ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانوما ساکت 41

نهههههههه نههههههههه هوتن جون هوتن جون .. -فقط گردن و سرمو حرکت می دادم . دیگه باید با حداکثر فشار روی کس اون کار می کردم . هوس کون نازشو کرده بودم . کونی که دست کمی از مال اونایی که تا حالا گاییده بودم نداشت . با دستام یه فشاری به بالای کسش آورده و اون قسمتو به وسط جمعش کرده و تا اونجایی که می شد با قسمتای وسط کس با هم توی دهنم فرو کردم و درسته همه رو با هم میک می زدم . آزاده رو همچین کرده بودم که دیگه نمی تونست از جاش تکون بخوره . وسط کسش نزدیک بود خوابم ببره . با دو تا دستام پهلوهای دختر خوشگله رو ازپایین به بالا و بر عکس خیلی آروم لمسش می کردم و به اون قسمت بالا که می رسیدم خیلی آروم می رفتم رو سینه هاش .. -نهههههه نهههههههه نهههههههه هوتن جون هوتن جون . خواهش می کنم . ولم نکن ولم نکن .. بخور بخور کسمو همین جوری بخورش .بین  دو تا لبه و نوک بالاو پایین کس لبامو به هم نزدیک کرده و مکش رو هم زیاد کردم و بعد این حالت رو رسوندم به قسمت بالا و نوک چوچوله و اونجا رو با سرعت می خوردم .. . حس کردم که با چند تا حرکت دیگه می تونم کارشو تموم کنم . کف دستمو گذاشتم رو سینه ناز و ترو تازه اش . با یه حرکت نرم و سریع دیگه صداشو به انتها رسونده بودم . -چیکارم کردی چیکارم کردی . تا آخرش باید بری . باید تا آخرش بری و دستشو  گذاشته بود زیر شکم و سینه هاش و با همه جاش ور می رفت . -هوتن نمی تونم نمی تونم یه جا بند شم . ولم نکن . نکن . نکن . حس کردم زیر شکم و بالای کسش در حال پریدنه .. آزاده تسلیم من شده بود . حالا علاوه بر کس لیسی دو تا انگشتای شستمو روی دو طرف کس گذاشته و همراه با میک زدن باهاش بازی می کردم . همین دیگه آخرین مقاومتشو در هم شکست . به جای این که دستشو بذاره رو سرم و موهامو بکشه کف دستشو گذاشته بود پس گردنم و طوری فشارش می گرفت که از درد نزدیک بود خودمو بکشم عقب ولی وقتی به اون کون قشنگش فکر می کردم که کیرم واسه رسیدن به اون ثانیه شماری می کنه دیگه تصمیم گرفتم که ادامه بدم و عقب نشینی نکنم . می دونستم حس اونو درک کنم . چون لذتی که زنا در این قسمت و این وضعیت می برند چند برابر لذت مرداست .  حقشونه وقتی اون جوری درد زایمانو تحمل می کنند این جوری هم باید کیف کنن دیگه . آزاده به اوجش رسید . .. وقتی که متوجه شدم به ارگاسم رسیده حرکتمو کند کردم . حالا با نوک زبونم روی کس و دورشو می لیسیدم . تا یه حالت ته استکانی واسش داشته باشه و بعد هم کم کم زبونمو ولش کردم . چشاشو بسته بود و منم سرم همجنان لاپاش فرار داشت و اونم پس از این که کمی نوازشم کرد دستاش بی حس شد . گذاشتم یه چند دقیقه ای رو در خماری بمونه . من هنوز کلی باهاش کار داشتم . مگه ول کن کونش بودم . هوتن کون کن دست از سر کون طرفش ور نمی داره . من دیگه سوراخ تنگ و گشاد حالیم نمیشه . از یه کونی که خوشم اومده باید اونو بکنم .  اگه رحمی هم در وجودم باشه اینه که مثلا  نصف کیرمو نکنم توی کون طرفم .. اینم دیگه از اون بذل و بخششهاست . معمولا بیشتر کیر ها مخصوصا اگه خیلی دراز باشن بیشتر از نصف هم نمی کشن که برن جلو . آدم فکر می کنه که طرفش می خواد جر بخوره یه ترس خاصی بهش دست میده . سرمو از لای کسش بر داشته رفتم طرف بالا . -سینه های قشنگی داری آزاده مثل خودت مث کست و با پنجه هام رو کونش فشار آوردم -مث این .. انگشتمو رو سوراخ کونش کشیدم و گفتم مث همین . چشای خوشگلشو که حالت زیبایی پیدا کرده بود بازش کرد و با نگاهی از عشق و سپاس و هوس بهم گفت من مال توام مال تو . تو می تونی هر کاری باهام بکنی . حتی کارایی که فکرشو نمی کنی -آزاده بهتره که حالا هم فکرشو نکنیم . باشه دختر خوب ؟/؟ این جوری بیشتر می تونیم با هم باشیم و همو دوست داشته باشیم . داشتم به این فکر می کردم که اگه به همین صورت پیش برم و چند نفر دیگه روبه لیست گاییده شوندگان توسط خودم اضافه کنم به جای شاگرد و کلاس خصوصی باید به این زنا و دخترا نوبت خصوصی بدم . مثلا من انوشه و اکرم و همین آزاده رو گاییدم .و سه چهار تای دیگه رو . به همه شونم قول دادم که هفته ای یک بار رو تجدید خاطره بکنیم . دیگه چیزی ازم نمی موند . شاگرد خصوصی . کار در مدرسه و مشاوره . استرس واسه این که لو نرم و حفظ سیاست . دیگه حسابی از این رو به اون رو می شدم . ولی ولش هوتن حالا رو عشق است . حالا و حالا (حالها)رو عشق است . بوسه ای شیرین تر ازهوس .. آزاده طوری خودشو غرق من کرده بود که انگار با تمام وجودش عاشق منه و دوستم داره . اینو در نگاش می خوندم . داشت از خودم بدم میومد . نه  .. اونا اگه فکر می کنن که من عاشقشونم خب بذار فکر کنن ولی نباید حس کنن که من عاشقشونم .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر