ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 80

منیره دیگه خسته شده بود از دست کبری . حس کرد که نیاز داره یه چند روزی رو از شرش خلاص باشه . بودن با اون که این چند روزه براش نفعی نداشت و از دست کیر های پلاسیده هم کلافه  شده بود . مثل سابق هم دست و پا چلفتی یا در آغاز راه نبود که نتونه کاری از دستش بر بیاد . از طرفی  این که تازه رفته بود سر کار هنوز یه روز بیشتر در محیط کاری نبود و اگه می خواست به همین شیوه عمل کنه حتما سلمان اونو بیرونش می کرد با توجه به این که خود سلمان هم از اون کس دزد ها و کس دوست ها بود و بی خود و بی جهت نبود که اونو به اون صورت استخدام کرد که فقط صبحها بیاد سر کار حتما یک بعد از ظهری در محیط غیر کاری از اون انتظار داشت که با هم باشند و یا شبی از شبها . چون منیره که نمی تونست در محیط کاری خودی نشون بده . . حالا کبری بیاد و بهش منت بذاره که من فلانم و بهمانم ؟/؟ تا حالا کی می خواد حکم اجتهاد شوهرش بیاد و بخواد و تازه خودش هم می خواد منشی شوهرش بشه . گیرم که بخواد روزی یک مرد گردن کلفت واسش ردیف کنه از اون دست شپشوها و بو گندو ها که لاپاشون بوی عرق میده .. نمی دونست چیکار کنه . تازه کبری یه چیزی هم طلبکار بود . اون بیش از این که به کبری احساس نیاز کنه از این می ترسید که نکنه یه وقتی واسش مایه بیاد . آخه این حزب اللهی ها یا در واقع حزب  الشیطانی ها و اونایی که نون رو به نرخ روز می خورن و حتی مذهبی های ساده و کس خل هم تا زمانی که هواشونو داشته باشی و از نظر عقیدتی و رفتاری با اونا باشی هواتو دارن . اگه یه قدم خلاف بر داری هزار تا ا نگ بهت می چسبونن و همچین نفله ات می کنن که میگن در راه خدا و اسلام از این کارا کردیم و تازه از خدا طلبکار هم میشن . واسه همین منیره حس کرد که مجبوره یه کاری کنه که کبری به خاطر نیاز های خاصی هم که شده حداقل براش مایه نیاد . این طایفه مذهبی خیلی بد و خطر ناک هستند . با دزدان و جنایتکاران شاید بشه راه اومد ولی امان از دست کس خل هایی که فکر کنن جز عقیده اونا هیچ عقیده و دین و ایمان دیگه ای در این کره خاکی وجود نداره .. -کبری جان من فردا دارم میرم سر کار . در هر حال در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته . اگه دفتر دار آیت ا... شریف شدی هوای ما رو هم داشته باش . در ضمن برای هفته بعد یکی از این شبا توی خونه خودتون اگه جا نداری یا بهتره بگم اگه امکاناتش نیست در خونه ما وعده میذاریم که از جمال و کمال جان هم یک پذیرایی بکنیم . به هر حال جوانند و باید هوای جوانان  را داشت . اونا آینده سازان این کشور هستند و باید با اونا راه اومد . مصلحت نظام ایجاب می کنه که این دو برادر از نظر جنسی هیچ مشکلی نداشته باشند .. -دستت درد نکنه منیره جون که هوای بچه های منو داری - خب کبری جان منم به عنوان یک زن تنها کیف می کنم . لذت می برم . این برادریها رو می بینم که دو تا برادر با هم اون قدر تفاهم دارند که یک کوس رو به راحتی تقسیم می کنند .. از این بالاتر چی می خواد بشه وباشه.. کبری به طرز عجیبی به منیره نگاه می کرد . اون از این که این قدر راحت از کوس حرف می زنه ناراحت بود ولی داشت عادت می کرد به این تکیه کلام منیره .. روز بعد منیره  که رفت سر کار انگاری که همه براش دلتنگی می کردند . حس کرد بهتر و بیشتر با مسائل کامپیوتری و نرم افزاری آشنایی پیدا کرده . خلاصه اون روز هم از دور و بر هواشو داشتند . تا اون بیشتر با امور آشنا شه منیره قلق کارو می گرفت . از کارش لذت می برد . خوشش میومد که با تلفن حرف می زد و به ارباب رجوع جواب می داد . روز دومی که منیره بود سر کار یکی از زنای مومن  که  کار مند یکی از حوزه ها بود منیره رو از نزدیک دید . ظاهرا  چند روز قبل هم اونو دیده بود و در موردش تحقیقات کرده بود که بیوه هست . اون مدتی بود که علاوه بر این که یائسه شده بود تمایلات جنسی هم نداشت یا این که به حداقل رسیده بود . شوهرش هم از اون آدمایی بود که  خیلی هم خوش تیپ و خوش سر و وضع و مخالف نظام بود با همه اینا چون زن , دوستش داشت بد و بیراه های شوهره روتحمل می کرد ولی تازگیها شوهره به خاطر این که زنش به خاطر ناتوانی جنسی یا کم توانی  کمتر بهش می رسید  باد به کله اش افتاده و قصد داشت یه کار هایی انجام بده . از اونجایی که لیلا خانوم کلی از اموال خودشو هم به اسم شوهره کرده بود و شوهرشم خوش تیپ بود و می ترسید بره زن جوون بگیره دنبال یه زنی می گشت که سنش خیلی پایین نباشه و خیلی هم خوشگل نباشه و مهم تر از همه خطر مال زنی هم نداشته و تو سط خود اون اجیر شده باشه . برای همین منیره رو گزینه مناسبی تشخیص داده بود اونم به قصد صیغه.  لیلا هم که خوب وارد بود موضوع رو چطور به این مسائل بکشونه کارشو انجام داد  و سر صحبت رو در مورد مرد ها و از دواج و جلوگیری از گناه باز کردند . -ببخشید شما اگه امکاناتش فراهم شه شخص مومن و متدین و پاکی پیدا بشه حاضرین حتی به طور موقت هم که شده سنت اسلام رو پیاده کنین ؟/؟ -تا اون شخص کی باشه . آیا خانوم محترمی مثل شما اونو می شناسه ؟/؟ -کاملا می شنا سمش . بهتر از خودم . اون شوهرمه .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

5 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم داستانها عالی بود مرسی داداشم میشه کاری کرد که منیره با لیلا جور بشه لیلا هم برای منیره پسرای جونو بیاره

ایرانی گفت...

سلام به داداش دلفین عزیز و گل .. خسته نباشی . پیشنهاد خوبیه ولی همین که لیلا بخواد شوهرشو برای منیره جور کنه و منیره با شوهره بر نامه داشته باشه خودش سه چهار قسمتی طول می کشه از طرفی از اول داستان تا حالا سکس در یک شیب ثابت فقط روی منیره داره دور می زنه و تازه کبری هم در این داستان نقش داره واونم در حال جور کردن برای منیره هست .. به نظر من باید یک تنوع و شوکی به داستان وارد کرد و جلوی یکنواخت شدن داستان رو گرفت . مثلا من تا بخوام داستان هرکی به هرکی رو تموم کنم با توجه به سوژه های متنوعی که برای اون در نظر دارم و افرادش هم زیادن می تونم حداقل 50 قسمت دیگه هم اونو ادامه بدم .وداستان خسته کننده هم نمیشه شخصیت ها زیادند و هرکدوم واسه خودشون ماجراها دارن . ماجراهای مامان زبل هم هنوز جا داره ادامه داشته باشه .. خیلی دلم می خواد یک داستان سکسی خانوادگی و خانواده سکسی رو به جای یکی از این سه داستان شروع کنم و فکر کنم دیگه تا بیست قسمت دیگه باید این داستانویعنی به دادم برس شیطانو تموم کنم که اونو شروع کنم . از طرفی با توجه به این که لیلا با این هدف که شوهرشو اونم به خاطر منظور خاصی که داره واسه منیره می خواد جور کنه جور کردن پسرای دیگه غیر عادی میشه و داستان کش پیدا می کنه . با تشکر از دلفین نازنین و عزیزم . ...ایرانی

دلفین گفت...

داداشم حق با شماست ولی داداشم اگه میشه خواستی داستان سکس خانوادگی رو شروع کنی کار کن که مامانه همه کاره باشه مثلا با خانوادهای دیگه اشنا بشه تو خونش سکس پارتی بگره براش فرقی نکنه کیا میان خونشون جلوی دستای شوهرش لباس سکسی بپوشه جلوی وستای بچه هاش دختر یا پرش سکسی بپوشه ولی داداشم مامانه سن بالا باشه مری

ایرانی گفت...

سلام دلفین جان .. من تا بخوام شروع کنم چند ماه می کشه .. ولی قصد دارم یک مامان بزرگ هم که مادر شوهر باشه بیارم که مامانه یعنی همون عروس و مادر بزرگه یا مادر شوهر گاهی با هم حرفای خاصی رد و بدل کنن .لخت و سکسی گشتن اعضای خانواده که حتمیه .. یه مدت اوایا اونا رو با هم و کنار هم قرار میدم بعدش سکس پارتی ها رو سعی می کنم با جمعیت کمتری بذارم که بشه به همه شخصیتها رسیدگی کرد . مثلا یکی دو خانواده .. که البته اگه این داستان شروع بشه فقط بیست قسمت می کشه تا یه نرمشی واسه این داخل خونه ایها بذارم که بدنشون گرم بیفته بعدا به فکر مهمونی دادن بیفتن . ممنونم دلفین جان . با تشکر : ایرانی

ایرانی گفت...

در ادامه ...دلفین عزیز می تونم حتی مادر زن رو هم بیارم تو خونه شون .. بچه ها هم که هستند یک خانواده داغ داغ راه اندازی میشه و اصلا بخشنامه این باشه که نیمه لخت بگردند مگر این که دلیل موجهی داشته باشند یا یه چیزی شبیه این ....ایرانی

 

ابزار وبمستر