ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 19

کیر با یه سرعتی می رفت تو کوسم و میومد که کلفتی اون و اصطکاکش با کوسم داشت اونو می سوزوند و رای گیری که تموم شده بود همه با یه حرص و ولع خاصی داشتند به صحنه نگاه می کردند . دستمو محکم به میز مخصوص نزول اجلاس نماینده فشار می دادم و اونم با کیرش مدام منو به طرف جلو هل می داد و دیگه پاک  از حال رفته بودم . -ایگرگ جون بزن بزن .. -تو منو نمی شناسی من نماینده .. -هر کوس خلی هستی باش من فقط کیرتو می شناسم همون واسم کیریه . همون طور که همه شما از کوسیها گرفته تا کیریها کیری هستین فعلا با کیرت کار دارم . بزن بزن که شاید این جوری گناهانت تا حدودی آمرزیده شه و من شفاعتتو می کنم . این پاداش توست که از اول ته دلت با این لایحه مخالف بودی .. -حوری جون دوستات هم همین دور و برا هستند ؟/؟ -ببینم واسه خودت میخوای یا واسه این آت و آشغالا که این جوری مثل سگ هار بهمون زل زدن ؟/؟ کارتو بکن . اگه بتونی یه حوری رو ارگاسم کنی ثواب صد تا ارگاسم کردن زن تو این دنیا به حسابت نوشته میشه -ببینم شما تو اون دنیا از این اصطلاحات ارگاسم هم دارین؟/؟ -به ! چی فکر کردی ما مجبوریم به انواع و اقسام زبونها حرف بزنیم -مگه الان آدما وارد بهشت شدن که دارین بهشون حال میدین ؟/؟ -اجازه ندارم اسرار اون دنیا رو تمام و کمال افشا کنم ولی این که می گن اون دنیا فقط باید زبون عربی باشه و از این چیزا این حرف یه مشت کوس خله که میخوان اسم شریف خلیح فارس رو به خلیج العربی تبدیل کنن . البته یه سری آخوندای ثوابکار رو که تو این دنیا همش از مبارزه بر علیه ظلم گفتن هر شب جمعه می بریم یه حوری میدیم به دمش که حال بکنه . میگن شب جمعه ها مرده ها آزادن . به این آخوندا این جوری پاداش داده میشه -نهههههه حوری جون ما آخوندای بهشتی هم داریم ؟/؟ -به ! فراوون . یه خورده با این کوس شر گویی ها مخشو کار می گرفتم و تو دلم می خندیدم . واقعا این کوس خلا معلوم نبود از کجا اومدن و شدن قانونگذار . هرچند برگ کلسیم هم نیستند .. ایگرگ خان هم واسه این که ثواب بیشتری ببره تند تر منو می گایید . رئیس مجلس بازم حرفا رو تو دهن و گلوش جوید و فریاد زد -برادر ایگرگ هنوز کارت تموم نشه توکه از این حوری بدبخت چیزی باقی نذاشتی . شاید بخواد یه پاداشی به ما هم بده .. -آق رئیس اجر شما اون دنیا شبای جمعه .. آخ که من و این ایگرگ می خندیدیم . نماینده های مرد زیر میز طوری که خانوما نبینند شلوارشونو کشیده بودند پایین و در حال جلق زدن بودند . دیگه متوجه شده بودند این حوری از اون حوری هایی نیست که بیاد سراغشون . چه حالی داشت سر به سر این هنر پیشه های کمدی درام گذاشتن . هنر پیشه هایی که گاه کمدی میشدن گاه تراژدی و گاه نقش هالوها رو در فیلمهای طنز بازی می کردند . ولی یک نمایش تلخو داشتند تو سیرک مجلس بازی می کردند . -ایگرگ تو خیلی خوب و با معرفتی نمی دونم چطور شد با این همه معرفت و مردونگیت نماینده شدی . اگه می خوای  بری بهشت سعی کن دفعه دیگه کاندید نشی .. -حوری جون اعتراف می کنم که اون دفعه هم چون فکر می کردن با اونام منو انتخاب کردن . از همین حالا رو من خط قرمز کشیدند . -پس شعور مردم چی ؟/؟ .. یه من و منی کرد و منم بهش گفتم خب نمی خوای توضیح بدی دیگه صحبت از این چیزا تکراری شده من خودم همه چی رو می دونم . نمی دونم چرا هر چی منو می گایید سیر نمی شدم . این بار رفتم درست وسط مجلس و طاقباز دراز کشیدم و ایگرگ هم اومد رو من و دو تا کف دستشو گذاشته بود زمین و با نیرویی زیاد کیرشو می کرد تو کوسم و درش می آورد . اگه این نمایندگان دست خودشون بود تا حالا ایگرگ خانو از رو من بلند کرده بودند ولی من با فریاد های خودم اونا رو سر جاشون میخکوب کرده بودم . مثل سگ از جونشون می ترسیدن . نمی دونم با این که اعتقادی هم نداشتند ولی چرا از جهنم می ترسیدند . هر چند شیطان و شیطان زاده ها هم به جهنم اعتقاد دارند . -آههههه ادامه بده کوسسسسم ایگرگ جون .. بکوبون کیرتو به همین صورت بکوبون به ته کوسم .. داره میاد .. ایگرگ خیس عرق شده بود . -حوری جون اون دفعه گفتی داره میاد .. ببینم اگه اون دنیا به ما هزار تا حوری برسه و هر حوری رو بخواهیم این جوری بکنیم دوباره می میریم -کفر نگو زمینی ! اولا من از اون دنیام و قدرتم زیاده  و وقتی هم که ارگاسم شم چند برایر زمینیها اوج می گیرم و چند دقیقه دیگه نتیجه شو می بینی . در ثانی وقتی تشریف ببری اون دنیا این قدرتو که دیگه نداری .. توان گایش هزار تا حوری رو میدن بهت . پس دیگه حرف نزن و به کارت ادامه بده .. حس کردم که آبم داره میاد . خیلی خوشم میومد . آبم همین جور داشت میومد . بدنم داشت می لرزید وقتی که آخرین ثانیه های ارگاسمم بود و داشتم به نهایت می رسیدم فشارصدا و نیرومو دادم به حلقم و طوری نعره کشیدم که ستون های مجلس لرزید و نماینده ها دوباره دچار وحشت شدند ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

دلفین گفت...

مرسی دادش گلم عالی بود

ناشناس گفت...

داداش گلم مرسی.فردین

ایرانی گفت...

با سپاس از دلفین و فردین خوبم . خسته نباشید ..ایرانی

sara گفت...

irani jan nemishe dastane khanom mohandeso zudtar bezari?merc

ایرانی گفت...

سلام به سارا خانوم گل و نازنین ! این داستان فعلا هفته ای دوبار منتشر میشه ومثل هرجایی و هرکی به هرکی درخونواده دوتایی ها قرار داره . اگه ذخیره هاشو اضافه کنم سعی می کنم به هفته ای سه تا هم برسونم . فعلا که اول سه شنبه ها و جمعه ها منتشر میشه با این مطالبی که تو ذهنمه فکر نکنم به بیش از پنجاه قسمت برسه وبعد از اون و به جاش می خوام یه داستان بذارم به اسم شیطون بلا که اونجا هم قهرمان داستانش زنه البته هنوز یک کلمه شو ننوشتم که امیدوارم جانشین خوبی برای این داستان باشه . درهرحال خوشحال میشم که رضایت تو عزیز مهربان و سایر خواننده های خوبمو جلب کنم . شب و روزت خوش ..ایرانی

ایرانی گفت...

سارای عزیز از داستانهایی که شب جمعه یا اول جمعه گذاشتم چشمه عشق معلم عشق داستان کوتاه عشقیه و دفترم دوستت دارم مربوط به روز اول خدمتم میشه که به دفتر خاطراتم دارم میگم دوستت دارم . بقیه سکسی اند ولی در میون همین سکسی ها میشه نکات غیر سکسی هم پیدا کرد . کامیاب باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر