ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 17

یه سری از نماینده ها شعار می دادند شهادت شهادت تنها ره سعادت .. من  که سعی می کرد م یک ژست ثابتی داشته باشم و فقط دهنم باز و بسته شه ادامه داد م. -نیازی نیست که خود را به خاطر شیطان و در راه شیطان به کشتن دهید که سعادت را نصیب خود سازید این راه جز شعله های آتش ثمره دیگری نخواهد داشت . به ملت خود یا آنچنان که خود ساخته اید به امت خود خدمت نمایید تا من و خدای من از شما راضی باشیم . اگر من و امثال مرا می خواهید . حوری مهربان در انتظار شماست . برخیزید . خودمو غیب کردم من واسه این که کسی متوجه حرکتم نشه خیلی آروم خودموبه قسمتهای پایین مجلس رسوند م . ریسک عجیبی کرده بودم . می خواستم ببینم نظر نماینده ها چیه .. یه نفرشون دادزد که من رای منفی به این لایحه می دم . از اون  نماینده های کت و شلواری و خوش تیپی بود که برای حفظ ظاهر مجبور بود یه ته ریش برادرانه ای بذاره .. البته اینا همه دستشون پیش خودشون رو شده بود فقط می خواستند سر  مردم ساده لوح رو شیره بمالند . رفتم  سر وقت اون نماینده ومرئی شدم و خودمو به اون نزدیک کردم و گفتم هم اینک اثری از پاداشی را که در انتظار توست می توانی به عینه مشاهده کنی . زبان برفرج من بکش .. نماینده هاج و واج مونده بود-مگر تو رساله نمی خوانی که چه محترمانه گفتار اندرونی را به کلام انبیرونی ترجمه می فرمایند . به زبان محاوره ای می گویم . کوسم رابلیس -سر و صدا و همهمه از همه طرف برخاست .. -آخرالزمان شده  .. -فردا همه میگن مجلس شده جنده خونه -شرم کنید . شما برهنه به این جهان آمده اید و برهنه از این جهان خواهید رفت . پس چه بهتر که با اندیشه هایی پر بار و اعمالی نیک رخت سفر ببندید . داسمو بالا نگه داشته و اون نماینده از ترس این که نکنه گردنشو قطع کنم پاپیش نمی ذاشت . خودم رفتم طرفش دیدم داره عقب عقبی میره و افتاد رو صندلیش . کوسمو گذاشتم رو دهنش . -بخور ببین چقدر خوشمزه هست . خیلی حال میده . تازه چند صد تا دیگه از همین ها هم توراهند . به اندازه کافی برای همه شما هست . سعی کنید انسان باشید . ما در آغاز آفرینش برهنه بودیم . بابا آدم و ننه حوای شما به همین گونه در بهشت قدم می زدند که گول شیطان را خوردند . نماینده ای که ازش به عنوان ایگرگ یاد می کنیم وقتی که دید خطری متوجهش نیست مثل گربه زبونشو در آورد و شروع کرد به لیسیدن کوس من . دهن بقیه آب افتاده بود . اونایی که عبا عمامه داشتند و می دونستند جنس خوب و اصل چیه زودتر از بقیه به تکاپو افتادند . صدای یکی یکی اونا در اومد که ما هم رای منفی میدیم . واسه این که پشیمون نشن رفتم سراغشون . -کی زودتر همبستگی خودشو با حوری اعلام کرده ؟/؟ دیدم همه انگشتشونو بالا گرفته میگن من .. رئیس مجلس که انگار کلمات را از ته تا سر حلقش می جوید و مثل خرطوم جاربرقی اونو فرو می داد به معده اش  از اون بالا خودشو غل داد و گفت من رئیس مجلسم و اولویت دارم .. -وقتی پای عدالت به میان می آید ریاست به پشیزی نمی ارزد .. درهرحال نمایندگان ملت بر سر کس لیسی با هم گلاویز شده بودند -ساکت شما که عمریست به کوس لیسی و خایه مالی عادت دارید حداقل مرد باشید و اینجا عدالت و نوبت را رعایت فرمایید . یه نماینده ای رو اون جلو دیدم که قیافه اش به نظرم آشنا اومد . از اون انگشت شمار هایی بود که از حق ملت دفاع می کرد . بااین که من زیاد کمدی مجلسو نمی دیدم ولی یه بار که در سالن ترمینال و تو صف توالت بودم واسه این که حوصله ام سر نره از حاشیه در,  این جنگولک بازیها رو می دیدمو اون روز دیدم این یارو چه جور با بقیه در افتاده بود .. نمی ذاشتن که حرف بزنه . رفتم طرفش و گفتم برادر این یک فرمانه که تو عمیقانه و شوهرانه کارت را با من انجام دهی تا دیگران ببینند و بدانند که پاداش دفاع از حقوق مظلومان چیست . بدانند که نسیه روزی نقد می گردد و این نسیه ها شیرین تر از نقدی هایی خواهد بود که آتش دوزخ را به دنبال خواهد داشت . رفتم شلوار یارو رو پایین کشیده و دیگه همه دسته جمعی داشتند به این صحنه نگاه می کردند . کیرشو گذاشتم تو دهنم . چون حس کردم فقط اونه که لیاقت عشقباری با منو داره . هرچند از همه جا بوی تعفن و مردم آزاری به مشام می رسید زنا از حال رفته بودند . رئیس مجلس گفت به حال خود باشید برویم رای بگیریم .ایگرگ : ببخش حوری جون من به خاطر رعایت بقیه نمی تونم کاملا لخت شم -نه این که الان داری رعایت می کنی ؟/؟ باشه هرجورراحت تری منو بکن . اونو رو همون کف مجلس دراز کرده و رفتم رو کیرش نشستم و یه دستمم داس بود . همه چشماشونو گرفته بودند . یه لحظه فکر کردند که میخوام سر از بدن اون فلک زده جدا کنم ولی اون فقط برای ترسوندن اون بی خایه ها یا همون خایه مال ها بود .اونو کشوندمش به یه جایی که فقط دو سه نفر از نمایندگان بغل دستی شاهد بودند . بقیه سرشون به جمع آوری آرا گرم بود . رئیس مجلس مثل قاضی دادگستری چند تا چکش زد روی میز -ساکت نظم جلسه رو بهم نزنین . آهای شما که اون گوشه کنارا شلوغ می کنین ماکه این گوشه نشستیم آدمیم . دل داریم . به فکر ما هم باشین دیگه . از زیر میز بیایین بالا . بذارین اون دونفر کار خودشونو بکنن . این پاداش در انتظار همه ماست . حس می کردم که دارم بی حس میشم . کیر ایگرگ کوسمو آبش کرده بود و همش نگران این بودم که نکنه رشته امور از دستم خارج شه . .. دراینجا یکی از نمایندگان زن از رئیس مجلس اجازه گرفت و رفت پشت تریبون و گفت -سخن من با حوری نماینده بهشت این است که اگر ما این ایثارگری را انجام دهیم پاداش ما زنان نماینده چه خواهد شد . من که نای حرف زدن نداشتم با همون هوسم فریاد زدم -خواهر چند دقیقه ای را تحمل داشته باش پاسخت را خواهم داد ...... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

دادشی دمت گرم خیلی حال دادی مرسی دیونم کردی دوبار این قسمتو خوندم مرسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسی

ناشناس گفت...

سلام امیر خان
خسته نباشید
کارتون عالیه
فقط یه چیزی؛ من داستانهای شما رو برای راحتی خوندن داخل ورد کپی میکردم و بهد از تبدیل به پی دی اف میخوندم.
ولی الان دیگه نمیتونم کپی کنم ...

ایرانی گفت...

سپاسگزارم دلفین جان ! امیدوارم که روزی همه آدمای بد به راه راست هدایت بشن و حق دیگرانو نخورن .شاد باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

سلام به دوست عزیز آشنا م .. امیر عزیز حتما پیام شما رو خونده .علت این کار این بوده که سایتهای دیگه بر خلاف مقررات کپی نکنن . فعلا که یه سایت به نام لوتی داره از یه راههایی که من خودم وارد نیستم درحجم گسترده ای کپی می کنه و قانون رو هم با اشاره به منبع و ماخذ و نام نویسنده رعایت می کنه . حالا تا ببینیم آینده چی میشه و دیگر سایتها چیکار می کنن و مدیریت محترم یه تصمیمی بگیره . موفق و موید باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر