ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تولدی دوباره 22

پس از یه خورده این ور و اون ور کردن کمر سپیده رو گرفته و رو به چنگیز کردم تو کوس زنش -چنگیز ببین و حال کن . دست بالای دست و کیر بالای کیر بسیار است . سپیده هم که چند روزی می شد نگاییده بودمش به زور خودشو کنترل می کرد که سیاستشو پیش چنگیز حفظ کنه . شیفته خستگی ناپذیر هم که از گاییدن کون چنگیز خسته نمی شد -هانی جون اگه دوست داری کون چنگیزو بگیر و باهاش حال کن -ممنونم شیفته جون سهمیه من مال تو . من از گی بازی خوشم نمیاد . حالا تو  هر جوری میخوای باهاش حال کنی حال کن . طوری گاییدن این مرسده بهم حال می داد که حس می کردم واسه اولین باره که دارم می گامش . آخه جلو شوهرش چنگیز اونو گاییدن یه حال و هوای دیگه ای رو ایجاد کرده بود . رو مرسده خم شده و شونه ها و گردنشو غرق بوسه کرده بودم . -آخخخخخخ واااااییییییی ... این فریاد های هوس مرسده بود که به گوش شوهرش چنگیز رسید -عیال تو داری با کیر این هدیه هانی کیف می کنی ؟/؟ -نه چنگیز کونی من . این از درده . تازه کیف هم بکنم تو شوهر نامرد دروغگوی زن باز دختر بازم دیگه چه حقی داری که از این حرفا بزنی . به گاییدنم ادامه داده . نوک سینه های مرسده جونو تو دستام می گردوندم . کوسش داغ تر و خیس تر از همیشه نشون می داد . با بوسه هام اونو واسه ار گاسم آماده کردم . اونم از این که جلوشوهرش داشت کوس می داد به جای این که بترسه یواش یواش بیشتر داشت حال می کرد . بالاخره اونو به ار گاسم رسوندم و چند قطره هم تو کوسش خالی کردم . کوکب اومد جلو و طبق معمول می خواست زرنگی کنه . مرسده جون بیچاره حرفی نداشت . اعتراضی هم نکرد وقتی که کوکب کیر از کوس بیرون کشیده منو گذاشت تو دهنش و باقیمونده آبو میک زد و کیرمو ساک زد . کوکب و مرسده یه نگاهی بهم انداختند و چند کلمه ای خصوصی با هم حرف زدند . یه خورده کیرم شل شده بود . ازم خواستند که رو زمین دراز بکشند و به نوبت کیرمو میذاشتن تو دهنشون که دوباره اونو شق و راست کنند . نمی دونستم هدفشون چیه . من دیگه واسه امروزم بس بود . شیفته یه ریز کون چنگیزو می گایید . دوطرف کونشو باز می کرد و حال می کرد وقتی کیرشو می دید که قطر کون چنگیزو گشاد و باز ترش می کنه و میره داخل و بر می گرده . اینو از برق نگاش می شد به خوبی فهمید . -هانی جون قربونت هیچوقت هیچ کونی این جوری بهم کیف نداده . چنگیز خان حسابی می تونی با این کونت کاسبی راه بندازی . از اون طرف کوکب و مرسده به من گفتند که این شیفته خیلی زحمت کشیده ما حس می کنیم که دوست داره تو کیرتو بکنی تو کونش و این لذتشو تکمیل کنی . -بد فکری نیست . بعد یه خورده هم به این چنگیز استراحت بدیم بعد از این که یه سرویسی به ما داد دوباره بره سر وقتش . موضوع رو با شیفته در میون گذاشتم و از خوشحالی نمی دونست چیکار کنه . از این که من اونو میگام و فرو می کنم تو سوراخ کونش نهایت لذتو می برد . کوکب و مرسده هم آماده باش بودند تا شیفته شی میل اونا رو به نوبت بگاد . شیفته کیرشو از کون چنگیز بیرون کشید و اون نامرد رو به ستون بست و اومد به جمع ما . خودشو بهم چسبوند و با یه بوسه داغ و لب به لب که ما رو داغ تر کرد رفت سراغ مرسده و اونا رو هم بوسید . سینه های مرسده و مادر شوهرشو میک زد و به طرف من قمبل کرد تا بذارم تو کونش . بازم این کوکب بود که اول خودشو در اختیار طرف قرار داد . من کرده بودم تو کون شیفته و شیفته هم کرده بود تو کون کوکب . چه صحنه جالبی شده بود . شیفته از یه طرف داشت گاییده می شد و از طرف دیگه می گایید . با کون این دختر بیچاره ولی خود ساخته هم داشتم کیف می کردم . -هانی هانی جون من چه جوری ازت تشکر کنم . خوراک چند سال منو یه روزه واسم ردیفش کردی . عجب کار درستایی هستند . کیرشو از کون کوکب در آورد و کرد تو کوسش . -دوست دارم دوست دارم هر دو سوراخو داشته باشم و با هر دو تا حال کنم . کوکب دستاشو رو سینه هاش داشت و دیگه داشت ناله می کرد . اون و عروسش دیگه چنگیزو پشم کوس خودشون هم به حساب نمی آوردند . هرچند کوسشون پشمی نداشت و برق انداخته بود . شیفته کیرشو از کون کوکب بیرون می کشید و فرو می کرد تو کوسش . چند حرکت و مانور تو کوسش انجام می داد و دوباره فرو می کرد تو سوراخ کونش . مرسده رفته بود جلو مادر شوهره و با یه زار و التماس خاصی نگاش می کرد دلش می خواست کوکب زودتر جاشو بده به اون تا شیفته اونو بگاد . عاشق کیر این شی میله شده بود . واسش تازگی و هیجان و تنوع همراه با نوعی احساس تعجب داشت . کوکب دوزاریش افتاد . -دخترم حالا تو هم بیا یه خورده حال کن . و خودش اومد طرف من و لباشورو لبام گذاشت که من اونو ببوسم . اونو بوسیدم ولی از اونجایی که دوست داشتم حالت شیفته و مرسده رو در لحظه عشقبازی ببینم زود لبامو از رو لبای کوکب بر داشتم . البته یه خورده باید خودمو پهلو می کردم تا ببینم که کیر شیفته چه جوری تو کوس و کون طرف مقابلش میره . ...ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

مرسی

ایرانی گفت...

درود بر تو یار همیشگی من دلفین عزیز ..ایرانی

 

ابزار وبمستر