ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 151

خیلی جالب بود . خودم زیر کیر یکی دیگه دست و پا می زدم  و بابا مامانم در یه هتل دیگه به این فکر بودند که من شبو پیش یکی از دوستام هستم چه بی خیال . خیلی خوبه این جوری آدم هر وقت بیاد هر وقت بره . زندگی با حالیه . یه لحظه حس کردم که خیلی بی حال شدم . از فرخ خواستم که بیاد رو من  بخوابه و ادامه عملیات رو به دستش یا به کیرش بگیره . یه خورده هم خسته شده بودم . ولی با اومدن فرخ رو من حس می کردم دیگه خستگی من در رفته .. -پسر چقدر خوب منو می گایی .. -تو هم کست از اون کس های خوب و با حاله . -کار کردش خیلی کمه . -مردیم از بس کس گشاد گاییدیم . عجله ای شد نتونستیم یه کس دیگه با خودمون بیاریم . -تعجب می کنم . شما اگه یه گوشه وایسین و یه سوت بزنین هزا ر تا کوس دور تونو می گیره -به هر کس و کوسی  که نمیشه اعتماد کرد . -اینو که راست میگی -حالا عزیز به من اعتماد می کنی -از جون و دلم . من می میرم واسه هیکلایی مثل هیکل تو .. چشامو بسته بودم و به آهنگ حرفاش گوش می کردم . می خواستم زود تر سر حال شم . فکر کنم این چند روزه زیاد ار گاسم شده بودم برای همین به سختی به اوج می رسیدم . لذت زیاد می بردم و خیلی هم خوشم میومد . ولی حالا یک فشار فوق العاده قوی می خواستم . نمی دونم چرا حس کرده بودم کار فرخ باید خیلی ردیف تر باشه و جاوید شاید نتونه مثل اون سر حالم کنه در هر حال خیلی دوست داشتم که زود تر ار ضا شم . معلوم نبود  اونا کی می خواستن بخوابن ولی با وجود هوس شدید خوابم گرفته بود . فرخ دو طرف کس رو تا اونجایی که می تونست به دو طرف باز کرده و کیر کلفتشو با فشار به دو سمت  خیلی آروم می فرستاد تا ته کس و برش می گردوند .. -اووووووفففففف پسر از این کارت خیلی خوشم میاد ولی با همین حالت  سرعتو زیاد کنی در واقع باید گفت کیفیت رو بالا می بری و می تونی زود تر ار گاسمم کنی . اگه این کا ررو کنی حتی اگه جاوید هم منو بگاد دیگه همین یک باری که تو منو ارضام کردی دیگه تمومه . من اخلاق خودمو می دونم . با این حرفام سعی می کردم اونو وادار به تلاش بیشتری کنم که از رقیب خودش جلو بزنه ..  اون طرف جاوید و ناهید سخت مشغول بودند . طوری که برای اولین بار که سر و صدای اونا رو شنیدم فکر کردم که زلزله اومده .-فرخ عزیزم تند تر .. می خوام زیر کیر تو بیهوش شم .. از حال برم بخوابم . فقط تو باشی که منو می رسونه اون بالا بالا ها .. راستی راستی هم داشتم از حال می رفتم و فرخ هم به خاطر این که لیاقت خودشو نشون بده دست از تلاش بر نمی داشت . یه دایره ای از هوس و لذت دور کس من در حال گشتن بود . -فرخ دستتو بذار بالای کس و سرعت کیرتو کم نکن .. -همینه . همینه که می خوام . حرفای قشنگ بزن . سکسی بگو .. و اونم عین موم هر کاری رو که بهش می گفتم انجام می داد . حس کردم دارم ارضا میشم دوست نداشتم از اون حال خوشم بیام بیرون . لبامو باز و بسته می کردم و از اون می خواستم که آب کیرشو بریزه توی کس من .. اصلا نفهمیدم چی شد .  تا چند دقیقه تنها چیزی که یادم میومد آب کیری بود که داشت از کسم می ریخت بیرون . فقط گاهی حس می کردم که کیر به سرعت داره در کس من حرکت می کنه . وقتی که چشامو باز کردم جاوید رو روی خودم دیدم .فرخ جاشو داده بود به اون .  برای دقایقی بود که اون داشت منو می گایید . اون طرف بر روی زمین فرخ و ناهید سخت مشغول بودند . .. فرخ : نادیا جون بیدار شدی ؟/؟ خواب بودی دلمون نیومد اذیتت کنیم و حال و حالت تو رو بهم بزنیم .. ناهید : اول بیایین رو من .. -ما که هر شب دو تایی میاییم روت . بذار حالا با نادیا جون حال کنیم . اون الان تا چند ساعت دیگه میره پیش خاله جونش . جاوید رفت زیر دراز کشید و منم رفتم روی کیرش و از اون طرف  فرخ هم گذاشت توی کونم ..  لذت کس دادن و درد کون دادنم با هم قاطی شده بود . ناهید هم واسه این که عقب نشینی نکرده باشه و از بس باهام سر سنگینی کرده بود اومد جلو تر و یه چشمه هایی از لز رو نشونم داد و زبونشو در آورد تا با هم عشقبازی زبون به زبون انجام بدیم . منم سعی کردم یه دست نوازشی بر سرش بکشم تا از دلش در بیارم که همین طور هم شد . این بار دو نفر بهم آب رسانی کردند . یکی از یکی خسته تر . از رو تنم پا شدند و رفتند و جالب اینجاست نا هید که برای خوردن دو تا کیر با هم عجله می کرد و خودشو به آب و آتیش زده بود اومد و داشت با من حال می کرد . حتی زبونشو گذاشته بود رو سوراخای خیس من که در حال پس دادن آب کیر های جاوید و فرخ بود و اونا رو با لیس زدن و مکیدن نوش جونش می کرد و بهم حال می داد . -فدات شم ناهید جون من که خیلی دوستت دارم . خیلی با مرامی .. -نادیا خیلی اذیتت کردم . خیلی با حالی دختر .. خودمو یه پهلو کردم تا بتونم راحت تر با کسش بازی کنم .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر