ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تولدی دوباره 21

چنگیز نتونست که مامانشو خفه کنه . حالش گرفته شده بود و منم که رحم به کوکب نمی کردم . طوری کون و کوسشو از چپ و راست مورد حملات کیرم قرار داده بودم که تا میومد با سوراخ پایین حال کنه کیرمو شوتش می کردم تو سوراخ بالا یا همون سوراخ کونش قربونش برم جادار بود و زیاد به کیرم سخت نمی گرفت . -چنگیز جون بهم بگو بابا . بابا هانی . قربون آقای پاک سیرت برم با این فتوای جالبش . شیفته شی میل ! -جون دل هانی جون ! خودت قول دادی یه بار دیگه فرو کنی توکونم .. با این که یادم نمیومد همچین قولی به شیفته داده باشم از راه دور یه سری تکون داده و با انگشت یه هیس هیسی کردم که یه وقتی این مرسده جونم ناراحت نشه و فکر نکنه که من اهل هوس و هوسبازی هستم . شانس آوردم که ظاهرا نشنید و حواسش به حرف شیفته نبود . کوکب هم که مدام داشت آخ و اوخ می کرد کیر از پایین می پرید بالا و بر عکس -چنگیز پسرم ! بابا رو ببین چه جوری  کوس ننه رو شوت می کنه و از پایین میندازه بالا . به سلامتی پاک سیرت مجتهد اعظم و والا . صدای چنگیز میومد که داشت به شیفته می گفت اگه دوست داری کون بدی بیا جامون عوض تا من بکنم تو کونت . شیفته کیرشو از کون چنگیز بیرون کشید و اون بخت بر گشته که فکر می کرد الان قراره کون شیفته رو بگاد تا روشو کرد طرف اون , شی میل شیفته  همچین یه کف کرگی بهش زد که کوکب فکر کرد یه ظرفی شکسته -کوکب جون وحشت نکن دل پسرت شکسته . -صاف کن چنگیز تازه داشتم با کونت حال می کردم . شونه ها وگردن کوکبو غرق بوسه کرده بودم . -کوکب جون حالا اگه نوبتی هم باشه نوبت مرسده جونه . ببین همش دارم انگشت می کنم تو کوس و کونش و صداش در نمیاد خیلی دوستت داره و بهت احترام میذاره . عاشقته . عروس خیلی خوبی داری . قدرشو بدون . حالا که با هم تفاهم دارین راحت تر می تونم بهتون سر بزنم . -هانی هانی جون . آب بریز تو کوسم . پشتش خم شده و در حالی که گونه هاشو می بوسیدم گفتم کوکب خوشگله من اگه اجازه میدی تو کونت آب بریزم که وقتی کیرمو بیرون کشیدم این آب از طرف سوراخ کونت بریزه روی اون درزو از روی کوست بیاد پایین نمی دونی چقدر خوشگل میشه . -هرچی تو بگی شوهر خوشگلم .. نکنه این کوس خل باورش شده که صیغه ام شده . خیلی داغ شده بودم و کیرم که داغ تر از جاهای دیگه . -شیفته تو و پسرم چنگیز خان مخ خل هم وزن مغول این طرفو نگاه کنین که صحنه داره هیجانی میشه . دوتایی این طرفو نگاه می کردند . رگای کله چنگیز متورم شده بود و داشت می ترکید . -آخ جان کوکب بگیر که اومد . آبم داره میاد -بریز هانی جون . حلاله . چنگیز عزیزم خوب ببین . کون مامان محرمتو می تونی دید بزنی و این هانی هم جای باباته و رضایت داده که تو صجنه رو نگاه کنی حلاله . حاج آقا پاک سیرت گفته که دید زدن صحنه گاییده شدن مادر از سوی پدر ایرادی نداره -مامان خوارتو گاییدم با خوار اون پاک سیرت زن جنده رو -چنگیز تو این قدر کافر بودی و ما نمی دونستیم ؟/؟ هر چی این هانی جون میگه حق داره . چیکار به این نظر کرده ها ی خدا و مراجع پاک نیت ما داری . یکی از یکی پاک تر .. اگه اونا نباشن همه جا رو بی دینی و فقر و فساد و فحشا می گیره . اگه اونا نباشن دزدی ها زیاد میشه . اگه اونا نباشن جامعه پر از بیعدالتی میشه .. این شیفته هم ول کن چنگیز نبود . خیلی از استیل کونش خوشش میومد . -شیفته خانوم تو که ما رو گاییدی -خب مگه دارم چیکار می کنم دارم می گامت دیگه -نه از اون گاییدنا یعنی سرویسمون کردی -خب چنگیز جون من اون داخلو حسابی سرویسش کردم و با این کیرم یه پاکسازی اساسی داخل کونت انجام دادم -نه منظورم اینه که زیادی منو گاییدی و دارم آش و لاش میشم -کون باحالی داری چنگیز این قدر خودتو لوس نکن . تا کار آقا هانی تموم نشه من یکی که کارمو تموم نمی کنم . پسر با حرص , صحنه برگشت آب کیر من و ریزش اون به روی شکاف کوس و کون مادرشو نگاه می کرد . رفتم طرف مرسده و یه خورده صیغه بازی هم با اون در آوردم . البته دوتایی می دونستیم که اینا همه کوس شره -مرسده خانوم  بریم رو طلاق موقت .. -آهای مرسده اینا همه بیخوده -چنگیز کفر نگو . دین ما رو از ما نگیر . این حاج آقا پاک سیرت هم عبا داره هم عمامه هم ریش . چنگیز که در حال کون دادن بود کیرشو تو دستش گرفت و گفت ببخشیدا ببخشیدا بازم ببخشیدا خانومای دین دار این کیر منم هم عبا داره هم عمامه داره هم ریش . پس هر غلطی که دلش می خواد بکنه ؟/؟  -خفه شو چنگیز تو دیگه واسه ما از احکام و غلط و این چیزا نگو از همین غلط کردناته که به همچین روزی افتادیم . از این جواب مرسده آنچنان خوشم اومد که بی اختیار بوسیدمش و چند بار همین جوری بهش گفتم دوستت دارم دوستت دارم .. یه خورده کوس شر گویی کردیم و مرسده هم واسه این که حال چنگیزو بگیره گفت عزیزم حالا من زن هانی شدم . چیکار کنم گناه داره اگه تو بخوای گاییده شدن منو ببینی . من راضی نیستم . گناه من گردن تو . ولی دوباره باید به تو رجوع کنم . این فتوای آقاست . حسابی حالشو گرفته بودیم . حس کردم کیرم یه خورده شل شده . -مرسده جون یه خورده ساک می زنی ؟/؟ اینو که گفتم عروس و مادر شوهر دوتایی شون اومدن کیرمو بذارن تو دهنشون -مامان اول شما بفرمایین -نه عروس گلم من به حق خودم قانعم نوبت توست دخترم . گفتم شاید از ساک زدن خوشت نیاد خواستم یه خدمتی کرده باشم -اوخ مامان نمی دونی کیر هانی چقدر لذیذه -یه چی میگی ها . این که خوراک هر روز این یه ماهی من بوده . -مامان تو دیگه کی هستی . ببینم اون موقع خطبه پاک سیرتی می خوندی ؟/؟ با لحنی اینو به کوکب گفت که اون متوجه شد که مرسده داره باهاش شوخی و مزاح می کنه . مرسده کیرمو گذاشت دهنش و حال دادنو شروع کرد .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

داداشی خیلی خوشم امد که ازشخصیتهای دیگه تو داستان استفاده میکنی مثل حاج اقا پاک سیرت یه جا دیگه هم تیکه با حالی گذاشتی که گفتی این فتوا اقاست دادشی از اینکارا تو داستانهای دیگه هم استفاده کن خیلی جالب میشه من که خیلی خوشم اومد دمت گرم شادتر از شاد باشی

ایرانی گفت...

اتفاقا دلفین داداش الان چند هفته هست یک داستان تک قسمتی تو سرمه هرچی می خوام گوشه کنارا یه وقنی پیدا کنم بنویسم نمیشه یه چیز جدیدی تو همین مایه های فتوا و آخوندی ولی از نوع تازه شه . خیلی دلم می خواد برای این پنجشنبه جمعه آماده اش کنم . موفق باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

دادش گلم لطفا امادش کن

ایرانی گفت...

دلفین عزیز در چند تا پیام قبلیم هم در این مورد نوشتم . این داستانو در سه ساعت و خوردی ردیفش کردم . از کلمه اول داستان تا کلمه آخرش همش در مورد همین چیزاییه که من و تو دوست داریم و سوال و جواب و سکس ومسائل مربوط به اون ..حجمش هم به اندازه 6 تا داستان دنباله داریه که منتشر می کنم . البته می شد طولانی تر و دنباله دارش کرد و جالب تر می شد چون سوژه اش یه حالت کلیشه ای و یکنواخت نداشت یه چاشنی جدید تزریقش کردم ولی با این حال نخواستم سایتو با یه دنباله دار دیگه شلوغ ترش کنم . سربلند باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر