بدنم یکسره به لرزه افتاده بود . دوست داشتم بیشتر و تند تر به کردن کونم ادامه بده . کف دستامو تا جایی که می تونستم گذاشتم روی کونم .
سیاوش : هر وقت خسته شدی بگو ..
-نه عزیزم . هر وقت خودت خسته شدی می تونی دست بکشی . من هیچوقت خسته نمیشم . من هیچوقت از این کار خسته نمیشم .
سیاوش : می دونم شوهرت نمی تونه خوب سر حالت کنه . خودم از این به بعد ردیفت می کنم . دلم برات می سوزه . حیف از تو که چقدر سختی کشیدی .
همش انتظار داشتم که اونم مثل جبار بگه که از شوهرت جدا شو تا من بگیرمت . هم دلم می خواست این حرفو بر زبون بیاره و هم نگه . به این خاطر بگه که عشقشو نشون بده و به این خاطر نگه که این کار شدنی نبود . چون من واقعا نمی دونستم اون سوی قضیه چی میشه و از طرفی من پژمان شوهرمو هم دوست داشتم و نمی خواستم جواب خوبی های اونو با نمک نشناسی بدم . درسته که من بهش خیانت می کردم ولی همین که از جریان چیزی نمی دونست و همچنان براش یک بت بودم این برای روحیه اش از همه چیز بهتر بود .
-مثل این که خیلی با کون دادن سر خوشی ...
-من با هر چی که سبب شه تو رو و کیر تو رو بیشتر توی بدنم حس کنم سر خوشم . خیلی از زنا میگن چون کیر توی کون آدم هیچ احساس لرزشی خاصی رو بابت هوس به وجود نمیاره پس ما نمی تونیم لذت ببریم . اما من وقتی کیر تو رو با تمام عشق و هوس و نیازم احساس می کنم اونو یک عاملی می دونم برای ایجاد صمیمیت بیشتری که رابطه و پیوند ما رو محکم تر می کنه برای همین لذت رو در سراسر بدنم حس می کنم . و این لذت به تمام نفاط بدنمم سرایت می کنه .
-آحخخخخخخخخ آتنا چه قشنگ حرف می زنی . چه قشنگ مسائلو به هم ربط میدی . منظقی و همراه با احساس . -آخه حس با تو بودن رو دارم . می خوام لذت ببرم . خوشم میاد . جوووووووون .. این چه کیفی میده ... آخخخخخخخخ ...
حرکات سیاوش نشون می داد که کیرش توی کون من یه حالی پیدا کرده که به شدت در حال جلو گیریه . از اون جایی که من گفته بودم خیلی حال می کنم که کونمو می کنه اونم دوست داشت لحظات بیشتری رو به من حال بده و منم واقعا داشتم حال می کردم .. هر لحظه بیشتر حس می کردم که مقاومت کونم بیشتر شده . طوری که با هر فشار رو به جلوی اون بیشتر از دفعه قبل حال می کردم . دوست داشتم پیشروی اون بیشتر و بیشتر شه ...
-بغلم بزن سیا .. دستاتو بدار دور کمرم . من مال تو ام .. بگو حالا با چشات داری کجا رو نگاه می کنی ...
-جز بدن تو چه چیز دیگه ای رو می تونم دید بزنم ...
-حالا از جای خاصش بگو ...
لذت می بردم اگه یه مردی هنگام کردن من طوری از سوراخ کونم حرف می زد که انگاری داره از گرانبها ترین الماس دنیا حرف می زنه و سیاوش هم همین کارو با من انجام می داد .
- یه احساسی دارم که نمی دونم چه جوری بگم آتنا . فقط همینو می دونم که دلم می خواد کیرم یه پیوند همیشگی داشته باشه با کون تو .. اگه من و تو نمی تونیم به عقد هم در بیاییم حداقل این دو تا عقد هم شن .. اون وقت این بهونه ای میشه که ما بیشتر همدیگه رو ببینیم ...
اونم معلوم نبود چی داره می گه . و لی همون که داشت برام حرف می زد و همون آهنگ صداش هوس منو ریاد تر می کرد . من و اون دستا رو بین کون و سینه هام جا به جا می کردیم . یعنی وقتی با دستام سینه هامو حرکت می دادم دستای اون روی کونم بود و اگه با کونم ور می رفتم اون دستاشو می ذاشت رو سینه هام .. ..
-روی کسمو بزن ... بزن ..
دهنمو باز کرده بودم ... تمام بدنم کیر می خواست ... حفره های بدنم کیری می خواست که بره داخلش و با اون یازی کنه ... و بقیه بدنم دوست داشت که کیر با فشار روشون حرکت کرده مثل یک ماساژور عمل کنه .
-جووووووون ... آخخخخخخ کسسسسسسم ..کونم .... عالی ! عالی ! بسیار موثر .. بزن روی کسم .. تند تند .... سینه هامو فشارش بگیر .... آییییییییی ...
لبامو باز می کردم ... گاه گازشون می گرفاتم و گاه دهنموتا جایی که جا داشت باز می کردم ...
-چرا تو نباید ده تا دست و ده تا کیر داشته باشی ... با یه دستت بزن روی کونم ....
اون غلام حلقه به گوش من شده بود ... گرم و داغ ..مثل همیشه آبم از کسم خالی شد .. و اون همچنان به کسم ضربه می زد و کونمو می کرد .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر