ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ماجراهای مامان زبل 44

ببین راحت باش الان من توی خونه خیلی راحت دارم می گردم  و یه دستمو گذاشتم رو سمت چپ سوتینم و گفتم من اصلا عقیده ام اینه که قلب آدم باید صاف و پاک باشه . وقتی دل آدم پاک باشه چشم آدم هم خود به خود پاک میشه . واسه همین به چشم پاک بودن اعتقاد زیادی دارم . آیدین دیگه جز همون یه شلوارک چیز دیگه ای پاش نکرد فقط یه جوری منو نگاه می کرد که انگاری جن دیده پلکهاشم یه جور خاصی به هم می زد که می دونستم  نشون دهنده تعجبشه . خلاصه اونو انداختمش به دام خودم . اینو به خوبی احساس می کردم ولی باید کلاس میذاشتم که رفتارم مث رفتار جنده ها نباشه . نمی دونستم تا چه حد از سکسش سیراب شده ولی حس می کردم که باید نیمه کاره صحنه رو ترک کرده باشه . خلاصه تا می تونستم از این جناب پذیرایی کردم و کاری کردم که بهش خوش بگذره . نوعی حق شناسی و این که شایدم تا حدودی باورش شده بود که من مرام و فلسفه توی خونه گشتن من به همین صورته و حتی اگه یه آخوند هم بیاد همین جوری می گردم دیگه زیاد تلاشی نکرد واسه این که بخواد یه قدمی برای تصاحب  من بر داره . اون شاید فکر می کرد که من همینم که نشون میدم و دست درازی به طرف من یعنی بیرون کردنش از خونه . هنوز تا شب کلی راه بود . خوشبختانه از بچه هام هم خبری نشد و من و اون همچنان در حال تماشای فیلم بودیم . -آیدین جان من آدم ریلکسی هستم . همش این احساسو دارم که در کشوری غربی . زندگی می کنم . خیلی به خودم سخت نمی گیرم . به تماشای فیلمهای عشقی و حتی سکسی علاقه زیادی دارم .. -اگه دوست داری برم رو یکی از این کانالا که فیلمهای کاملا سکسی نشون میده . ببینم دوست داری ببینی .. این بار لباشو گاز گرفت و آب دهنشو به زور قورت داد . دیگه مطمئن شده بود که از این دو حالت خارج نیست یا من کس خل هستم یا جنده صفت . واسه من فرقی نمی کرد اون که نمی خواست آبشو واسه یه زن متاهل حروم کنه و شایدم کرده باشه . مگه من چی از اون کم داشتم . تازه واجب تر از اونم بودم . -ببینم دوست نداری ؟/؟ -چرا ولی در کنار شما زشته .. -این قدر سخت نگیر یه پسری که از دیوار مردم می پره بالا و بعدشم زن مردمو می گیره واسه خودش چه طور می تونه کنار یه زن دیگه از خجالت بگه .. رفتم رو چند تا کانال سکسی .. دیگه می خواستم حسابی اونو بپیچونم . رو دو تا کاناپه یا همون مبل راحتی و کنار هم نشسته بودیم . پاهامونو دراز کرده و انگاری رفتیم سینما .. منم تند تند کانال عوض می کردم و می خواستم یکی رو که هیجان بیشتری داشت انتخاب کنم و اونو ببینم . یه کانالی بود که چهار تا مرد سیاه و سفید داشتند یه زن سفید پوست خیلی خوشگل و خوش بدنو می کردند . هر چهار تا کیر هاشون خیلی کلفت و دراز بود . زنه هم مرتب جیغ می کشید و از مردا می خواست که اونو بکنند .. منم خیلی بی خیال انگاری که دارم یه فیلم سینمایی معمولی می بینم و در حال کار شناسی هستم گفتم .. زنه عجب آدمیه دو تا کیر توی تنشه و دو تا کیر دیگه رو تودستاش گرفته هی داره داد می زنه منو بکنین . منو بکنین .. -خب این از هوس زیادشه . این چیزا رو میگه خودشو آروم و خالی کنه .. -ببینم آیدین جون صداش که بلند نیست -نه اگه به بیرون نرسه موردی نداره .. ساکت شده بودیم .. شورتمو پایین کشیدم و دستمو گذاشتم رو کسم . اولش می خواستم فقط بی خیالی خودمو به این پسره نشون بدم که ببینم آیا کاری می کنه یا نه . ولی کمی شورتمو کشیدم پایین و دستمو گذاشتم روی کسم تازه متوجه شدم که کار از فیلم بازی کردن گذشته . واونقدر کسم خیس شده که وقتی دستمو از رو کسم بر می دارم باید اونو به یه جایی بمالم که خشک شه دوباره رو کسم بکشم . یه نگاهی به سمت چپم انداختم که ببینم آیدین در چه وضعیتیه . حرصم گرفته بود از این که می دیدم اون خیلی بی توجه به سمت راست خودشه . ولی کیرش خیلی شق شده بود و شورت و شلوارکشو رو به جلو حرکت داده بود . -آیدین جان تو هم خیلی خوشت میاد نه ؟/؟ -آره صحنه های هیجان انگیزی داره ولی زنه چه جوری چهار تا مردو جواب میده -عزیزم تو که خودت می دونی زن وقتی که به هوس میاد دیگه هیچی حالیش نیست . -اشی جون فکر می کنی اون خانومه کیف هم می کنه یا فقط واسه فیلم بازی کردنه -خیلی هاشون لذت می برن . نگاه کن الان کیر کلفت و بلند این آقا سیاهه رو ببین چه جوری میره تو کس تپل خانومه .. این خیسی کس و لکه های سفید روی کیر رو که می بینی تو که خودت باید خیلی وارد باشی و به خوبی می دونی که همه اینا مربوط به هوس زن میشه . پس باید خیلی خوشش بیاد . ببین راحت باش سخت نگیر تو اگه بخوای سخت بگیری منم سختمه . می تونی با اونجات یا همون کیرت بازی هم کنی هر جور که حال می کنی همون کارو بکن .. -اشی جون من این فیلمها رو که می بینم یه جوری میشم . دلم می خواد که یکی باشه که باهاش حال کنم . یعنی یه زنو بغل دستم داشته باشم . -آیدین جون حالا من زن از کجا واست پیدا کنم .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم واقعا عالی بود دمت گرم مرسی خیلی باحال بود داستانهای دیگه هم عالی بودن

ایرانی گفت...

ممنونم دلفین عزیز و نازنینم . دستت درد نکنه بابت پیامهای گرمت ....ایرانی

 

ابزار وبمستر