ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زنی عاشق آنال سکس 13

خب ببینم دختر تو خیلی امشب به خودت می نازی .-مونا جون این اولشه .صبر کن بعدا یه مدت که شد حسابی دلشو می زنه . این قدر درد بکشه که بیاد رو حرف ما .. -بس کنین دخترا . هر کی ندونه فکر می کنه که شما ها امامزاده دهرین .. سه تایی مون افتاددیم رو تخت .. اونا انگاری عطش سکسو داشتن . ولی دیگه داشتن لز می کردن . پسری توی دست و بالشون نبود و دیگه مجبور شدن که به این شیوه ادامه بدن . -آتنا بیا .. بیا عزیزم . بیا تو هم به جمع ما حالا قهر نکن -خسته ام . ولم کنین .. ولی سحر دست بر دار نبود . مونا هم همین طور . دو تایی افتادن رو تنم . سحر کونمو از وسط بازش کرده بود و نوک زبونشو گذاشته بود روی سوراخ کونم . هنوز یه حس بی حسی خاصی داشتم . مونا هم داشت با سینه هام ور می رفت و لباشو گذاشته بود رو لبام .با نگاه لوندش بهم می خندید . انگاری که اونا نمی خواستند لحظه ها رو از دست بدن و با خواب میانه ای نداشتن . مونا : سحر جون خوب لیس بزن ببین بوی آب کیر پسرا رو خوب حس می کنی ؟/؟ سحر : یخ نکنی بی مزه .. تو که خودت کیر پرست تری . -اگه این طور بود که امشب اونا رو این جور راحت به حال خودشون ول نمی کردیم . سحر مونا رو به طرفی هل داد و منو از پشت بغلم زد . کسشو به کون من می مالید و خودشو رو من حرکت می داد . خیلی تلاش می کرد تا بتونه خودشو یه جوری ارضا کنه . ولی اون که با این جو.ر مالیدنها راضی نمی شد .. خودمو به طرفش بر گردوندم و پاهاشو از وسط باز کردم .. -دختر تو که جنبه شو نداری چرا پسرا رو رد کردی -برن گمشن بی جنبه ها -سحر تقصیرشون چیه . برن کیرشونو بسوزونن کوچیک کنن ؟/؟ تا زه خیلی کلفت دلت بخواد ؟/؟ -آره اگه واسه کس باشه خوبه . نه برای کون من . -از دست تو من دیوونه می شم من در حال لیس زدن کس سحر بودم و مونا هم بالا سر  سحر ایستاده بود و دو طرف کسشو نگه داشته اونو به دهنش چسبونده بود تا سحر هم بیکار نباشه . دو تایی شون ناله می کردند و من با هر فنی که می تونستم سعی می کردم که سحر رو ردیفش کنم . آخه مونا هم حواس سحر رو پرت می کرد و نمیذاشت که اون به خوبی تمرکز بگیره . چه طعمی داشت این کس ولی با همه اینا هنوزم خوشبو بود . خیلی خودشونو ردیف کرده بودند . حس می کردم منم یه جورایی داره از این لز بازی خوشم میاد ولی ای کاش خسته نبودم .  فکرم خسته شده بود و دهنم باز نمی شد ولی به شدت به میک زدن کس سحر ادامه دادم . وقتی که جیغ زدنای اونو شنیدم که می گفت نزدیکه ارضا شه انرژی گرفتم و بر سرعتم افزودم . تند و تند همین جور کسشو می خوردم و زبونمو فرو می کردم توش . سینه هاشو هم تو چنگم داشتم .. سحر از حال رفته بود . وقتی لباش رو کس مونا از حرکت ایستاد و سرش رو زمین صاف شد فهمیدم که دیگه ار ضا شده . آخیش خلاص شدم .. دیدم مونا راه افتاد اومد طرف من .. -قربون دهنت .معجزه می کنه . حالا من حالا من .. وقتی اون حالتشو دیدم یه جوری شدم . دلم سوخت . دیگه فک و استخونای صورتم به زحمت حرکت می کردند . مجبور شدم اونو هم به همین سبک ارضاش کنم .. دیگه با هم کل کل نمی کردیم . انگار تمام حرفای نیشدار و متلک گویی ها تموم شده بود و با هم صمیمی شده بودیم . اونا خودشونو مدیون من می دونستن .. سحر : آتنا تو حرف نداری ..مونا : تو بی نظیری .. همو بغل زدیم و سه تایی مون خوابیدیم .. به نظرم اومد دو سه ساعتی می شد که خوابمون برده بود . همش خواب کیر پسرا رو می دیدم که داره فرو میره توی کونم و در میاد . یه کیر کلفتو حس کردم که به شدت رفته توی کونم . از درد نمی دونم چیکار کنم .. چشامو که باز کردم همون درد شدید رو در کونم حس نمودم . این نفوس بدی رو که دخترا می زدند بالاخره کارشو کرده بود . درد فریاد منو در آورده بود .. گریه ام گرفته بود .. خودمو یه پهلو کردم . درد کمتر شد ولی التهاب شدید داشتم .. با این حال دیگه خوابم نبرد . به نظرم اثر بی حس کننده که تموم شد ضربات کیر وارده اثرشونو حالا نشون می دادند .ولی  بیشتر درد باید از قبل بوده باشه .  منی که عادت نداشتم نباید این جوری از هول هلیم میفتادم توی دیگ .. از جام پاشدم این طرف و اون طرف کردم . راه رفتم دیدم نه .. خواستم آزمایشی رو صندلی بشینم دیدم که اصلا نمی تونم .... سحر از یه پمادمخصوص برای درمان  می گفت  .. تازه اونم باید یه دوره ای رو طی کنه . من چه جوری این موضوع رو با خونه حلش کنم .. سحر چشاش باز شده بود .. همه چی رو فهمیده بود .. حس کردم که الان باید بهم منت بذاره .. ولی رفتارش عوض شده بود . همون که بهش اهمیت داده بودم و کسشو لیس زده بودم اونم نخواست که بهم سر کوفت بزنه .. -آخه من اون لحظه ژل زده بودم -درست عزیزم .. قبلا دوبار داده بودی .. تازه این ژل ها بیشتر مسکن برای همون لحظه اند ولی شاید اگه از اول با همین ژل  کار می کردی خیلی کمتر دردت میومد .. ما زنا بد بختیم دیگه . درد کون ..درد شکم ..درد زایمان ..همه اینا مال ماست . تازه زمستون و تابستون ماهی یه هفته هم باید با خون دست و پنجه نرم کنیم . آخرشم بهمون میگن نصف مردا می ارزین . بیا عزیزم دراز بکش من خودم سوراخ کونتو پماد مالی کنم .. -ببینم زود خوب میشه که زودتر کون بدم ؟/؟ نمی خوام پیش پسرا خجالت بکشم و بگن که کم آوردی .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر