ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان بخش بر چهار 39

یه آهنگ تند غربی رو هم همراه با عملیات خودشون واسم گذاشتن تا سکس ما بیشتر هضم شه .. -بچه ها پسرا اگه بدونین چقدر مامانتو داغ کردین . افشین ! پسرم !  حالا من ازت یه سوال می کنم . تو پیبشنهاد دادی که داروی شما تزریق شه به قسمت کسم و خیلی هم شفا بخش بود و اثرشو همین حالا هم دارم می بینم و حس می کنم . جریان فرو رفتن کیر داخل کون رو به چی تشبیه می کنی .. -مادر جان ما سالها غفلت کردیم . پدر به شما توجهی نداشت . اگه می دونستیم همچین شرایطی پیش میومد اون وقت زود تر دست به کار می شدیم . میگن پیشگیری بهتر از در مان است . الان هم این کیری که داره وارد کون میشه هر چیز اضافی و هر چربی بی خود رو که داخل کونته حلش می کنه .  غذاهایی که می خوریم بهداشتی نیستند و چربی تولید می کنند . مادر جاان تو به در مان روزانه نیاز داری . پس یک بار دیگه میگم که پیشگیری بهتر از در مان است . .. -فدای شما دو تا بشه مادر . چطوره بگیم پیش کیری بهتر از در مان است .. -آره مامانی تو که الان پیششی . دو تا دو تا هم بهت تزریق می کنیم که دیگه تضمینی باشه . . صدای یرخورد بدن اونا با من و آهنگی هم که گذاشته بودند و انرژی و هوس منو زیاد تر می کرد فضای اونجا رو پر کرده بود . من داغ داغ شده بودم . دیگه بی خیال بودم . می دونستم که اسحاق و احسان می دونن که من زیر کیر داداشاشون هستم برای همین خیالم نبود که اونا سر و صدای منو هم بشنون . حالا فکر کنم از روزنه های پشت اتاق داشتن به این صحنه ها دیدکی می زدند . هر چند عسل عسل گفتن دهن شیرین نمیشه . ولی به اندازه کافی از عسل من چشیده بودند . بازم بوی خون فضای اونجا رو پر کرده بود ولی من دیگه بی خیال بودم . پسرام نشون داده بودند که چقدر به مادرشون عشق میدن حال میدن . کس خوتی منو لیس می زدند و خیالشون نبود . یه حس خوب و قشنگی داشتم که نمی تونستم اونو با هیچی مقایسه کنم . حسی که از بودن با اون دو تا پسرام هم نصیبم شده بود . دستامو گذاشته بودم رو دو تا برش کونم اونا رو بازشون کردم تا از تماس جفت کیر های سوزاننده با دو قسمت بدنم حال کنم . چه حال کردنی ! -اووووووفففففف بی بی .. عزیزم .. عشق من .. پسرام .. جفت پسرم .. نهههههه نههههههه ... اون لحظه طوری از کون دادن کیف می کردم که حس می کردم سوراخ کون من هم خودش یه پا کس شده . دستام رو صورت اشکان که زیر دراز کشیده بود قرار داشت . . اشکان خیس عرق شده بود اون کمر منو نگه داشته از پایین به بالا کس منو می گایید . -اووووووووههههه مامان مامان .. کیر من توی کونت داغ کرده .. داره میاد .. آبش میخواد بریزه -صبر کن پسر ... تو که نیم ساعت پیش آبت اومد . باز بگو مادر بهمون نمی رسه غذا خوب درست نمی کنه . -مادر من غلط کرده باشم همچین حرفی زده باشم . مامانم بهترین آشپز دنیاست -خب بگو بینم باز چی درست می کنه که شما لذتشو ببرین .. -اووووووففففففف نگو نگو .. افشین  دستاشو گذاشت رو کونم و گفت این کیک خوشمزه رو .. اینو که هر چی بخورم سیر نمیشم -بپا دلتو نزنه .. غش نکنی .. اشکان از اون زیر به حرف اوند و گفت من که این زیر غش کردم .. هوس من که به اوج خودش رسیده بود بازم کاری کردم که اون بیشتر غش کنه . خودمو انداختم روش .  لبامو رو لباش گذاشتم و اونو سفت و سخت به خودم فشردم . -مامان فدات شم .. کیرم کیرم .. -افشین تحمل کن .. تحمل کن هنوز چربی های کونم حل نشده .. صبر کن .. آبم بیاد . دوباره ار گاسم شم اون وقت به دو تایی تون میگم که کس و کونمو حسابی خیس خیسش کنین . -ووووویییییی وووووویییییی نههههههههه اشکان اشکان نزدیکه . خودمو روی کیر می گردوندم .. -داره میاد ..اووووووخخخخخخ داره می رسم به اونجا .. لبامو از رو لبای اشکان بر داشته تا در یک حالت عمود تری به حرکاتم ادامه بدم . اونو دیگه پرسش کرده بودم . حرکات کیر افشینم توی کون من کند شده بود . می دونستم که نمی تونه دیگه طاقت بیاره . در همین لحظه حس کردم که آب کسم دیگه به نرمی راه افتاده .. هر چند اشکان اگه می خواست باید سر بالایی خالی می کرد ولی از هر دو تاشون خواستم که در همون وضعیت کارو تموم کنن . من ار گاسم شده بودم .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر