ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان بخش بر چهار 38

-اشکان عشق من پسرم . پسرم ولم نکنی ها مامانت داره از داخل و بیرون آتیش می گیره . داره همین جوری می سوزه .. وووووووییییییی .. نههههههههه مامان درمانی رو ولش نکن . ولش نکن .. حرکتش بده .. حرکتش بده .. جوووووووون .. هرچیز اضافی اون داخله حلش می کنه . افشین دهنت درد نکنه که گفتی این دوای درد منه .. -مامان منم می دونستم  . حالا یک سوال می کنم اگه گفتی چرا کیر وقتی به کس می رسه انگاری که دو تایی جرقه می زنن و کس تنها که میشه بازم آدم فکر می کنه داره آتیش می گیره . هر کدوم از ما یه چیزی گفتیم . ولی آخرش این جوابو به ما داد که کیر پوست داره و کس مثل هلوی پوست کنده هست .. -مادر فدای اون کیر و پوست کیرت شه .. .. رفتم به عالم سکوت و خلسه تا از این لحظه های هوسم لذت ببرم . آخ چی می شد که این لحظه های عشق و هوس تا بی نهایت طول می کشید تا اونجایی که زندگی ادامه می داشت تا آخر دنیا تا هر وقت که نفسی بود . لبامومی جویدم . دستمو می ذاشتم رو سینه هام . -اشکان این دیگه آخرشه این دیگه آخرشه ولم نکن .. اونو رو زمین خوابوندم . رفتم رو کیرش نشستنم حس کردم که خودم می تونم با فشار یک قسمت از کس به روی کیر راحت تر تنظیم کنم که چه جوری به ار گاسم رسیده آبم بیاد . هر حالتی رو که می تونستم روی کیر پیاده کردم . در بعضی حالتا طوری خوشم میومد که حس می کردم دیگه نمی تونم ادامه  بدم و نیاز به اینه که یکی دیگه این کارو برام انجام بده واسه همین سست می شدم و بازم   از ارضا شدن فاصله می گرفتم . اشکان دستشو گذاشته بود قسمت بالای کسم و خیلی آروم ولی با فشار دور اون قسمت می گردوند و چنگش می گرفت .. -مامان دوباره شروع کن این بار بهت قول میدم که زود تر به آخر عشق و حالت برسی .. .. راست می گفت .. نمی دونم با این سنش و تجربه کم چطور به این چیزا آشنایی داشت .. -ولم نکن .. ادامه بده روی کسمو چنگش بگیر .. انگشتاتو با دور بیشتری بگردون . اوخیششششش کسسسسسسسم کسسسسسسسم کیرت رو می خواد .. پلکهام به دو طرف باز شده روش ولو شدم و با فشار خودمو انداختم روش و لبامو گذاشتم رو لباش .. یک ریز داشتم حال می کردم اونم آب کیرشو از همون مسیر رو به هوا خالیش کرد توی کسم .. با این که خبلی دلم می خواست که کسم این آبشو قورتش می داد ولی گذاشتم هر مدلی که دوست داره باهام حال کنه . بذار هر جور که عشقشه با کس مامانش حال می کنه همونو رو من پیاده کنه . بی خیال بی خیال شده بودم . تازه داشتم کمی احساس سوزش می کردم . ولی  از بس لذت زیر پوست من نشسته بود که دیگه اون سوزشها واسه من هیچ به نظر می رسیدند.  افشین اومد جلو -داداش خسته نباشی .مامان تو هم خیلی حرفه ای کار کردی . -خب پسرم به شما رفتم دیگه .. این بار افشین دست گذاشت زیر شکمم منو بالا تر آورد -اشکان تو و مامان به همین صورت باشین . انگشتشو گذشت سر کون من .. سر قوطی کرم رو که کنار دستش بود بازش کرد وخیلی آروم و با هوس اونو روی سوراخ کونم مالید . انگشتشو طوری وارد کونم می کرد که منو به هوس مینداخت کیرشو زود تر فرو کنه توی کونم . -اووووووووههههههه افشین افشین زود تر منو بکن . فرو کن توی کونم .. کیر اشکان شل شده بود ولی دستمو رسوندم به اون کیر و باهاش بازی کردم .. با کیر اشکان شروع کردم به حرف زدن . -بچه بد پسر بد .. کارت رو کردی تموم شد رفت . سرت رو انداختی پایین ؟/؟ مثلا خیلی خجالتی و سر به زیر شدی ؟/؟ تو که حالا رفته بودی اون جا هایی که نباید می رفتی . تو که  رفته بودی به خونه و جا های ممنوعه مامان جونت و داشتی با هاش روبوسی می کردی . دستمو گذاشتم رو سر کیرش . به حرفای کیری خودم ادامه دادم . -خب بچه خوب حالا یواش یواش از خواب پاشو که اونجای مامان معجزه می کنه . همین طورم شد و چه سریع کیر اشکان از جاش حرکت کرد . حتی من با دستام تنظیمش نکردم . خودش یک آن پرید و دوباره رفت تا ته کسم نشست . -عزیزم اشکان خونه خودشو خوب وارده . راهشو خوب می دونه .. کیر اشکان رسیده بود به ته کسم و حرکاتشو دوباره شروع کرده بود افشین هم از پشت به کونم فشار می آورد . دو تایی شون با جفت سوراخام مشغول بودند . بازم رفته بودم به عالم بی خبری .. .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر