ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 70

عمه جون در حالی که به شدت خودشو رو کیر من حرکت می داد و همش درحال فریاد کشیدن بود هریک از کف دستاشو گذاشته بود یک طرف صورت من و اونو به شدت می بوسید . یه جیغی می کشید که هر کی می شنید فکر می کرد یکی می خواد اونو خفه کنه و یا داره به زور بهش تجاوز کنه .. -آهاییییییییی ملت ببینین چه کیفی داره .. خود خودشه برادر زاده خودمه .. -عمه جون آبرومون رفت حالا داریم یه کاری می کنیم که نباید شیپور دست بگیریم همه جا جار بزنیم -اوخ نه کوروش جون من که بی خود مهمونی نگرفتم . بذار بچه هام و شوهرم و همه کس و کارم بدونن که من چقدر دارم حال می کنم . -کاملیا جون اگه بازم از این جیغا بکشی اون سقف الان میاد پایین ببین لوستر چه جوری داره می ارزه -اوخ نازتو بخورم کوروش جون اون از دیدن کیرته که می لرزه . یه خورده با این حرفا کاملیا رو ساکتش کردم تا آروم شه . بعدش کیرمو از کوسش بیرون آورده و همونو فرو کردم تو دهنش .. -بخور بخور عمه جون حالشو ببر . بخور که مزه اش تا مدتها زیر زبونت بمونه -عزیزم هر چی تو بخوای -آخ گفتی آخ گفتی . من حتی  تا یه مدتی مسواک هم نمی زنم که مزه کیرت رو دندونام بمونه .. -اون وقت نباید آب و غذا هم بخوری -یه خورده از اون آب کیرتو بهم میدی تا یه مدتی تشنگیم رفع میشه . نمی دونی چه کیفی داره -عمه از این حرفا نزن آخه من آب کیر خودمو که نمی تونم بخورم -خب بدش به من که بخورم .-ببین چی گفتم باید صرفه جویی شه .. حالا اگه اجازه می دی دویاره یه خورده کیرمو فرو کنم تو دهن عمه خوشگله خودم و واسم ساک بزنه . درسکوت خاصی اون کیرمو ساک می زد و ناله های حشر آمیزش تو همون دهن و گلوش می موند و تو دهنی یه حرکاتی از خودش نشون می داد و صدا هایی در می آورد . انگار بهم نیومده بود اون جوری که دلم میخواد حال کنم با این که دوست داشتم عمه نازنین من زیاد کیرمو ساک بزنه ولی از اونجایی که می خواستم یه بار اونم تو کوسش آب بریزم کیرمو از دهنش کشیدم بیرون و لباشو قفل کردم و سخت اونو بوسیدم تا یه خورده ساکت باشه .. اون بیرون جمعیت که بیشترشونو زنان و دختران تشکیل می دادند همه دم گرفته بودند و حسابی من و کاملیا رو تشویق می کردند . زن و دختر و پیر و جوون در کنار هم بودند از این که حرفای رکیک یا سکسی یا همون کلمات تو رختخوابی مخصوص عملیات اونجوری بزنن ابایی نداشتن . پیش بچه هام دیگه ملاحظه ای نبود . من از همون داخل اتاق داشتم آب می شدم .. وای این عمه خانوم دیگه چه اعجوبه ای بود . به نظر میومد این اونه که می خواد منو بگاد و بد جوری هم میخواد سرویسمون کنه . جفت پاهامو گرفت یه نیم دور منو بر گردوند پاهامو گذاشت رو جفت شونه هاش و اول کیرمو رو هوا ساک زد بعد کمرمو خم و تا کرد و کیرمو در ارتفاع پایین تری قرار داد کوسشو گذاشت رو کیر من طوری که سرم روی تخت بود و با یه سر و گردنی خم شده از زمین به هوا هیکل ناز و طناز اونو می دیدم . -کاملیا تو این حرکاتو از کجا یاد گرفتی .. کیرمو داغون کردی از هوس .. نه عزیزم این جوری الان آبم میاد . خیلی داره خوشم میاد . بکن عیبی نداره به خودم فشار میارم -بچه نازنین داداشم یه خورده صبر کن من ارگاسم شم بعدا آب کیرتو تو کوسم خالی کن .. -حرف بزرگتر شنیدن ادب است -فعلا که من زیر کیر توام و تو بزرگ منی تاج سر منی و کیرتم سلطان منه . پوزیشن ما نسبت به هم طوری بود که اون با دستاش می تونست کمرمو بماله ولی سرو گردنم درد گرفته بود . -دلم میخواد برم وسط جمعیت کوس بدم همه منو ببینن . نمی دونی چه لذت و افتخاری داره کوروش جون .. فردا دیگه همه جا مشهور میشم . تو این مجلس همه میان لباسای تنمو تیکه پاره می کنند به عنوان تبرک و این که خودشون به مراد دلشون برسن می برن -وای چی میگی عمه جون شما که تنت چیزی نیست . حتما دوست داری گوشت تنتو تیکه کنن ببرن . من که دلشو ندارم . چون این همه چیز میز خوشگل که داری همش مال خود خودمه . فقط مال خودمه . -معلومه جز تو هم نمی تونه مال هیچکس دیگه باشه .. -خسته شدی بیا یه خورده من فعالیت کنم . با این حرفم می خواستم خودمو از این گردن درد خلاص کنم . دیگه داشتم خسته می شدم . پیش خاله مینا هم باید می رفتم . افسانه وکتی هم منتظرم بودند . بازم خودمو ول کردم و با سرعت و یه حالت نیمه خشن کاملیا رو پشت و رو کرده و با یه حالت دمری انداختمش رو تخت و دستمو فرو کردم تو کوسش و تند و تند می ذاشتمش تو و می کشیدمش بیرون . -نه نه نه عزیزم .. وای بکن بکن .. حالا کیرتو هم بفرست .. خیلی خوشم میاد جووووووون بکن منو کوروش .. می دونستم اگه الان کیرم بره تو کوسش در جا آبم خالی میشه و .. کلی هم باید اونو بگام .. مچ دستمو تو کوسش داشته و با یه ورود و خروج سریع و ضربتی دوباره سر و صدای هوسش بلند شده بود . می خواست از دستم در ره و بره خودشو به همه نشون بده .. -ولم کن کوروش بذار برم . دارم آتیش می گیرم قلبم داره وای می ایسته . حس کردم که دیگه داره ار گاسم مجدد میشه و در این سن دیگه از این فشار بالا رفتن ها و دل گرفتن ها طبیعیه و از خوشی زیاد سرش زده که بپره تو هال ولی تو همین حال بمونه بهتره .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

مرسی دادش گلم

ایرانی گفت...

منم ازت ممنونم داداش دلفین ! ضمنا فرداشب یادت نره داستانهای سکسی و غیر سکسی داریم و اون داستانی رو که می گفتم دیروز چند ساعتی رو که وقت داشتم گذاشتم روش و نوشتمش و منتشرش می کنم . موفق باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

حتما

ایرانی گفت...

محبت می کنی دلفین جون ..ایرانی

 

ابزار وبمستر