ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 73

کیر غضنفر همچنان در حال آتیش زدن کس منیره بود و اون همچنان در حال جیغ زدن . فاصله منیره تا دم در خونه زیاد بود و صداش  دیگه نمی رفت تا اونجا . اوووووووفففففف بزن بزززززن نرمم کن . گرمم کن . از اون جایی که به کبری گفته بودبا بچه هاشه اونم دیگه برای سرکشی نیومد اونجا . نفسش بند اومده بود . کیر درشت غضنفر وقتی رسید به طعمه ای به نام منیره زن حال و روز خودشو نمی شناخت . . باید تا  می تونم با این کس مفت حال کنم . من چه جوری اینو بدم به دست ارباب مجتهد که حالا ریششم که زده هیچ سبیلاشم از ته تراشیده و قیافه شو عین اوا خواهرا در آورده . ای خدا اینا شدن سکان داران این مملکت و سر نوشت ما رو دادن به دست این از ما بهتران که برای فرار از دست زن و بچه شون هزار و یک نقشه می چینن . باز خوبه که ما اگه یه خلافی می کنین ادعایی نداریم .. بعد که دید به خورده  نسبت به اربابش داره کم لطفی می کنه به خودش گفت بهتره که این قدر نمک نشناس نباشم . اون خیلی هوامو داشته و اون دنیا توی جهنم هم با هم هستیم .. واییییییی این همه آخوند توی جهنم .. جهنمو واسه جهنمی ها جهنم می کنه . -منیره جون کست داره آتیش پخش می کنه -همه اینا از گرمایکیر توست غضنفر جون - مرد پاهای منیره رو به دو طرف باز کرد کون گنده زن و پاهای تپلش هوس و هیجان اونو بیشترش کرده وهر لحظه بیشتر از لحظه پیش دلش می خواست که با بدن داغ منیره حال کنه . دستای منیره رفته بود رو سینه هاش و اونو به طرف دهنش می رسوند و نوک سینه هاشو از هوس زبون می زد و می خواست اونو جلو تر بیاره که اگه تونست سینه هاشم میک بزنه . . مرد هنوز فکر می کرد که همه اینا رو در خواب می بینه .باورش نمی شد که زن صیغه ای مجتهد اعلای اعلم اومده باشه زیر کیر اون . غضنفر آن چنان احساسی داشت که انگاری داره  زن پادشاه رو می کنه . -جووووووون منیره جون . عجب تن و بدنی داری . هرچی فرو می کنم توی کست بازم آب و جرم می کشم بیرون . باور کن من  می دونم از دم و دستگاه حاجی خبر دارم اون الان باید کلی قرص بخوره و دوپینگ کنه تا بتونه یه نصفه و نیمه ای باهات مشغول شه -اوووووخخخخخخ کارتو بکن . حرفتم بزن کارتم بکن . واسه همینه که من دست به دامن تو شدم . دست به کیر تو شدم . اگه بدونی چقدر ثواب می کنی . کمک به یک مجتهد که داره این جور جانفشانی می کنه و اگه نباشه جامعه پر از ظلم و گرونی میشه در های بهشتو به روی آدم باز می کنه .-یعنی منیره جون من و تو با این کارمون  بهشتی میشیم ؟/؟ -با این فتواهایی که ملاها میدن آره . چرا که نشیم . اگه اینا می خوان برن بهشت ما که از اونا واجب تریم . مگه اونا چیکار می کنن که ما نمی کنیم . -اونا دارن جامعه ای رو ارشاد می کنند اگه به برکت وجود اونا نباشه ما امروز در جامعه امنیت نداریم رفاه نداریم .. اخلاق مداری وجود نداره . از برکت وجود اوناست که از فساد  هم خبری نیست . -اوخ فدات بشم غضی جون چه قشنگ حرف می زنی . حرفات مثل کیرت قشنگه -دست شما درد نکنه . دهن شما درد نکنه . یعنی حالا ما دیگه بیانات ما کیری شده ؟/؟ - -حالا چرا بهت بر می خوره . چرا به کیرت تو هین می کنی . من که اونو خیلی بالا بالا بردم . حتی بالا تر از ته کسم . اصلا شما مردا چرا به کیرتون توهین می کنین و همش میگین این کیریه و اون کیریه . این کیر بد بخت چه گناهی کرده که همش باید حرف این و اونو بشنوه .. غضنفر خنده اش گرفته بود . منیره حس کرد که کمرش سست و سنگین شده . ساکت شده بود و سعی داشت که دیگه حرفی نزنه .  . دستای غضنفر رو شونه هاش کار می کرد . حس کرده بود که زن داره ار گاسم میشه . -بریز اون معجون اون آب حیاتو خالی کن توی کسسسم نترس چیزی نمیشه اگرم شد می بندیم به گردن مجتهد . اون وقت بچه ام میشه مجتهد زاده .. .. ولی من بار دار نمیشم نگران نباش . مگه مرض دارم واسه خودم شر درست کنم ؟/؟ منیره ارضا شده بود و غضنفر هم خودشو حسابی ول داده بود تا کیرش به هر اندازه که دلش می خواد توی کس  زن خالی کنه . کیرشو از همون پشت از کس منیره کشید بیرون . آب فوران کرد . غضنفر حس کرد که هوس شدیدی داره که فرو کنه توی کون اون  .کیرشو که پنج شش سانتی شل شده بود گرفت توی دستش و اونو مالوند به  سوراخ کون زن . منیره حس کرد که خوشش میاد . اونم دوست نداشت که به این زودیها از کیر غضنفر دل بکنه .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی . 

2 نظرات:

دلفین گفت...

عالی بود مرسی بقیه داستانها هم خوندم عالی بودن

ایرانی گفت...

دستت درد نکنه . خسته نباشی داداش ....ایرانی

 

ابزار وبمستر