ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 174

پسر به مادرش رحم نکرد . طوری فرو می کرد توی کس مادرش که انگاری تا حالا کس ندیده باشه  . اکرم هم سرشو می آورد بالا تا یه نگاهی به کیر بندازه اونم طوری رفتار می کرد که گویی تا حالا کیر ندیده باشه .. -مامان اگه می خوای تمرین کنیم . حرفایی رو که با هم قرار گذاشتیم بزنیم تا نادیا نیومده . تمرین کنیم .. -باشه .. اوووووففففففف باشه عزیزم کریم این جوری خوبه فکر می کنی اون گول بخوره که ما داریم حال می کنیم؟/؟ -عالیه مامان . خیلی طبیعی بازی می کنی .. -حالا مادر جون من می خوام یه چشمه بیام تو نظرت رو بگو چه طوره -مامان چرا یه چشمه میای یه دریا بیا دیگه . بگو بگو الان دختره سر می رسه -مامان خوش به حال بابا .. توکه حالا این قدر تنگی اون موقع چی بودی .. یه نگاهی به کس اکرم انداخته دیدم که این کریم هم که کیرش جوندار بود چه جوری اونو تا ته کس گشاد مادرش می فرسته . -اوووووخخخخخخ اکی جون اکی خوشگله من -چیه اکی فدای ناز پسر گلش بشه ..بگو هر چی دلت می خواد بگو .. کس داغ و خیس اکرم کیر پسرشو ملتهب کرده بود .. -مامان .. خیلی داغه می سوزونه .. نمی تونم جلو شو بگیرم .. -نههههه نههههههه زوده کریم .. صبر کن  همزاد برسه  اون وقت ببینه که ما دستوراشو خوب گوش کردیم . -باشه مامان باشه بعدا خیس می کنم . اکرم خودشو عقب کشید -بیا کریم کیرت رو بیار هوس دارم کیرتو بخورم و باهاش حال کنم . بیار گرسنمه  تشنمه .. -مامان بهت آب میدم . آب کیرمو می ریزم تو دهنت -تا قطره آخرشو می خورم ..-اووووووخخخخخخ اکی جون اکی جون کریم به فدات . پسرت فدات شه . نوش جونت آب کیر من نوش جونت .. هر وقت دوست داشتی بهت میدم که بخوریش .. مادر این بار کیرمنو از دهنش بیرون نکشید که جوابی بده ولی در توقف بعدی گفت کریم کریم جون . فدای اون قد و بالات بشه مادر . من روزی سه بار می خوام روزی سه دفعه که منو بکنی .. آخخخخخخخخخ .. نههههههههههه عزیزم عزیزم کیر بده کیر بده کیر بده .. اونا رو گذاشتم به حال خودشون تا ببینم پسره می تونه مادرشو به ار گاسم برسونه و حتی آب کسش رو هم بیاره یا نه کریم دستشو گذاشت پشت کون مادرش . زن از این حرکات دست پسرش لذت زیادی می برد و لرزشی رو در تمام وجودش احساس می کرد -کریم حرف بزت و کارت رو بکن . من دوستت دارم پسرم .-مامان مطمئنی که دیگه نمی خوای ساک بزنی ؟/؟ -حالا نه .. دوباره هوس کردم که کیرت رو فرو کنی توی کس من . می خوام حال کنم . حال کنم . -این جور که تو از حال کردن میگی اگه بدونی چقدر لذت می برم . ولی اینجا و ای.. من این چیزا حالیم نیست . هر وقت مادر گفت باید آبتو خالی کنی توی دهنش .. -کی اینجا ؟/؟ -نه در خونه باید یه حال اساسی به من بدی -اووووووووو مامان مامان جون من .. خیلی خوشحال میشم که این جوری خودت رو داری به آب و آتیش می زنی . اکرم در حالی که به خودش مغرور شده بود از این که مردای زیادی بهش توجه دارن و اون اهمیتی نمیده لذت می برد .. کریم روی مادرش خم شد .. بازم مثل دقایقی پیش کیرشو فرو کرد توی کس مادرش -آیییییییی آیییییییییمن بیچاره شدم بد بخت شدم . یکی به داد من برسه . منو دریابه .. انگاری واسه یه لحظه شوک شده بود .  پاهای مادرو به دو طرف بازشون کرد. خیلی سخت بود این جور با لباس اونو گاییدن . چاره ای جز کردن شدید اون نمونده بود . دو تایی شون رو تخت بودند . کریم  پاهای مادرشو انداخت رو شونه هاش .. نگاش طوری بود که انگاری مادرشو از نو جوون شده می دید . می دونست که همه اینا ناشی از کیره . مادر هم به خوبی حس می کرد و نشون می داد که کیر پسرش به خاطر اون شق کرده نه به این دلیل که اونا دارن این کار رو می کنن که پیش همزاد طبیعی به نظر برسه   --اووووووووهههههههه کریم ولم نکن .. از زیر پیر هنم  با سینه هام ور برو . ور برو .. سینه هام همه رو میکش بزن آتیش بزن .. مادر طوری برای پسرش عشوه میومد که من دلم می خواست بپرم برم وسط اونا .. -مامان مادر جونم هر وقت که این کون سفید رو می بینم حس می کنم که یک دنیا ثروت و عشق و حال در کنار آدمه -تو دنیای منی عزیزم . تو اگه کنارم نباشی انگار هیچی ندارم . بخور سینه های اکی رو -جووووووووون خیلی خوشمزه هست مامان . خوراک سینه با کس خوری خیلی به آدم می چسبه ..... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر