ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زنی عاشق آنال سکس 5

می دونستم خیلی درد داره . تحملش خیلی سخته . حتی بعضی ها که برای اولین بار کون می دن تا هفته ها مشکل دفع و نشستن پیدا می کنن . مگر این که این پسر با هام مدارا کنه . منو آروم آروم بکنه . وقتی هم کیرشو فرو کرد توی کونم زود ازم دست بکشه . چند بار نوک کیرشو به سوراخ کونم چسبوند . آروم و نرم این کارو انجام می داد . اگه مثل آمپول زدن باشه همون اول یه سوزشی میاد و بعدش کون آدم عادت پیدا می کنه ولی کسی از آمپول خوردن خوشش نمیاد . یعنی از قسمت فیزیکی اون . کف دستاشو روی کونم می مالید تا منو نرم تر و آماده تر کنه . این کارو که می کرد حس می کردم قسمتی از وسطای کسم در تماس با هم قرار گرفته یه لذتی بهم میدن . یه فشار دیگه به کیرش آورد . کمی دردم گرفته بود . سر کیرش هنوز سوراخ کونمو نشکافته بود . دهها بار سر کیرشو به طرف جلو حرکت داد و برش گردوند به عقب به این امید که در یکی از این حرکات سر کیر رو بفرسته داخل ولی نمی شد . اون باید با یه فشار یک ضرب کارو همون اول یک سره می کرد . می دونستم این طور گاییده شدن درد سنگینی داره ولی از سامان خواستم که این  کار رو بکنه . بد جوری به خودم فشار می آوردم . با فشار کیر سامان روی کونم کمی رو به جلو حرکت کرده وبه ناگهان فریادی کشیدم . سر کیر و دو سانت از تنه اون رفته بود  توی کونم . داشتم درد می کشیدم .. می خواستم بگم کیرشو حرکت نده .درد دیوونه ام کرده بود . نمی دونستم چیکار کنم . می خواستم یه چیزی بگم روم نمی شد .  اون وقت دخترا می گفتند من کم آوردم و پسرا هم متلک بارم می کردند . به جرات می تونم بگم اونا که این قدر ادعاشون می شد خودشون هم توان کون دادن نداشتند . سهیل و سامانو میگم . -تحمل کن آتنا داره میره .. قلب منم داشت می رفت . با حرکت کیر سامان در کون من  دردی در سوراخ و مقعدم به وجود اومد که پنجه هامو به هم می فشردم و زمین و زمانو  از درون بسته بودم به فحش . این درد انگاری زده بود به قلب و زیر سینه هام و به زحمت تلاش می کردم که بتونم کم نیارم . سامان خیلی نرم باهام رفتار می کرد . تازه این نرمش بود که انگاری یه خنجری فرو کرده باشن به شکمم که از قلبم داره می زنه بیرون . خیس عرق شده بودم . -سهیل جون کون این آتنا معرکه است . احسنت به اون شیر پاکی که خوردی . دختر به تو میگن . فدای تو و مرامت که کون میدی و سر امریکا فریاد می کشی . از این حرف سامان خنده ام گرفته بود . این بار دیگه راستی راستی نمی تونستم نفس بکشم . . سهیل از سمت جلو اومد طرف لبام .. سختم بود . من حس می کردم وقتی دارم با یکی سکس می کنم اگه یکی دیگه خودشو بندازه وسط یک بی احترامی و خیانتی نسبت به نفر اول انجام دادم . هر چند در این جا سامان خیالش نبود از این که سهیل اومده داره لبامو می بوسه  یه دستشو گذاشته رو یکی از سینه هام و با یه دست دیگه اش داره کسمو چنگ می گیره تا هوسم زیاد تر شه و راحت تر کون بدم خیلی خوشم میومد ولی این درد گویی که قلب منو از سینه داشت مینداخت بیرون . وقتی بیشتر درد کشیدم که این چند سانتی رو که فرو کرده بود توی کونم کمی به عقب کشید و از نو با یه فشار بیشتری اونو رو به جلو فرستاد . کسم از زیر خیس کرده بود ولی کونم از این نظرهوس کیر رو داشت تا به این پسرا ثابت شه که یک دخترهم توانا ییهای لازمو برای ارائه یک سکس جانانه و مشتی داره . سکسی که می تونست خیلی گرم تراز اینا باشه . حالا درد کون همراه با سوزش شده بود .. لحظاتی بعد که کیر دوباره حرکتی رو به جلو داشت این بار بدون این که بخوام چند بار گفتم هووووووفففففف اووووووفففففف .. -آتنا خوشگله . کیرم فدای اون سوراخ تنگت بشه .. اینا همه طبیعیه .. سحر : این اولین بارشه که داره کون میده ..سامان : پس آتنا جون شیرینی بده شدی که . من که از درد داشتم به خودم می پیچیدم چیزی نگفتم فقط رو مو بر گردوندم و نگاش کردم . . حس کردم که باید یکی دو تا از مویرگهای مقعدم پاره شده باشه . سحر مثل این که فهمیده بود من چی می خوام بگم .. فوری گفت ببین سامان این تو هستی که باید شیرینی بدی . چون داری یک کون آک آک رو می کنی . هر چند دیگه پلمبشو تو باز کردی .اون طرف مونا رو می دیدم که رو یکی از کاناپه ها به طرز عجیبی نشسته لا پا شو باز کرده واز حضار دعوت می کنه که به سراغ  بدنش بیان . و همش داره به کسشم اشاره می زنه . . بی خود نبود سحر و مونا خودشونو از زیر بار کیر خلاص کرده بودند و البته خیلی هم به من سفارش می کردند که کاری نکنم که این پسر ها پر رو بشن و هر کاری که دوست داشته باشن انجام بدن منم گفتم باید فکر و اندیشه و ایده و ارائه راه حل برای پیشبرد کار ها رو بر رسی کرد .حالا فقط دلم می خواست کیر سامان به همون صورت توی کونم حرکت کنه . .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر