بنفشه یه نگاهی به بدن فریده انداخت و اونو خیلی خوش اندام و زیبا دید . دلش می خواست دوست پسرش بره به سمت اون ولی فرید ه کیر افشینو گرفته بود توی دستش و با هاش بازی می کرد . اون با اون شم زنانه اش متوجه شده بود که بنفشه یه جور خاصی به افشین خیره شده انگاری دوست نداره که فریده با افشین ور بره ...
افشین : فریده جون .. فرزین و بنفشه از همراهان گل ما هستند که خیلی هم خونگرمن ..
فریده : قبلا تستشون کردی ؟
افشین : با اجازه شما ...البته بنفشه جونو تست کردم . رونق این جا ازبرکت وجود شماست
فریده : ولی کیر خیلی با حالی داری .. خوش به حال اونی که زنت مبشه .. اگه دوست داشته باشی تو بشو شوهر ایرانی من . یه شناسنامه دیگه هم دارم که می تونم با اون عقد شیم .
بنفشه داشت حرص می خورد . این زنه چی داره میگه . می خواد بشه زن عقدی شوهرش . مگه هر کی به هر کیه . درسته که فریده داره شوهر امریکایی خودشو دور می زنه ولی این جوری نیست که هر وقت عشقش کشید از هر کشور دیگه ای که دوست داشت بره و یه شوهر برای خودش انتخاب کنه .
فرزین : فریده خانوم این خلاف نیست ؟
فریده : داشتم شما رو امتحان می کردم .
بنفشه : فریده جون اگه دوست داشته باشی ما جامونو عوض کنیم .
فریده : من فعلا اشتهای این پسرو دارم . فقط اصلا دلم نمی خواد اون زن بگیره ...
فریده کیر افشینو گذاشت توی دهنش و طوری هم اونو فرو برد به سمت حلقش که بنفشه اثری از کیر شوهرشو نمی دید ..
افشین رو زمین دراز کشیده بود و بنفشه در حال حرص خوردن بود ... به سمت اونا رفت و کونشو گذاشت رو سر شوهرش ... فریده با این که خودش بانی این مجلس بود و از نطر اون سکس تر کیبی مانعی نداشت مگر این که طرف سکس ناراضی باشه ولی از این حرکت بنفشه خیلی ناراحت شده بود ... افشین شروع کرد به زبون زدن کس زنش ... فریده هم تو دلش می گفت من دارم کیر شو ساک می زنم و اون داره کس بنفشه رو لیس می زنه ؟ حرصش گرفته بود ... از دور یه اشاره ای به یکی از مریدانش کرد و یه جوان قد کوتاه و شکم گنده و قوی هیکلی اومد نزدیک اونا . اسمش بود شاهین ...دوزاریش افتاد که باید چیکار کنه .. از پشت دستاشو گذاشت رو شونه های بنفشه و زن تا بخواد بفهمه چی شده شاهین عین یک چنگک و همون جور که یک شاهین شکارشو از رو زمین بلند می کنه اونم مثل یه آهن ربا بنفشه رو از رو دهن افشین بلند کرد . بنفشه حس کرد که عین یه پر کاه از رو زمین بلند شده ..
-نهههههه نهههههه من نمی خوام از این جا تکون بخورم .. می خوام پیش افشین جون بمونم .
فریده : پسر اگه می تونی پستونکت رو توی دهن این خانوم خوشگله فرو کن .
شاهین از طرز صحبت فریده تعجب می کرد . متوجه شد که گلوش بد جوری پیش افشین گیر کرده .. بنفشه یه نگاهی به شوهرش انداخت و در حالی که شاهین اونو یه دستی به زیر دوش می برد گفت الان حالت رو جا میارم .. بعضی از دوشها حالت عمومی داشت .. و تقریبا هر چند متر در میون در انتهای دیوار قرار داشت . شاهین شیر دوشو باز کرد و بنفشه رو روی زمین خوابوند . زن دیگه دست و پا نمی زد . یواش یواش از این حرکت شاهین خوشش میومد .. پسر یه لبفی بر داشت . در حالی که به تن و بدن بنفشه می مالوند گفت خوبه بعد از مدتها یکی رو. گیر آوردم که مثل خودمه ..
بنفشه : یعنی شکم من مثل شکم توست ؟
-حرف نباشه خوشگله .. اسمت چیه ..
بنفشه در حالی که نگاهشو به سمت شوهرش و فریده دو خته بود گفت به من میگن بنفشه خانوم ..
شاهین هم گفت به منم میگن شاهین . اگه هر زن و دختری رو توی چنگال خودم بگیرم دیگه امونش نمیدم . درسته قورتش میدم .
-تو که شبیه کبوتر هم نیستی چه جوری شاهین شدی ..
پسر از گوشه دیوار یه قوطی بر داشت که ظاهرا روغن ماساژ بود . بنفشه رو روی زمین خوابوند و فقط روی باسن اونو آغشته به روغن کرد و طوری با دو تا دستاش کونشو می مالوند که برای لحطاتی زنو به خواب برد . بنفشه تا بخواد بفهمه چی شد کیر اون پسر روتا انتها توی کسش حس کرد . اون به دمر کف حموم دراز کشیده بود و در حال کس دادن بازم چشم از فریده و افشین بر نمی داشت . شاهین دستاشو گذاشته بود به دو سمت بنفشه و از اون جایی که شکمش گنده و گرد بود می خورد به کون بنفشه ..
بنفشه : اوووووووویییییی ... بکن .. بکن ..تند تر ... افشین حالا بعد از فرزین می دید که یکی دیگه هم پیدا شده که داره زنشو می کنه .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
افشین : فریده جون .. فرزین و بنفشه از همراهان گل ما هستند که خیلی هم خونگرمن ..
فریده : قبلا تستشون کردی ؟
افشین : با اجازه شما ...البته بنفشه جونو تست کردم . رونق این جا ازبرکت وجود شماست
فریده : ولی کیر خیلی با حالی داری .. خوش به حال اونی که زنت مبشه .. اگه دوست داشته باشی تو بشو شوهر ایرانی من . یه شناسنامه دیگه هم دارم که می تونم با اون عقد شیم .
بنفشه داشت حرص می خورد . این زنه چی داره میگه . می خواد بشه زن عقدی شوهرش . مگه هر کی به هر کیه . درسته که فریده داره شوهر امریکایی خودشو دور می زنه ولی این جوری نیست که هر وقت عشقش کشید از هر کشور دیگه ای که دوست داشت بره و یه شوهر برای خودش انتخاب کنه .
فرزین : فریده خانوم این خلاف نیست ؟
فریده : داشتم شما رو امتحان می کردم .
بنفشه : فریده جون اگه دوست داشته باشی ما جامونو عوض کنیم .
فریده : من فعلا اشتهای این پسرو دارم . فقط اصلا دلم نمی خواد اون زن بگیره ...
فریده کیر افشینو گذاشت توی دهنش و طوری هم اونو فرو برد به سمت حلقش که بنفشه اثری از کیر شوهرشو نمی دید ..
افشین رو زمین دراز کشیده بود و بنفشه در حال حرص خوردن بود ... به سمت اونا رفت و کونشو گذاشت رو سر شوهرش ... فریده با این که خودش بانی این مجلس بود و از نطر اون سکس تر کیبی مانعی نداشت مگر این که طرف سکس ناراضی باشه ولی از این حرکت بنفشه خیلی ناراحت شده بود ... افشین شروع کرد به زبون زدن کس زنش ... فریده هم تو دلش می گفت من دارم کیر شو ساک می زنم و اون داره کس بنفشه رو لیس می زنه ؟ حرصش گرفته بود ... از دور یه اشاره ای به یکی از مریدانش کرد و یه جوان قد کوتاه و شکم گنده و قوی هیکلی اومد نزدیک اونا . اسمش بود شاهین ...دوزاریش افتاد که باید چیکار کنه .. از پشت دستاشو گذاشت رو شونه های بنفشه و زن تا بخواد بفهمه چی شده شاهین عین یک چنگک و همون جور که یک شاهین شکارشو از رو زمین بلند می کنه اونم مثل یه آهن ربا بنفشه رو از رو دهن افشین بلند کرد . بنفشه حس کرد که عین یه پر کاه از رو زمین بلند شده ..
-نهههههه نهههههه من نمی خوام از این جا تکون بخورم .. می خوام پیش افشین جون بمونم .
فریده : پسر اگه می تونی پستونکت رو توی دهن این خانوم خوشگله فرو کن .
شاهین از طرز صحبت فریده تعجب می کرد . متوجه شد که گلوش بد جوری پیش افشین گیر کرده .. بنفشه یه نگاهی به شوهرش انداخت و در حالی که شاهین اونو یه دستی به زیر دوش می برد گفت الان حالت رو جا میارم .. بعضی از دوشها حالت عمومی داشت .. و تقریبا هر چند متر در میون در انتهای دیوار قرار داشت . شاهین شیر دوشو باز کرد و بنفشه رو روی زمین خوابوند . زن دیگه دست و پا نمی زد . یواش یواش از این حرکت شاهین خوشش میومد .. پسر یه لبفی بر داشت . در حالی که به تن و بدن بنفشه می مالوند گفت خوبه بعد از مدتها یکی رو. گیر آوردم که مثل خودمه ..
بنفشه : یعنی شکم من مثل شکم توست ؟
-حرف نباشه خوشگله .. اسمت چیه ..
بنفشه در حالی که نگاهشو به سمت شوهرش و فریده دو خته بود گفت به من میگن بنفشه خانوم ..
شاهین هم گفت به منم میگن شاهین . اگه هر زن و دختری رو توی چنگال خودم بگیرم دیگه امونش نمیدم . درسته قورتش میدم .
-تو که شبیه کبوتر هم نیستی چه جوری شاهین شدی ..
پسر از گوشه دیوار یه قوطی بر داشت که ظاهرا روغن ماساژ بود . بنفشه رو روی زمین خوابوند و فقط روی باسن اونو آغشته به روغن کرد و طوری با دو تا دستاش کونشو می مالوند که برای لحطاتی زنو به خواب برد . بنفشه تا بخواد بفهمه چی شد کیر اون پسر روتا انتها توی کسش حس کرد . اون به دمر کف حموم دراز کشیده بود و در حال کس دادن بازم چشم از فریده و افشین بر نمی داشت . شاهین دستاشو گذاشته بود به دو سمت بنفشه و از اون جایی که شکمش گنده و گرد بود می خورد به کون بنفشه ..
بنفشه : اوووووووویییییی ... بکن .. بکن ..تند تر ... افشین حالا بعد از فرزین می دید که یکی دیگه هم پیدا شده که داره زنشو می کنه .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر