینو کردی توی کسم باید تند و تند منو بکنی تا حال کردن من به درجه اعلا برسه . .وقتی آروم آروم کیرمو کردمش توی کس بهاره و تا نزدیکای آخرش که رفت قلبم یه جوری شد . من داشتم می گاییدمش ولی حس کردم دارم حسرت اینو می خورم که ای کاش راه کس من باز بود ولی حالا باید این جوری بهش حال می دادم . سعی کردم بی خیال نشون بدم تا از این نقطه ضعفم به نفع خودشون استفاده نکنن و حال منو نگیرن . کار دنیا رو ببین به جای این که من به حالشون دل بسوزونم ممکنه کار به جایی برسه که اونا دلشون به حال من بسوزه . چقدر کس بهاره ناز و خوشگل و خواستنی به نظر می رسید وقتی که کیر رو می کردمش تا ته و می کشیدمش بیرون . شاید بیشتر کیف من به خاطر ناله های این دختر بود که می دیدم چه جوری داره حال می کنه و لذت می بره . اونم با حرفاش بیشتر دلمو می برد . -نمی دونی زیبا .. نمی دونی چقدر مزه میده . چه کیفی داره .. وقتی که بی پرده شدم دیگه انگاری هر چی عشق و حال دنیا بود ریخت توی کسم . خالی شد توی کسم .. نیمی که چه عرض کنم تمام عمرت بر فناست اگه بخوای اون پرده پوسیده لعنتی رو حفظش کنی اگه دوست داشته باشی خودم طوری برات ردیفش می کنم که اصلا نفهمی چه جوری بازش کردم .. سکوت کردم . اینا انگاری خجالت هم سرشون نمی شد . به جای این که نگران وضع خودشون باشن داشتن غصه منو می خوردند -خیلی ممنونم ..همین جوری راحت ترم . . -پس کارت رو تند تر انجام بده .. خیسی کوس بهاره از دو طرف باریدن گرفته بود .  زلیخا طاقباز کرده خودشو انداخته بود روی تخت و زهیدا اونو از روبرو می کرد . دو تا خواهر چه جور داشتند با هم حال می کردند و عشق می دادند . .زهی خودشو به خواهره چسبوند سینه هاشو گرفت توی دستای خودش و آروم لباشو رو لبای زلیخا گذاشت .. حس کردم یه آشوبی دو ر و بر کس من به راه افتاده . شاید هم از تماس ته کیر که به کسم چسبیده بود و در هر ضربه به کس بهاره یه لذتی بهم می داد این آشوبو در من به پا کرده بود . پاهام سست شده بودند ولی واسه این که پیش این دختره کم نیارم همچنان به گاییدن بهاره ادامه می دادم . منم از پهلو ها سینه هاشو گرفته بودم تو دستام و باهاش بازی می کردم که حال بیشتری بهش داده باشم . با این که می دونستم خیلی داره کیف می کنه ولی کف دستشو گذاشته بود روی کسش و به سرعت داشت باهاش بازی می کرد . این جوری حال بیشتری بهش می داد ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر