ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

اتوبوس هوس 15

راستشو بگو می خوای چیکار کنی ؟/؟ -چرا از اون نگاه خمارت نمی پرسی . حس کردم که خیلی داغ شده . داغ داغ داغ . لبامو به آرومی گذاشتم رو لباش . چقدر تشنه بوسیدن این لبای زیبا و پر حرارتش بودم . -نه نههههههه این جوری نه . -پس چه جوری نلی . من که کاریت ندارم فقط دارم می بوسمت -نهههههه نههههههه ایمان من می ترسم .. -نترس عزیزم فقط یک بوسه همین بوسه ..-من از تو نمی ترسم . از خودم می ترسم . از آتش زیر خاکستر می ترسم -ببین اگه اون بسوزونه منو هم می سوزونه . دو تایی مون با هم در هوس هم غرق می شیم و می سوزیم . -ایمان من می خوام تو بهم زندگی بدی .-به همین زودی . تو که امروز منو از خودت رونده بودی -باید که یکی رو صدا کرد . باید که از یه جایی صدا کرد . -یعنی برا ت فرقی نمی کنه که چه کسی رو صدا کنی ؟/؟ وقتی که اولی رو صدا کنی دیگه تمومه ؟/؟ یعنی امروز اگه یه آدم دیگه ای رو جای من می دیدی بازم ازش خوشت میومد . ؟/؟ -این جوری هام که تو میگی نیست . من شاید قبلا هم ازت خوشم میومده . -نمی دونم نلی تو که با اون رفتارت داشتی سایه منو با تیر می زنی . -نکنه دوست داری بازم سایه ات رو با تیر بزنم . حالا که دارم با تیر نگاهم قلبتو هدف می گیرم بازم واسم ناز می کنی دیوونه ؟/؟ این خانوما هستند که باید ناز کنند ولی ناز تو  از ناز خانوما بیشتره . منو ببوس ببوس چرا ولم می کنی .. اصلا بهش نمیومد همون نلی چند ساعت قبل باشه . می دونستم یک زن مطلقه که کسش به خارش میفته فقط عشق نمی تونه ارضاش کنه . صندلی ها رو خوابوندم -از اون صندلی های آخرین مدلی بود که مثل یه تخت خوابونده می شد . خیلی نرم و راحت . نمی دونم چرا دفعه قبل تا آخرش نخوابونده بودم . این دیگه تجربه ای باشه برای دفعات بعد . جااااااااان چه حالی می ده . دگمه های مانتوی عزیز دلمو بازش کرده  و بعد هم بلوزشو .. دیگه نخواستم کاملا لختش کنم . -نهههههه نهههههه ایمان این جا نه این جوری نه . من می ترسم می ترسم .. نکن نکن .. ولی من دیگه کرده بودم . یعنی کارمو کرده بودم و اونم دیگه نمی تونست بگه که ادامه ندم . هوس از تمام تنش در حال ریختن بود .. -ایمان لختم کن . لباسامو در آر این جوری بیشتر بهم می چسبه . این زن جماعت رو اصلا نمیشه شناخت . گاهی ناز میشن گاهی گاز میشن . همین تا چند  دقیقه پیش برای من ناز داشت ولی حالا میگه منو لختم کن .. سینه های آبدارشو گذاشتم توی دهنم .. مجبور شدم چند تا دیگه از پرده ها رو هم بکشم جلو . آخیش اینجا دیگه جایی بود که مزاحمی نداشتم . این دیواری رو هم که جلوش پارک کرده بودم معلوم نبود دیوار چیه . باغ یا پارک یا اداره و پشت بیمارستان بود هر چی بود که فکر نمی کردم مزاحمی بیاد سراغمون و مثلا یک افسر راهنمایی بیاد در بزنه . هوش از سرم پریده بود . یه وقتی به خودم اومدم که دیدم تن لخت من رو بدن لخت نلی قرار داره . اتوبوس رو دیگه کرده بودم جنده خونه . لبامو گذاشتم رو لبای عشق ناز خودم و کیرمو به کسش چسبوندم . . کس نلی با این که نه ریز بود و نه درشت چاک و شکاف نازک و کوتاهی داشت . وقتی لبه هاشو به دو طرف باز کردم سوراخش خیلی کوچولو نشون می داد . و خیسی کسشم طوری بود که آبش داشت چکه می کرد . خود کسش برق انداخته بود ولی روی کس یعنی اون قسمت بالاش مثل چمنی بود که با ماشین چمن زنی یک دست اصلاحش کرده باشن . نمی شد از هیچ قسمت بدن زیبا و هوس انگیز نلی گذشت . دهنو گذاشتم روی همون قسمت تراشکاری شده کس . چه مزه ای داشت وقتی اونو می ذاشتم توی دهنم و آروم آروم می جویدمش . ولی اگه این نلی ازم انتظارات خاصی داشته باشه چی . نکنه یه وقتی ازم بخواد که باهاش از دواج بکنم . من اصلا اهل این حرفا نیستم . تا وقتی که کس مفت هست اصلا  چیزی به نام ازدواج برام مفهومی نداره . مگه مرض دارم خودمو علاف و اسیر یک زن بکنم ؟/؟ چشای درشت و سیاه نلی به نگاه من دوخته شده بود . بی تابی می کرد . لبامو گذاشتم رو پیشونی کوچیک و خوشگلش و با موهای سرش بازی کردم . در چهره او تر کیبی از عشق و هوس رو دیدم . نمی شد به این سادگی قضاوت کرد که اون داره به چی فکر می کنه ولی با همه اینها براش ارزش قائل بودم و از این که خودشو در اختیار من قرار داده قدر این کارشو می دونستم . خودمو انداختم رو تنش . کیرم به کس خیسش چسبید و و راهشو پیدا کرد و رفت توی کس . . -آهههههههه ایمان ایمان .. ولی طوری لبشو چفت کردم که صدای ناله هاش در نمیومد و دیگه نمی تونست حرفی بزنه . . بازم عشقبازی در اتوبوس داشت بهم حال می داد و فراموش کرده بودم که دفعه  قبل چه بلایی  برسرم اومده .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر