ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ماجراهای مامان زبل 45

آیدین جان بنی آدم اعضای یکدیگرند . این اعضا گاهی وقتا باید به کمک هم بیان . اگه یه عضوی درد بگیره بقیه عضوها بی قرار میشن .. اشی اشی تو چت شده . این همه دوست مرد و دوست پسر داشتی و از سر و;کون و کولت رفتن بالا . طوری رفتار می کنی که انگار به خونه اولت رسیدی . ..-آیدین جون اون شلوارکت رو هم درت بیار راحت تر باشی . نگاه کن من چه جوری راحت می گردم ؟/؟ تو هم مث پسر من -اشی خانوم .. -همون اشی یا اشی جون بگی بهتره -ببین اشی جون اصلا با این خوشگلی و تازگی و جوونی بهتون نمیاد که من جای پسرت باشم .. -شرمنده ام می کنی . جدی میگی ؟/؟  -من که با کسی شوخی ندارم . شما خیلی مهربونی . حس می کنم که چند ساله شما رو می شناسم و باهاتون خیلی صمیمی هستم . -اگه این احساسو داری نشونش بده . زود باش اون شلوارکو در بیار . می بینم خیلی سختته . یه کمی هم تنگه . همین جا درش بیار .. رفت اونو بکشه پایین با شورت کشیده شد پایین و کیرش عین چله کمون زد بیرون نزدیک بود همون جا دراز شم . فقط ماتم برده بود . حدسم درست بود . یه کیر دراز و چاق و چله و کلفت داشت . خیلی هم شق شده بود و هنوزم دو سه سانت دیگه جا داشت که رویه خط طولی وایسه .. . تا رفتم یه آهی بکشم شورتشو کشید بالا و شلوارکشو در آورد . -ببخشید این جوری شد . شرمنده ام -خواهش می کنم . پیش میاد دیگه . تازه اونم جزوی از بدنته . جنس قاچاق که نیست . جزیی از وجود آدمه . این قدر سرخ نشو . بهت نمیاد . تو که داشتی اون زنه رو می کردی که این جوری سرخ نمی شدی . من دلشو ندارم آیدین جون ! جوون خوب و فهمیده و با کلاسی مثل تو این جوری پیش من خجالت بکشه . واسه این که یه اقدامی کرده باشم و یه توجیهی هم براش آورده باشم شلوارمویه لحظه کشیدم پایین و گفتم بفر ما یه دیدی بهش بزن . تا با هم بی حساب شیم . هر چی مال تو درشته این مال من خیلی ریز و تنگه . ساختمان بدنی ما آدماست دیگه . نباید به خاطر این چیزا خودمونو مشغول کنیم که چرا مال ما زنا شکاف داره و مال شما مردا شبیه به چوبه . آیدین همین جور یه نگاهش به فیلم بود و یه نگاهش به من . دو تا از مردا توی کس و کون اون زنه آبشونو خالی کردند . هیجانو  در صورت آیدین می دیدم که چه با لذت داره آب کیر ای برگشتی از سوراخای اون زنه سفیده رو می بینه . کاش من جای اون خانومه بودم . دست آیدین همچنان رو کیرش قرار داشت و منو بیشتر آتیشم می داد دلم می خواست زودتر یه کاری بکنه .. دو تا مرد دیگه به نوبت کیرشونو گرفتند طرف صورت زنه و تا اونجایی که می شد صورت و دهن زنه و چشم و ابروشو پر از آب کردند . انگار رو سر و صورت اون خانومه برف نشسته باشه .. خیلی خونسردانه به آیدین گفتم بنازم به کیر اینا . عجب آبی داشتند . فکر می کنی اینا راسته ؟/؟ -آره اشی جون ولی احتمالا یه قرصهایی هم می خورن که کمرشون تقویت آبشون زیاد بشه . زنه چه جور داشت آب کیر رو می خورد و اونو به ته حلق و شکمش می فرستاد . -حالا اشی جون من یک سوال می کنم . به نظر شما  این زنه که داره آبو می خوره لذت هم می بره واجبار نیست ؟/؟. -این صحنه ای که داره نشون میده از لذتش میگه آیدین جان .-اصلا زنا خوششون میاد آب مردا رو بخورن اشی جون ؟/؟  -اگه یه زن یه مردی رو دوست پسر یا معشوقه شو دوست داشته باشه چرا که نه . اون با تمام وجودش حاضره آب کیر عشقشو بخوره ولی حالا بعضی ها چندششون میشه .. مثل این که تو خیلی خوشت میاد یکی آبتو بخوره .. خیلی داغ کرده بود . صورتش گل انداخته بود . منم بد تر از اون بودم . طرز حرف زدن من عوض شده با نوعی ناله و التماس همراه شده بود . دستشو گذاشته بود رو شلوارش و باکیرش ور می رفت . منم دستمو گذاشته بودم رو شورتم . یه نگاه به لاپام بود و یه نگاه هم به حرکات و کیر باد کرده داخل شلوارش . . کسم به حدی خیس کرده بود که چند بار باید با دستمال تمیزش می کردم و اگه هم می خواستم کاری انجام بدم باید می شستمش . ولی بی خیال این حرفا شدم . باید زود تر دست به کار می شدم . این بار دو تا  مرد سیاه اومدن طرف یه زن سفید .باکیر های وسوسه انگیزشون .. -آیدین جون پیش منی سخت نگیر . ببین من الان این شورتمو می کشم پایین . از نظر من یه زن یه مرد وقتی که می خوان حال کنن باید راحت باشن . به خودشون سخت نگیرن . در جامعه باید آزادی وجود داشته باشه .  با رعایت حقوق هم ,  زور و اجباری نباید در کار باشه . آیدین شلوارشو کشید پایین و حالا خیلی راحت با کیرش بازی می کرد و فیلمو تماشا می کرد . -آیدین جون فیلم خشک و خالی به درد نمی خوره . همون جوری که برات تعریف کردم در جامعه باید آزادی وجود داشته باشه ولی رعایت حقوق دیگران هم باید  بشه . مثلا تجاوز جنسی چیز خیلی بدیه . من اگه از یه مردی خوشم بیاد اشکالی نداره اما اگه اون مرد نخواد خودمو کنار می کشم . خودمو بهش کاملا چسبوندم . دست راستمو گذاشتم رو دستش که داشت با کیرش ور می رفت و دست چپ منم رو کسم بود . -آیدین جون اگه دوست داری من برات بمالم . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم دمت گرم خیلی حال کردم مخصوصا وقتی زن تو داستان اینجوری حرف میزنه و اون حرکتهارو از خودش در میاره خیلی با حال بود داداشم از این شخصیت اشرف زیاد بنویس دنبال از اینجور شخصیت ها برای زنهای سن بالا تو داستانها میگشتم که بالاخره تو این داستان دیدم دمت گرم خستگیم در رفت دمت گرم

ایرانی گفت...

حتما داداش گلم از شخصیت اشرف زیاد می نویسم . سپاسگزارم دلفین گلم . شخصیت اشرف تا حالا طوری تنظیم شده که با غریبه ها سکس کرده . به نظرت بی خود میشه اگه با یکی از پسراش سکس کنه ؟ در هر حال فرقی هم نمی کنه . در هر حال خسته نباشی .. متشکرم ...ایرانی

دلفین گفت...

نمیدونم داداشم ولی فکر کنم دادشم توی داستانها سکس مامان وپسر زیاد داشتیم ولی بنظرم یکم با غریبه ها باشه بهتر تا بعدن یه داستان توپ در باره مامان وپسر بنویسی.
داداشم یه سوال میشه تویه قسمت مامان زبل جوری بنویسی که مثلا یکی از دوستای اشرف از یه شهر دیگه با پسرش میاد خونه اشرف چند روزی بمونن که پسر اون زنه نصف شب یواشکی میره تواتاق اشرف با هاش سکس کنه که اشرف اول فکر میکنه داره خواب میبینه ولی موقعی بیدار میشه که اون پسر داره ارضا میشه تا میاد بگه اینجا چیکار میکنی بسره نطفشو میریزه رو سینه های اشرف ولی اشرف سیاست خودشو حفظ میکنه مثلا پسره شنیده بود که اشرف داشت به مامانش میگفت من عادت دارم شبا تو اتاق خودم لخت بخوابم دیگه بقیه ماجرارو خودت میدونی داداشم.
راستی داداشم هیچ اجباری نیست چون داستان همین الانشم داره عالی پیش میره. مرسی

ایرانی گفت...

با تشکر از دلفین عزیز و پیشنهادهای جالبش . شاید در قسمتهای آینده از این مطلب استفاده کنم در هر حال چند قسمتی پیش برم تا یه جوری ردیفش کنم . هر چند همین جوری در خواب و بدون مثلا خواب آلود بودن شدید طرف کمی خیالی به نظر می رسه و باید این ضعف را جبران کرد و ضعف دیگه شجاعت بی مقدمه و بدون شناخت قبلی پسره هست . برای پوشش این ضعف هم باید فکری کرد که به خود آن پوشش ضعف هم ضعفی نگرفت .. بر فرض همه این ایرادات رفع شود ..شب بعد یک سکس به تمایل دوطرف هم گذاشته بشه بهتره .. با سپاس مجدد از دلفین خوبم ....ایرانی

 

ابزار وبمستر