ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بابا تقسیم بر سه 13


قربون دختر ناز و خوشگل خودم برم . هر جوری که تو واسم بخوری خوبه . من همونشو دوست دارم . -بابا جونم من همیشه کیرتو ساک می زنم . بزرگتر که شدم . خانوم بزرگی که شدم دهنمو می تونم بیشتر باز کنم تا اون موقع چاق ترم میشم بیشتر کیرتو می فرستم تو دهنم -نورا این ساک زدن و این اصطلاحاتو از کجا یاد گرفتی ؟/؟ حالا واسه ما فیلم میای و سر پدرت میخوای شیره بمالی ؟/؟ که به من درس بده . ساک زدن دیگه چه حرفیه ؟/؟ -بابا تو خودت یه بار گفتی . راستش اصلا یادم نمیومد همچین حرفی بهش زده باشم  ولی بدم میومد بچه اونم دختر بچه بخواد از این حرفای سکسی لات منشانه پیش باباش بزنه . اون اگه یه پسر م بود من نمی ذاشتم در تکیه کلامهاش از این حرفا استفاده کنه . قبل از این که بیشتر ناراحتش کنم کیرمو بیشتر فرو کردم تو دهنش و اونم خیلی خوشمزه واسم ساک می زد . با اون لبای کوچولو گرد کرده اش خیلی بهم حال می داد . بیحس شده بی اختیار رو تخت دراز شدم و اونم رو من قرار گرفت و همچنان به ساک زدن خودش ادامه می داد -گاهی دهنشو رو کیر من باز می کرد و می گفت بابا از آب نبات دسته دار هم خوشمزه تره . بیضه های منو تو دستاش می گردوند حس کردم آب کیرم میخواد بریزه تو دهن نورا . سرشو با دو تا دستام به عقب برده و با یه فشار از طرف خودم کیرمو ازدهنش کشیدم بیرون .-بابا چیکار می کنی . بذار کیفمو بکنم . مگه خودت لذت نمی بری ؟/؟-چرا نورا جون واسه همین لذت بردن زیادیه که کیرمو از دهنت کشیدم بیرون . نمی خوام آبمو همون اسپرمو تو دهنت خالی کنم -پس می خوای کجا خالی کنی پدر تو کوسم بریزی ؟/؟ -نورا تو امشب باهام لج کردی ؟/؟ این حرفای زشت چیه . اولا تو دختر بچه ای و هنوز راه اونجات باز نشده در ثانی من آبمو واسه چی خالی کنم ؟/؟ -پدر مگه تو دوست نداری خوشت بیاد و از من راضی باشی ؟/؟ -من ازت راضیم .. -بابا وقتی تو لذت ببری می دونم ازم راضی ترم میشی هر جا دوست داری آبتو خالی کنی بکن . من حرفی ندارم . قبوله .. دستمو دوباره گذاشتم رو کوسش و باهاش بازی کردم . دیدم هیجانی شده ولش کردم . نمی خواستم بازم هوس رو ز از نو روزی از نو را داشته باشه .عادت می کنه بچه . به در خواست من پشت به من و در یه حالت قمبلی قرار گرفت . می خواستم آبمو خالی کنم تو اون قسمت وسط کونش . بدون این که  کیرمو فرو کنم تو سوراخ کونش می تونم اونو  از درازا بمالم به درازای درز کون نورا و با چند بار حرکت داغ شم و خالی کنم . کیرمو گذاشتم اون وسط و در اینجا نورا لاپاشو از عقب باز ترش کرد و کیرم روی کوس دخترم قرار گرفت -آخخخخخخ بااااابااااااا جوووووون کوسسسسم کوسسسسم داره آتیش می گیره . -دیگه رشته امور از دستم در رفته بود . اون هر کاری که دلش می خواست می کرد و هرچی که می خواست می گفت . -بابا می کنی توش ؟/؟ -خیلی روت زیاد شده دختر . کاری می کنی که این دفعه نسبت به تو بی خیال شم و من بگم دختری به اسم نورا ندارم و نمیخوام .. ظاهرا فهمید که این بار دیگه خیلی جدی بر خورد کردم . آخه یک شبه می خواست ره صد ساله بره . یه دختر یازده دوازده ساله که تا این حد پیشرفت نمی کنه . اونم با پدرش . -باشه بابا هر طور میلته هر وقت خواستی حالتو بکن . کیرمو گذاشتم بین دو تا قاچ کونش و دوتا برش  کونشو از دو طرف  به طرف درز وسط حرکت داده و روی کیرم می کشیدمشون . این کار کیف زیادی به من می داد وتمام کیرم از این کارم لذت می برد و تمام بدنم .-نهههههه آخخخخخخ آخخخخخ نورا آخرش باباتو گول زدی .. -این گولک بود بابا . گولش هنوز مونده . کیرم هنوز در حال خالی کردن روی کون نورا بود . وسط کون و قسمتی از روی کونشو پر از قطرات سفید و شیری آب کیرم کرده بودم . -عزیزم نورا زبونتو در آر بینم .. این کارو انجام داد و منم زبونشو میون دو تا لبام قرار داده و با زبونم اونو لیس زده و با لبام مکیدمش . -بابا چرا این کارو می کنی ؟/؟ من دوباره داره خوشم میاد -واسه این این کارو می کنم که نمی دونم چه جوری حریف زبونت بشم . خیلی شیطون بلایی . -بابایی خیلی دوست دارم این کارو می کنی -عزیزم بسه دیگه -باشه پدرجونی واسه امشب دیگه بسه دیگه . این حرفو که بر زبون آورد دیگه نتونستم بهش آفرین نگم . واقعا منو از رو برده بود . اون لحظه این حرف و شیطنت و حاضر جوابیش به دلم نشست . بی اختیار اونو بغلش کرده و لبامو گذاشتم رو لباش و در حالی که دوباره داغ شده بودم اونو بوسیدم و اونم با یه عشوه و وسوسه انگیزی خاصی منو می بوسید و خودشو به تنم می چسبوند . کیرم با این که دوباره شق و دراز شده بود وبه شکم دخترم چسبیده بود ولی دیگه تصمیم گرفتم که ختم جلسه رو اعلام کنم . ظاهرا نورا هم فهمیده بود که باید بس کنیم . اون اگه به این کارا عادت می کرد دیگه از درس و مشقش می افتاد و من نمی تونستم خودمو ببخشم . دخترم باید یه خانوم دکتر ماهر به کارش می شد . از اون دکترای الکی کلیشه ای نه . یکی که من و همه جامعه بهش افتخار کرده  مفید به حال همه باشه . باید از نفوذی که روش دارم استفاده کنم تا درساشو به بهترین وجهی بخونه ولی هرچی که فکر می کردم فعلا این اون بود که رو من نفوذ داشت ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

hero گفت...

khaste nabashi khili alie vali dir dir up mikoni chera ?


dar kol dastet dard nakone montazere edamashim .

hero گفت...

khaste nabashi khili alie vali dir dir up mikoni chera ?


dar kol dastet dard nakone montazere edamashim .

ایرانی گفت...

سلام به هروی عزیز و نازنین و گلم ! دلم می خواد یه پیام و مطلبی بنویسم با عنوان یک روز یا یکی دوروز ایرانی و از این بعد هر کس که این خواسته به جا و منطقی خودشو بیان کرد من اونو ارجاع بدم به اون پیام که خاطره یا یکی دوروز از زندگی معمولی منه هروجان . در همین حد یک تنه در سایه امیر عزیز این همه داستان نوشتن واقعا توان می خواهد و از طرفی مشکلات کاری و زندگی و خواب و استراحت و رسیدگی به کم و کسری های زندگی متاهلی .. تازه من تازگیها فقط صدای فیلم پشت درهای بسته و راز های پنهان فارسی وانو گوش می کنم و از این دو ساعت هم برای رسیدگی به کارهای سایت استفاده می کنم . بااین حال فرصت بشه اطاعت . عبادتت قبول ..ایرانی

 

ابزار وبمستر