ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بیست سال بعد 34

داود ماتش برده بود .. -شروین اونی که اونجا دراز کشیده هفت هشت نفری دورش هستند زنته ؟/؟ با لبخند و افتخار بادی به غبغب انداخته گفتم آره خودشه . خود خودشه . نمی دونی چه چیز توپیه . -معلومه . این الان کسش به زمین چسبیده ولی فرقی هم نمی کنه . کسش هر چی باشه من همین الان که اونو دیدم فکر می کنم کیرم یه دو سانتی بیشتر رشد کرده . نمی دونم چم شده . اون کونش . حالت دراز کشیدنش .. آخخخخخخخ فدا فداش بشم من . ببینم من دیگه نمی تونم برم سراغ زن دیگه ای . میگم شروین هر چی بخوای بهت میدم وضعم توپه یه کاری بکنیم فقط این بر نامه که تموم شد دوره سکس ضربدری با هم بذاریم . شلوغش نمی کنم . گروهی نمی کنم . تو رو به ارواح رفتگانت قسم .. -حالا داود جون بذار امروزه رو پیش ببریم . .. رفتم نزدیک شهناز و دیدم بقیه دارن اعتراض می کنن . -اوهوی چه خبره ما اینجا کلی در انتظاریم -بابا این زنمه یه لحظه کارش دارم ..شهناز : خوش کیرای عزیز اجازه بدین حرفشو بزنه -ممنون شهناز جون . تو رو اگه نداشتم چیکار می کردم . شهناز جون یه خورده خودت رو یه پهلو کن . این کارو کرد و داود وقتی کسشو دید دهنش از تعجب وا موند و نتونست ببنده . اونم رفت پیش اون گروه . بقیه سرو صدا می کردند و می گفتند آهای داود الان می تونی بری سه تا سه تا بگیری . اینجا به این زودی ها بهت نمی رسه ها . -گر صبر کنی زغوره حلوا سازی . ایرادی نداره . بهتر از اینه که من اون طرف شل و وارفته شم وهرچند معلومم نیست این طرف به نوایی برسم یا نه . اگه برم اونور یکی دیگه میاد و نوبت منو می گیره . در اینجا صداشو آورد پایین تر و آروم در گوشم وخطاب به خودم با کنایه گفت تازه این شروین نامرد هم معلوم نیست موافقت کنه که سکس ضربدری داشته باشیم یا نه . دور و بر شهناز معرکه گرفته بودن . یه سطل آب کف آورده بودن و چند تا لیف . چهار پنج تا از مردا لیف رو گرفته و یه قسمت از پشت بدن شهناز جون منو لیف می زدند اونم چه جور خوشش میومد . آخرش واسه این که بقیه بیکار نشینن و قسمت جلو شم لیف بزنن شهناز یه پهلو کرد برای  این که خسته نشه  سرشو گذاشت رو پای نزدیک ترین مرد که داود بود . داود از خوشحالی در پوست نمی گنجید . -بلند شو حق ماست که شهناز جون  سرشو بذاره روپای  ما -آقایون ساکت . این قدر خود خواه نباشین . این که نیست فقط شما حال کنین . منم می خوام حال کنم دیگه . هر کی شلوغش کرد اونو اخراج می کنم و حق دست زدن به کوس و کون و سینه و اصلا  حق دست زدن به هر جای بدنمو نداره . مردا همچین جا رفتند که انگاری فرمانده کل قوا بهشون دستور داده باشه . پاهای شهناز رو هم یکی دیگه نگه داشته بود ولی عجب خوش به حالی شد این داود . چون وقتی هوشنگ داشت کوس زنمو  لیف می زد شهنازهمچین حشری شده بود  که چشاشو نمی تونست باز کنه ولی دهنشو باز کرده بود و انگار دنبال چیزی می گشت . داود کیر شق شده اش رو به دهن شهناز نزدیک کرد و اونم کیر رو گذاشت تو دهنش و مثل بچه ای که پستونک می خوره و می مکه کیر داود رو توی دهنش می گردوند و طوری میکش می زد که منم بی اختیار هوس افتاده و کیرمو کردم توی دهن گلی تا واسم ساک بزنه .. رامش در حالیکه اومده بود طرف من تا یه ناخنکی بزنه گفت هیچی ما در مقابل شهناز دیگه کم آوردیم . اون حتما اوله .. من راستش حسادتم می شد . باید تلاش می کردم تا جایزه بهترین مرد رو بگیرم . اگه شهناز برنده زنان می شد تا مدتها باید به من فخر می فروخت . من باید این حس حسادت رو از خودم دور می کردم و سرم به کار خودم مشغول می بود . باید تلاش می کردم تا دل این زنا رو بیشتر به دست بیارم . ولی می دونستم کار سختیه . با این حال باید همیشه کیرمو سر حال نگه می داشتم و خودمم یه جونی می گرفتم و یه تکون و نرمش و ورزشی به خودم می دادم و سر حال دو نه دونه این زنا رو با آخرین توانم می گاییدم . اصلا به تک تکشون می گفتم که باید به من رای بدن . میزان رای ملت است . میزان رای کس کنها و روی کیر نشینهاست . میزان را کس و کونها تعیین می کنند . اگه اون ماشین سکس مکانیکی رو می بردخونه و من بدون مانکن سکسی می رفتم دیگه باید حالم گرفته می شد .اون وقت هر وقت که خونه نبودم این کیر مصنوعی رو فرو می کرد توی کسش و با  یه کلید خودکار کیر تند تند میرفت ته کسش و بر می گشت و می تونست سرعت گاییده شدن خودشو تنظیم کنه و خیلی راحت به ار گاسم برسه . اون وقت با کیر من چه جوری می خواست حال کنه . ولی من باید مانکن سکسی رو نگه می داشتم و اونو می گاییدم تا شاید این جوری اونو تحریکش کنم . من باید یه جای این ماشینو دست کاری می کردم تا نتونه به خوبی از اون استفاده کنه .. شروین شروین هنوز هیچی نشده چرا این قدر داری حرص می خوری . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر