ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

یک عروس وهزار داماد53

از بغلا کسم یه کمی شل شده بود ولی نه اون جوری که یه جوانی   که پرشور ترین دوران زندگیشو طی می کنه و تمام فکر و ذهنش متوجه این مسئله هست که کی می تونه یه نصیبی از بدن جنس مخالفش ببره رو راضی نکنه . می تونستم طوری عشوه گری کنم که دیگه ذهنش از استهلاک کسم بره جای دیگه . چه انتظاری می تونستم داشته باشم . این که کسم  همون سفتی یا تپلی و طراوت سالهای اول جوونی رو داشته باشه ؟/؟ اگه عشق اول من زنده بود هر گز کارم به اینجا نمی کشید . امان از دست شما مردا . مردایی که با خود خواهی خودتون همه چی رو زیر و رو می کنین . اون وقت میگین که ما زنا شیطان هستیم . رهبر شیطانیم و دست اونو از پشت می بندیم . شما مردا اگه  به ما زنا اهمیت بدین و خود خواه نباشین برای خواسته های قلب و قلبی ما ارزش قائل شین مگه ما مرض داریم بریم دنبال نقشه چینی و هزار کوفت و مرض دیگه ؟/؟یه مرد وقتی میاد خواستگاری یه زن می دونه که اون زن دوستش نداره . شایدم بدونه که دلش به جای دیگه ای بنده ولی اون قدر غرور داره و میگه که حرف حرف منه که میگه باشه ازدواج سر بگیره بعد از اون همه چی عادی میشه زن عادت می کنه می تونه خودشو هماهنگ کنه و علاقه به وجود بیاد . شاید در مواردی هم راست بگه ولی اگه نشد چی اگه اون علاقه به وجود نیومد چی . ما باید به اون چیزی که در زمان حاله توجه کنیم .  فکرمونو متوجه زمانی کنم که درش هستیم . من نمی خواستمش .. .. حالا باید چیکار می کردم . می دونستم که اونم اگه آب گیرش بیاد شناگر خوبی میشه . من این مردا رو این پسرا رو به خوبی می شناختم . نمی تونستم همون اول خودمو لخت بندازم جلوش . این جوری زشت می شد . کلاسم میومد پایین و فکر می کرد با یه جنده طرفه . هر چند برای یک جوونی که تشنه و دیوونه کس یک زنه فرقی نمی کنه که  چه تصوری در مورد اون داشته باشه . این ما زنا هستیم که در این مورد کار رو بر خودمون سخت می گیریم . بودن با صد ها مرد در طول این بیست سال تجربه زیادی به من داده بود و با روحیه خیلی ها آشنایی داشتم . مردا همه شون یه جور بودند . می خواستند با یه زن باشن حالا اونو از کس بکنن یا از کون این سکس به اونا آرامش و لذت بده هنوز از رو کس یکی بلند نشده در جا می رقتند رو یکی دیگه . ما زنا یا خود منم این چند ساله مث مردا کار کردم ولی با یه هدف دیگه ای خودمو اسیر لذت کردم . این خصلت همه آدماست چه زن چه مرد که با افراد زیادی از جنس مخالفشون باشن . اما این عشق و علاقه به زوج و جفتشونه که می تونن بهش وفادار بمونن و یک زن اگه عشقو با تمام وجودش حس کنه و وفا ببینه و بفهمه که یکی هست که اونو با تمام وجودش درک کنه حاضره هستی و جان خودشم واسش بده . من حاضر بودم و هستم برای کامی از دست رفته ام بمیرم تا یه بار دیگه اون بخند و چهره زیباشو ببینم . ببینم که فقط منو دوست داره و هنوز امید واره به این که یه روزی به هم برسیم .. ول کن شکوه به ادامه راهت فکر کن . رفتم سر گنجه لباس . حالا باید چی می پوشیدم . این زنای ما اگه بد ترین لباسا رو سکسی ترینشو به تنشون کنن موردی نداره فقط اون کسشون بیرون نزنه کافیه . منم گفتم بهترین کار اینه که پاهامو تا یه وجب بالای زانو لخت نگه  داشته باشم . یه پیرهن بسیار فانتزی و چسبون و کون ترکون رو هم تنم کنم و هر چند قسمت جلوش کمی باز بود ولی از اونجایی که تنگ و چسبون بود می تونستم سینه هامو از زیر بدم طرف بالا تا  جلب توجه مانی رو بکنه و اون راحت تر و زود تر تصمیم بگیره که باهاش چیکار کنه . یه پیرهن پارچه ای بنفش خوشرنگ  بود . یه روژی هم تقریبا به همون رنگ به لبام زدم و یه نیم ساعتی رو هم این جوری با خودم ور رفتم . یه ده دقیقه ای فقط داشتم به حالت سینه هام نگاه می کردم . خسته شده بودم از بس چند میل اونارو می دادم بالا و دوباره می دادمش پایین تر ولی باید در یه حالتی نگه می داشتم که هم ایستادگی خودشو حفظ کنه و هم این که زیادی شلو غش نکنم و این پسره هم فکرای بد نکنه . دست و بازوهام هم که کاملا لخت بود . حالا بقیه راه رو باید چه جوری می رفتم . من که نمی تونستم بهش بگم حالا که این جور تیپ زدم بفر ماییدغذا حاضره . هرچه دوست دارید هر چقدر دوست دارید و تا هر زمانی که دوست دارید بفر مایید . اگه می شد اونو امشب اینجا نگه می داشتم که خیلی عالی می شد . یعنی اون آدمیه که بتونه شبو پیشم بمونه و خونواده بهش اجازه بدن ؟/؟ نمی دونم چه جوری می خواست این اجازه رو بگیره . تازه بذار کار رو به اونجا می رسوندم . چه جوری می خواستم بهش بگم که شبو پیش من بمونه . پاک قاطی کرده بودم . دیگه اون حس و حال و اعتماد به نفس دوران ابتدای جوانی رو نداشتم . واسش زنگ زدم که بیاد کفشش پیدا شده . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

دادشم داستانها همه عالی بودن دمت گرم مرسی

ایرانی گفت...

نظر لطفته دلفین عزیز و دوست داشتنی من ! شادکام باشی ....ایرانی

 

ابزار وبمستر