ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زنی عاشق آنال سکس 3

فقط داشتم به اونا نگاه می کردم و حسرت می خوردم که چی می شد جای اونا بودم . هر چند می دونستم اولش خیلی سخته . این پسرا خیلی هم بی ادب بودند و سحر و مونا می تونستن از پسشون بر بیان . هر چند می دونستم اونا هم دارن ادای لاتا رودر میارن و دهن به دهن شدنشون با این پسر لاتا بیشتر شبیه به فیلم بازی کردنه . طوری در عالم خودم بودم که اصلا نفهمیدم پسرا کی سوتین دخترا رو در آوردن . دو تایی شون با جفت سینه های دخترا بازی کرده دونه دونه اونا رو میذاشتن توی دهنشون .حالم گرفته شده بود . سینه های من از سینه های اونا درشت تر و خوشگل تر بود . می دونستم اگه این بچه خوش تیپ ها چششون به سینه های من می خورد بیشتر می تونستن باهاش حال کنن . انگار سهیل و سامان با یه هار مونی خاصی کار می کردند .  تا این جای کار که با هم هماهنگ بودند . دستشونو گذاشتند لای شورت دخترا .. در همون حال دست منم بود لای شورتم . چقدر هوس داشتم . کاش سیروس هم با اونا میومد .کاش میومد و یه حالی بهم می داد . می دونستم اولش خیلی خجالت داره و سخته . آخه من که تا حالا اهل این بر نامه ها نبودم . ولی می تونستم باشم . اووووووووهههههه نهههههه نههههههه کسسسسسم چقدر داغ شده بودم . کمرم داشت خم می شد .دوست داشتم دراز می کشیدم . خیلی سست شده بودم . هنوز کسی بهم دست نزده داشتم ولو می شدم . نهههههههه نههههههه شورت اونا رو هم پایین کشیدند . .. فکر کردم که الان می خوان کسشونو لیس بزنن ولی دو تایی شون کیرشونو به طرف دهن دخترا گرفته سامان با لبای پایین و بالای مونا بازی کرده سرش داد کشید -باز کن دهنتو . کیرم حوصله اش سر اومده . این دفعه اگه کونت واسه کیرم ناز کنه جرش میدم .. -غلط می کنی . می خوای آبرومو ببری ؟/؟ می خواستی این قدر کلفتش نکنی -شما که عاشق چیز کلفتین . باز کن . مونا که حس می کنم یه خورده جا رفته بود دهنشو باز کرد و کیر سامانو توی دهنش جا داد . از اون طرف هم سحر در حال ساک زدن کیر سهیل بود و سر من بی کلاه مونده بود پسرا دستاشونو دراز کرده  اونو به کس دخترا رسونده و چنگشون می گرفتند . چه صحنه هیجان انگیز و حشر آمیزی بود . حاضر بودم دو تا کیر رو با هم بگیرم به دهنم و آب هر دو تا شونو بخورم . . چشام از هوس زیاد به زور باز می شد . نزدیک بود برم خیابون یه مردی پسری رو که داره رد میشه صداش کنم بیاد کمکم . می دونم مثل من دختر,  پسرای زیادی هم بودند که در همون لحظه دلشون می خواست یکی زیر کیرشون باشه که باهاش حال کنن ولی یه سری تابو ها و سد های اجتماعی بین اونا وجود داره که نمیذاره حرفاشونو بزنن . مثل من که می دونستم از هر ده تا مردی که از جلوی خونه رد میشن نه تا شون با یه اشاره میان که بهم حال بدن ولی جراتشو و روشو نداشتم که برم از اونا خواهش کنم .. . پسرا کیراشونو از توی دهن دوستام بیرون کشیدند . سهیل : سحر خانوم این دفعه دیگه از درد و می ترسم و آخ مامان جان و آخ بابا جان دیگه خبری نیست . اون دفعه رو خیلی  بهتون رحم کردیم که دست  از سرتون بر داشتیم . نا سلامتی دارین زن میشین بزرگ شدین . 18 سالو رد کردین . . الان شدین گوگولی مگولی گوگلی .-آخخخخخخخ .سهیل .. یه کاریش بکن .. کسمو بخورش . این قدر بد جنس نشو .اون دفعه نزدیک بود جرم بدی و کمرمو سنگین کردی رفتی . بازم با این حال چون دوستت داشتم و پسر خوبی بودی گفتم که بیای .. مونا از اون دور صدام زد . -آتنا زود باش اون قوطی کرمو  از روی میز توالت بردار بیار پسرا معطلن . آتنا اینجایی ؟/؟ جوابشو دادم ولی هرچه دنبال تی شرتم می گشتم که اونو کجا انداختمش پیداش نمی کردم . با همون سینه ها و نیمتنه لخت و دامن کوتاه  قوطی کرم رو گرفته رفتم پیش پسرا . سحر : دختر دایی می بینم پیشرفت کردی . -بشر رو به تر قیه . قوطی کرم رو دادم دست سامان . -ببینم آتنا جون بد چیزی نیستی ها . فقط یه خورده دیگه چاق شی میشی هر کول . . صدام در نمیومد . ولی دوست نداشتم باهام این جور بر خورد شه . دو تا دخترا قمبل کرده و پسرا تا می تونستند سوراخ کون سحر و مونا رو چربش کردند . داشتم می رفتم که مونا گفت همین جا باشم و به موهاش دست بکشم و کاری کنم که حواسش یه نموره ای مشغول شه که درد کمتری از کون دادن احساس کنه . .من شده بودم ندیمه اونا . ولی بازم بد نبود وایسادن و دیدن این صحنه ها . هر چند به مونا و سحر حسادت می کردم . مونا یه جوری بهم نگاه می کرد و لب ور می چید که حس کردم چی می خواد بگه . چند بار لباشو باز و بسته کرد و با چهره ای در  هم با همون حرکت پانتومیمی و لب خاموش گفت که درد داره درد داره . . دو تا پسرا کیرشونو به سوراخ کون دخترا فشار داده مونا جیغ وحشتناکی کشید و سحر هم تا رفت فریاد بزنه سرشو محکم به سینه ام چسبوندم و صدای فریادشو به نیمه فریاد تبدیل کردم ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر